بدنبال
انتشار خاطرات اهل دربار
پهلوی و سپس خاطراتی از چهره
های تاثر گذار در بنيانگذاری
جمهوری اسلامی در پيک هفته،
که آخرين آنها کتاب خاطرات
"عزت شاهی" سربازجوی کميته
های انقلاب در ابتدای تاسيس
جمهوری اسلامی بود، اخيرا دو
جلد اخبار گزيده مطبوعات
دوران جنگ 8 ساله بدست ما
رسيده است که قصد داريم از آن
بتدريج در پيک هفته استفاده
کنيم. اين گزيده خبری،
يادداشت های شخصی يکی از چهره
های فراموش نشدنی مطبوعات دهه
های پس از کودتای 28 مرداد،
يعنی "پرويز آذری" صفحه آرای
برجسته روزنامه کيهان در دهه
40 و 50 است. ارسال کننده اين
يادداشت ها ياد آور شده که
"پرويز آذری" در ماه های آخر
زندگی خويش چندين بار قصد
کرده بود اين يادداشت ها را
به سايت پيک نت که بسيار به
آن علاقمند بود برساند تا در
صورت نياز و ضرورت از آن
استفاده شود. با کمال تاثر و
تاسف "پرويز آذری" پيش از
آنکه موفق به انتقال اين دفتر
يادداشت ها و رساندن آنها به
ما شود چشم بر جهان فرو بست،
اما امانت داری که اين ياداشت
ها را درتهران نزد وی گذاشته
بود، سرانجام آن کرد که
"آذری" توصيه کرده بود. پرويز
آذری جوان تر و کوچکترين
زندانی سياسی کودتای 28 مرداد
بود و شرح زندگی او در زندان
قصر که نصرت الله نوح در کتاب
ماندگارش "يادمانده ها"
نوشته، يکی از شيرين ترين
اشارت اين کتاب است.
ما سعی خواهيم کرد اين اخبار
را دسته بندی کنيم. مثلا موضع
گيری امام جمعه های مشهور،
شعارهای جنگ 8 ساله، مصاحبه
های کار بدستان جمهوری اسلامی
در آن 8 سال، ترکيب مجلس و
مواضع نمايندگان آن. اختلاف
نظرات مهم سياسی و اقتصادی
بين مقامات وقت که پاره ای از
آنها همچنان در حيات اند و
مصدر امور، ويرانی های جنگ،
موضع گيری ها در سياست خارجی
و...
موسوی خوئینی ها، پیش از
پیروزی انقلاب 57 - نخمستین
جلسات مجلس خبرگان تدوین
قانون اساسی به ریاست آیت
الله منتظری و معاونت آیت
الله بهشتی. هنوز تا اینجای
کار بحث ولایت فقیه مطرح
نبود.
آنچه
دراين شماره می خوانيد؛ در
واقع ناخنکی است به اين
مجموعه. حتی همين ناخنک از
زبان چهره های آشنای حکومتی
نظير رهبر، رفسنجانی و يا
ديگران و ديگران نشان ميدهد
در دهه 60 چه فضائی بر کشور
حاکم بوده و يا افرادی نظير
رهبر کنونی جمهوری اسلامی حتی
انقلاب و به رياست جمهوری
رسيدن را در خواب هم نمی
ديدند، گرچه حالا خود را سمبل
انقلاب ميدانند و تازه مدعی
پرورش نسل دوم برای انقلابی
که 28 پيش اتفاق افتاد نيز می
دانند.
يا اسدالله لاجوردی که در
هفته های اخير سيمای جمهوری
اسلامی "عزت شاهی" را به
بهانه خاطراتش به تلويزيون
آورده تا از دوران او ستايش
کند و به نوعی آرزوی بازگشت
آن دوران مخوف، چه انديشه های
ماليخوليائی را در سر داشته و
با همين انديشه ها چه فجايعی
را مرتکب شد. در همين ناخنک،
يک سخنرانی از محمد خاتمی
پيدا کرديم که با حرف های
امروز او هيچ تفاوتی ندارد و
اين نشان می دهد که او دارای
يک خط و روش و انديشه ثابت
است. همچنان که گذشت زمان
نشان داد آيت الله منتظری نيز
همينگونه بوده است.
در جبهه مقابل هم تا حدودی
وضع همينگونه بوده است. مثلا
آيت الله مشگينی از همان اول
سيمش روی سيم امام زمان بوده
و يا آيت الله جنتی از همان
زمان که در قم نماز می خوانده
همين سياست اشک تمساح برای
فقرا و مظلومين و توطئه عليه
همين مظلومين و فقرا را داشته
است. اين که کارهای خود را
زيرزيرکی می کند مهم نيست،
اينکه کارگزاران او نظير
غلامحسين الهام وزير کنونی
دادگستری و سخنگوی دولت احمدی
نژاد و يا علينقی جهرمی
پيشکار سابق او در شيراز و
وزير کار دولت احمدی نژاد
درکجا کابينه نشسته و چه می
کنند مهم است. البته اين دومی
اسمش را عوض کرده و کرده محمد
و يک لقب "سيد" هم از يکجائی
برای خودش دست و پا کرده و
شده سيد محمد جهرمی. البته
مثل خيلی های ديگر يک "دکتر"
ا هم از يک جائی آورده!
همينگونه است وابستگی مستقيم
قاضی مرتضوی به احمد جنتی و
يا نقش جنتی در رئيس جمهور
کردن احمدی نژاد و...
دیدار و تجدید بیعت رجائی با
آیت الله منتظری. او پس از
تفاهم و معامله سخت جوش مجلس
با بنی صدر، نخست وزیر شد و
پس از برکناری بنی صدر رئیس
جمهور و سرانجام نیز به همراه
نخست وزیر کابینه اش"باهنر"
که یک قد و قامت تفاوت نظری و
دیدگاهی با محمدرضا باهنر
کنونی داشت، در انفجار نخست
وزیری کشته شد! احمدی نژاد می
کوشد رجائی را تداعی کند اما
تفاوت این دو نیز به تفاوت قد
بشار اسد و احمدی نژاد است!
سه
يادداشت هم در اين مجموعه
ياداشت ها پيدا کرديم که هر
سه خواندنی است. يکی از آنها
اظهار نظرات هاشمی رفسنجانی
در باره "زن" است، دومی در
باره وضع و موقعيت تهران در
سال 1361 که مقايسه آن با
تهران 12 ميليونی کنونی جالب
است. يعنی همان دلائلی که در
همان سالها استاندار تهران
گفته بود و اگر به آن عمل شده
بود تهران سرنوشت امروز را
نداشت. البته منهای حرف های
جنون زده احمدی نژاد برای
افزايش جمعيت ايران که دقيقا
از هيتلر قرض گرفته شده است.
و سومی، سخنان تاريخی مهندس
بازرگان در پايان دوره اول
مجلس شورای اسلامی و خداحافظی
با مجلس. اين سخنان متاثر از
فضائی است که در دهه 60 بر
کشور حاکم بود و بازرگان وحشت
داشت از اينکه به زندان
افتاده و زير فشار و شکنجه
همان اعترافاتی را بکند که
رهبران حزب توده کرده بودند.
اين ناخنک را بخوانيد تا در
شماره های آينده پيک هفته
بيشتر دو دفتر گلچين خبری ياد
شده را ورق بزنيم. |