این اطلاعات در باره افغانستان در روزهای
اخیر بدست ما رسیده بود اما بنا بر
ملاحظاتی، انتشار آن را چند روز به تاخیر
انداختیم.
هم مقامات حکومتی افغانستان (بویژه بخش
امنیتی آن) و هم مشاوران یک کشور مهم
اروپائی که در کنار امریکا در افغانستان
فعال اند معتقدند "کابل روزهای آرامش قبل
از توفان را می گذراند!"
در بسیاری از محلات کابل روی دیوارها این
شعار به چشم می خورد "داعشی ها را در خانه
خود پناه بدهید!"
مقامات یاد شده در بالا اعتقاد دارند این
شعار که حدس زده می شود در هفته های اخیر
عملی شده، کابل را به مرزهای آن خطری
نزدیک کرده که به آن "آرامش قبل از توفان"
لقب داده اند. از این شعار نسل جوانی
استقبال کرده که در افغانستان هیچ چیز
برای از دست دادن ندارد، درحالیکه در جبهه
داعش به او "معاش" میدهند و امیدهای بزرگ
برایش بوجود آورده اند.
نفرت از شیعیان با نفرت از ایرانی ها به
هم گره خورده است. این نفرت به گونه ایست
که در روزهای عزادری ماه محرم، تقریبا
محله شاه دو شمشیره که محله تجمع شیعیان
کابل است و مسجد بزرگ آنها نیز در همین
محله است، در محاصره امنیتی و نظامی بود
تا به عزاداران حمله نشود و یا عملیات
انتحاری انجام نشود.
در پایتخت، عملا دولتی وجود ندارد. "اشرف
غنی" رئیس جمهور با سرطان پیشرفته دست و
پنجه نرم می کند و امیدی به زنده ماندن او
نیست. "حامد کرزای" رئیس جمهور قبلی
تکاپوهائی می کند که در صورت مرگ اشرف غنی
جای خالی او را پر کند، اما بسیار بعید
است که یکبار دیگر نوبت به او برسد.
ربودن زنان خارجی که از سوی شرکت های
وابسته به دولت های عضو ناتو در افغانستان
هستند مکرر شده است. این ربودن نه برای
تجاوز است و نه برای کشتن، بلکه از این
راه پول بدست می آورند. قیمت آزادی سازی
زنان ربوده شده با توجه به آخرین قیمتی که
برای رهائی یکی از زنان اهل
یکی از کشورهای بزرگ اروپائی پرداخت شد
از مرز یک و نیم میلیون یورو گذشته است.
درباره این آدم ربائی ها خبری منتشر نمی
شود تا خانواده های آنها که در اروپا
هستند نگران نشوند. تحت تاثیر همین شرایط
و پیش بینی حوادث ناگهانی در کابل، بسیاری
از شرکت های خارجی افغانستان را ترک کرده
اند و معدود شرکت هائی که مانده اند نیز
اغلب دفاترمرکزی خود را کوچک کرده و آنها
را به برخی شهرهای دیگر منتقل کرده اند.
هم در قندوز و هم در هرات، این داعش است
که حضور دارد نه طالبان. این ارزیابی
افغان ها نیست، بلکه نظر مشاوران نظامی
ناتو در کابل است. قدرت نظامی و استفاده
از تاکتیک های جنگی، داعش را از طالبان
جدا می کند و در قندوز هرات این تاکتیک
جنگی است که عمل می کند و برتری دارد.
ترافیک در خیابان های کابل سبک شده است و
این بدلیل کوچ شرکت های خارجی از یکسو و
دستور اکید به بازماندگان شرکت های خارجی
برای حرکت نکردن در شهر است. درحالیکه
قندهار مرکز طالبان است و ظاهرا باید آنجا
نا امن باشد، آن منطقه برای مشاوران
اروپائی بدلیل نوع رابطه پنهانی که دولت
های آنها با طالبان دارند تقریبا امن است
و نا امنی به ولایات نزدیک به تاجیکستان و
ازبکستان منتقل شده است. مشاوران ارشد در
کابل میدانند و بر زبان هم می آورند که
هدف بزرگ ایران و دو جمهوری تاجیکستان و
ازبکستان است و آنچه در هرات و قندوز گذشت
و می گذرد در همین ارتباط است. اعتماد به
نیروی نظامی دولت بسیار کم است. درقندوز
آنها با آنکه تمام تجهیزات نظامی پایگاه
آلمان را دراختیار داشتند کوچکترین
مقاومتی نکردند و پس از زمین گذاشتن سلاح
ها گریختند و پایگاه نظامی آلمان را برای
مهاجمینی که گفته می شود وابسته به داعش
هستند گذاشتند. وضع در هرات بهتر از این
نیست و اگر شهر "شیندان" سقوط کند و
بزرگترین پایگاه هوائی – نظامی افغانستان
بدست مهاجمین بیفتد فاجعه برای ایران آغاز
خواهد شد، زیرا این پایگاه بسیار نزدیک به
مرز ایران است. |