روزنامه کارگزاران، در شماره روز گذشته خود، تحت پوشش انتقاد از
تخريب چهره های برجسته نظام، تلويحا اشاره به آن اطلاعاتی کرد که
در برخی محافل سياسی ايران پيرامون امکان ترورهای دولتی دهان به
دهان می شود.
پيک نت در شماره 11 بهمن عنوان اصلی خود را به همين احتمال اختصاص
داده بود که با باز کردن عنوان زير می توانيد آن را بخوانيد:
موج ترور
دولتی
بزرگترين نگرانی حکومتی
زيرپوشش دفاع از برنامه اتمی و مخالفت با قبول قطعنامه شورای
امنيت،
میخواهند موج ترور شخصيت های شناخته شده حاکميت را آغاز کنند! اندام های شبکه ترور را حکومتيان مدعی اند
کشف کرده اند!
کارگزاران نوشت: دور
تازه تخريب چهر ه های برجسته نظام به ويژه آيت الله هاشمی رفسنجانی
در حالی آغاز شده است که وی در هفته های اخير طرف مشورت شخصيت ها و
احزاب
سياسی مختلف کشور بوده و همگان از وی خواسته اند برای خروج کشور از
بحران
های داخلی و خارجی چاره انديشی کند.
ادامه اين سرمقاله را ميتوانيد از اينجا بخوانيد>
برخی اطلاعات محرمانه که حکيم دراختيار مقامات ايران گذاشته کشف امريکائی ها
شبکه سپاه قدس در يمن
به فرماندهی"اميرعفراوی" لو رفته!
آستانه انقلاب 57 در
شرايط انقلاب زای
سال 57 قرار گرفته ايم
عباس عبدي
وظيفه و تعهد تمامی كسانی كه مسئوليتی روشن در بروز
وضع کنونی
ندارند
آنست که
برای جلب همكاری كليه نيروهای علاقهمند به وطن بيش از پيش
وارد ميدان شوند.
در تدارک کنفرانس مهم
مونيخ
آزاده تهرانی
-
عسگر داوودی مصاحبه با اشپيگل با وزير دفاع روسيه
مخالفت روسيه با راه اندختن
جنگ سنی عليه ايران شيعه
مصاحبه جديد حسن نصرالله با "الرای العام" بمباران 34 روزه
حزب الله لبنان، اشتباه خود را
می پذيرد و از ملت عذر ميخواهد نه
من ناصرم و نه لبنان همه خاورميانه. من حتی داعيه
سياسی هم ندارم چه رسد به تبديل شدن به ناصراسلامی!
به گمانم از هر زاويه ای که نگاه می کنيم،
امريکا اسباب و
شرايط را برای تهاجم به ايران
آماده کرده است. اهدافی برای حمله انتخاب
شده، اسلحه مورد نياز به منطقه ارسال شده،
اقدامات پشتيبانی برای حمله انجام شده
است. ممکن است که در اين تهاجم هزاران نفر
از مردم ايران
قربانی شوند. ما
اکنون
بايد برای پيشگيری از اين حمله تحرک داشته
باشيم. خليل زاد اعلام کرده است که مدارک
دخالت ايران در تجهيز گروه های شبه نظامی
عراقی را که عليه امريکا می جنگند افشا می
کند. اين سخن به معنی اعلام
بهانه
برای تهاجم امريکاست.
يورش دولت ابر قدرت
به کارگران و معلمان معترض
1
- تجمع کارگران کنف کار که7 ماه حقوق نگرفته اند2-
اجتماع مطالباتی
معلمان دربرابر مجلس
3
- تحصن کارگران ساريت مازندران 4
- يورش نيروی انتظامی به کارگران تعليقی شرکت واحد 5
-
کارگران گرسنه چينی البرز جاده را بستند
برنامه معرفی سلاح های امریکائی، از رادیو تصویر
فارسی امریکا
آماده سازی مردم ایران
برای حمله هوائی امریکا
رادیو تصویر امریکا، در بخش شبانگاهی
خود که پر مراجعه کننده ترین بخش است، سلسله گزارش
هائی را پیرامون سلاح های امریکا آغاز کرده، که تنها
یک جمله در آنها سانسور شده است. آن جمله اینست: « با
این سلاح ها به ایران حمله خواهد شد!» در این برنامه
نظامی، بسیار ظریف سعی می شود ترس مردم ایران از حمله
نظامی امریکا خنثی شده و چنین تلقین شود که این حمله
فقط اهداف نظامی را نابود می کند و اگر هم انسان ها
مورد اصابت قرار گیرند، این اصابت کشنده نیست!
مطابق این گزارش ها، موشک های امریکائی
که به سوی اهداف نظامی درایران شلیک خواهند شد دقیقا
به هدف خواهد خورد و احتمال خطا در هدف گیری وجود
ندارد، اگر هم به انسان ها برخورد کند فقط آنها را
برای مدتی بیهوش می کند! موشک هائی که به سمت اهداف
اتمی شلیک می شوند مخصوص این اهداف هستند و تا لحظه
برخورد به هدف قابلیت هدایت شونده دارند!
در برخی محافل سیاسی داخل کشور گفته می
شود که حاکمیت بجای هوشیار کردن مردم و مقابله با این
برنامه و گفتن واقعیات حمله احتمالی امریکا به ایران،
از این برنامه بدان جهت که فعلا موجب خنثی شدن وحشت
مردم از حمله می شود استقبال هم کرده است!
پس از 29 روز اعتصاب غذا
این زندانی سیاسی در چه حال است؟
نه در امريکا و نه درايران، عقلای قوم تصميم گيرنده
نيست
تقابل نظامی
به نقطه بی بازگشت رسيده
عباس عبدی - آينده
بوش كه جلوی دموكراتها و حتی
همحزبیهايش ايستاده،
حتماً اهدافی را در سر
میپروراند. بسيار محتمل است كه عملی
برخلاف
خواست عمومی فعلی در آمريكا
انجام دهد.
متغيرهای منطقهای و اقتصادی (چون
نفت،
لبنان، عراق و...) به ضرر ايران در
حال تحول است، و
كفه ايران
در حال
تضعيف شدن است و قطعنامه دوم هم در
راه است.
انفعال حكومت ايران در قضيه اربيل
قرينه
ديگری بر بسته بودن دست ايران در
آنجاست.
در اين ميان كافيست اتفاقی يا
رويدادی پيشبينی
نشده رخ دهد و آمريكا و متحدانش آن را
مستمسك و بهانه
قرار دهند.
بحران هستهای موجود به گونهای است
كه ظاهراً راهی برای برونرفت از آن
بدون شكست
يك
طرف
متصور نيست.
دستورات شورای امنيت لازمالاتباع است
و
هيچ پيششرطی را نمیپذيرد، و
كميته
تحريم هم به راه خود ادامه
میدهد..
مخالفان بوش،
استراتژی او را نه به دليل خطا بودن
مبانی آن، بلكه به دليل منجر به نتيجه
نشدن آن
مورد هجوم و سئوال
قرار دادهاند. بنابراين بوش راهبرد
جديدی را
اتخاذ كرد كه با يك گام به جلو گذاشتن
و پيوند دادن مسأله ايران به عراق
آخرين شانس
خود را برای تغيير دادن روند امور در
منطقه آزمايش كند.
فرصتی
جهت به دست آوردن
بهانهای برای
حملات محدود
به ايران
در دستور كار دولت بوش قرار دارد.
همزمان با مصاحبه احمدی نژاد در
آرامگاه آيت الله خمينی که طی آن
ايران را ابرقدرت فرهنگی اعلام کرد،
قائم مقام وزير آموزش و پرورش کابينه
او اعلام داشت:
حدود 13 ميليون نفر در كشور از تحصيل
بازمانده اند،
که از اين رقم
3 ميليون نفر دانش آموز هستند.اين
درحالی است که
براساس تصويب شورای انقلاب فرهنگی
بايد تا پايان برنامه چهارم توسعه
افراد 10 تا 39 سال باسواد شوند.
.
سهم خود را در بهره گیري از این
روزنت بپردازید
این یگانه منبع درآمد پیک نت براي
ادامه انتشار است.
آنچه مهم
تر از توقيف سياست روز است، اين است
که روزنامه سياست روز به کجا وابسته
بود و از کجا سر چشمه می گرفت؟
"سياست روز" مانند "مجله جوان" هم از
سپاه تغذيه می شد و هم توسط سپاه راه
اندازی شده بود. مثل خصوصی سازی خطوط
اتوبوس که وابسته به سپاه است. دليل
اصلی بسته شدن روزنامه سياست روز مشکل
اقتصادی و طلب کاران بی شمار اين
روزنامه بود. اين مشکل اقتصادی به حدی
بزرگ و لاينحل بود که هيچ کس حاضر به
خريد و راه اندازی دوباره آن روزنامه
نشد. بهتر است اقای يوسف پور موارد
اقتصادی خود رو شفاف ارائه کنند و به
فکر بهره برداری از فضای تبليغاتی
توقيف روزنامه روزنامه نباشند !
البته فکر خوبی است که به بهانه درج
مطالب موهن روزنامه توقيف شود، چون از
يک طرف روزنامه به بهانه توقيف به
تعطيلی درآمده و اين بهتر از آنست که
به دليل مشکل اقتصادی به حالت تعطيل
در بيآيد، و از طرف ديگر مدعی می شوند
که ما به خودمان هم رحم نمی کنيم و
اگر تخلفی صورت بگيرد ما با همه بر
خورد خواهيم کردو حتی اگر وابسته به
جناج خودمان باشد!
به هر حال روزنامه سياست روز توقيف
شد تا طلب کاری به ديگر طلب کاران آن
اضافه نشود!
به چه زبانی
بايد گفت؟
مقاله
زير به قلم "ذاکری" در نشريه ارگان
سپاه پاسداران "صبح صادق" به يکی از
اسناد مکتوبی تبديل شده که بی شک
امريکا آن را در جوف بقيه اسنادی که
دراختيار دارد، بعنوان مدارک دخالت
ايران در رويدادهای انفجاری درعراق
وعمليات تروريستی درجهان مورد استناد
قرار خواهد داد.
اين که چنين مقاله ای و چنين اعترافی
چه هزينه ای را متوجه ايران می کند يک
بحث است، و اين که کدام عوامل نفوذی
در مهم ترين ارگان های امنيتی و نظامی
جمهوری اسلامی وظيفه ای را انجام می
دهند که امريکا برعهده آنها گذاشته
بحثی ديگر.
ماجرای سعيد امامی، قتل های زنجيره
ای، خط فکری فاشيستی احمدی نژاد و
سلسله نشانه هائی ديگری وجود دارد که
به آسانی می توان حدس زد حساس ترين
ارگان های جمهوری اسلامی طی دو دهه
اخير به تصرف کسانی در آمده است که يا
خود مامورند و يا نادانسته در محاصره
ماموران اند و ناآگاهانه همان را می
گويند و می کنند که عوامل نفوذی می
خواهند و وظيفه جا انداختن آن را در
حاکميت جمهوری اسلامی داشته و دارند.
آن ماری که رحيم صفوی در ابتدای دولت
خاتمی گفت "سنگی به چاه انداخته ايم
تا بيرون بيآيند و سرشان را با سنگ
بکوبيم" نه اصلاح طلبان و نه روزنامه
نگاران و دانشجويان و کارگرانی اند که
هزينه سنگينی در اين 10 سال دادند،
بلکه همين سرمقاله نويسان و لانه
کردگان در مهم ترين ارگان های امنيتی
و نظامی حکومت اند!
همان ها زانو به زانوی رهبر نشستند و
او را فرستادند دنبال نخود سياه "يورش
فرهنگی غرب" و خود يورش امنيتی آوردند
به انقلاب!
تز يورش فرهنگی از آن "سعيد امامی"
بود. همچنان که تز "انکار هولوکاست"
از آن بود. چرا نبايد مقلدان و دنبال
کنندگان خط فکری سعيد امامی را در زير
جلد امثال "حسن عباسی"ها در دانشگاه
امام حسين سپاه جستجو کرد؟
انورسادات ها هم سالها سايه به سايه
ناصر در مصر حرکت می کردند! چرا کر و
کور شده اند و يا خود را به کر و کور
شدن زده اند؟
خطر سفر آغاجری به امريکا و سخنرانی
در آنجا نيست. خطر اينجاست! به چه
زبانی بايد گفت؟
ترور می کنيم
آدم می دزديم!
« پس از
تصويب قطعنامه 1737، بروز رفتارهايی
جنون آميز از سوی مقامات آمريكايی
نشان میداد كه اين قطعنامه نتوانسته
حداقل خواستههای آنان را نيز تأمين
نمايد. بر اين اساس سردمداران كاخ
سفيد در اقدامی برخاسته از تبختر و
لجاجت، فهرستی را تحت عنوان «ليست
مطلوب» تهيه و منتشر نمودند كه در آن
مدعی شدند افرادی كه نام آنان آمده،
در رده های مهمی از مناصب نظامی قرار
دارند كه بايد توسط مقامات امنيتی و
اطلاعاتی ايالات متحده بازداشت و يا
ربوده و به آمريكا منتقل گردند تا سطح
و گستره فعاليت های سياسی، هستهای
ونظامی ايرانيان در داخل كشور، منطقه
خاورميانه و حتی رابطه با كشورهای
فرامنطقهای كشف و مورد ارزيابی قرار
گيرد.
از جمله ليستهای منتشره توسط
آمريكائيان، اسامی 35 تن از مقامات
ديپلماتيك ايران در سفارتخانههای
خارجی بود كه سران كاخ سفيد معتقدند
اين افراد از ردههای بالای نظامی و
امنيتی ايران هستند و اطلاعات
ذیقيمتی از خريدها و توان نظامی
وهستهای جمهوری اسلامی در اختيار
دارند.
از آنجا كه رفتار افراد گرفتار
درتندباد و گرداب، چندان مبنايی منطقی
و عقلانی نداشته و گاه باعث فرورفتن
بيشتر در باتلاق میشود، بنابراين
مقامات آمريكايی بايد به اين مرز از
شعور رسيده باشند كه سطح گستردگی
نيروهای آنان درعراق، افغانستان،
كشورهای آسيای ميانه و قفقاز، پاكستان
هند، قاره آفريقا و آمريكای لاتين و
حتی اروپا به گونهای است كه دستيابی
و انتقال آنان به هر نقطه دلخواه،
آسانتر از تهيه يك كانتينر لوازم بنجل
چينی است.
زمانی كه افسران امنيتی آمريكا به
راحتی در دام نيروهای آموزش نديده و
كم تجربه جيش المهدی قرار میگيرند و
يا افسر برجسته موساد در پاريس به
يكباره سر به نيست میشود، قايق
نيروهای انگليسی در اروند به علل
نامعلومی ناپديد میشود، میتواند
پيامی روشن برای آنان باشد كه
خيالهای باطل در ذهن میپرورانند.
اگر كشوری به فرض هيچ پشتوانه و نفوذ
معنوی دركشورهای ديگر نداشته و يا از
افسران كاركشته و زبده عملياتی و
امنيتی هم برخوردار نباشد و از
طرفداران و پيروان خود در كشورهای
اسلامی و مسلمان نشين هم مطالبهای
نداشته باشد و دهها اگر ديگر، كافی
است كمی سركيسه را شل نمايد تا آنگاه
شاهد به صف كشيده شدن كلكسيونی از
افسران چشم آبی و موبوری باشد كه
چونان تلههايی از ارزن، اسير
خروسهای جنگی گرسنهای میشوند كه
منتظر اشارتی هستند... عاقلان را
اشارتی بس است.»
(کامل اين مقاله را به قم ذاکری می
توانيد در شماره گذشته نشريه "صبح
صادق" بخش اخبار2 بخوانيد. لينک اين
نشريه نيز در بخش پيوندهای پيک نت
قابل دسترسی است.)