شورای
نگهبان،
از ۸۰
داوطلب
ریاست
جمهوری
۷۴ نفر
را رد
صلاحیت
کرد و ۶
نفر را
تائید.
دورنمای
کارزار
انتخاباتی
و نتیجه
رای گیری
می تواند
اینگونه
باشد:
«آرای
پزشکیان
می تواند
بیشتر از
۵ نامزد
دیگر
انتخاباتی
باشد
زیرا او
آرای
آذری
زبان ها
را دارد
و
میدانیم
که آذری
زبان ها
تنها در
آذربایجان
شرقی و
غربی
نیستند،
بلکه در
کل کشور
هستند،
از جمله
و بویژه
در تهران
و سپس
خراسان.
او که
پزشک و
جراح
است، یک
ویژگی
برجسته
دارد و
آن عادت
به سخن
گفتن به
زبان
مردم
است.
ممکن است
جبهه
اصلاحات
اعلام
حمایت از
وی بکند،
اما این
اعلام
حمایت نه
می تواند
مشوق
مردم
برای
شرکت در
انتخابات
باشد و
نه اساسا
دیگر
آنها
نفوذ
کلامی در
میان
مردم
دارند.
چنین
اعلام
حمایتی
به
"یاالله"
گفتن
مردان
فامیل
برای
ورود به
خانه و
هشدار به
زنان
محجبه
برای
گرفتن
روی خود
است.
نامزد
میانه
روها،
یعنی علی
لاریجانی
نیز
یکبار
دیگر از
سوی
شورای
نگهبان
رد
صلاحیت
شد. در
واقع
شورای
نگهبان
مانند
انتخابات
۱۴۰۰
ریسک
نکرده و
با رد
صلاحیت
او خیال
خودش را
راحت
کرد.
ذاکانی
شهردار
تهران که
تصور
کرده
همیشه از
روی سکوی
شهرداری
تهران می
توان
پرید روی
صندلی
ریاست
جمهوری
نیز
شانسی در
این
انتخابات
ندارد.
او روی
دیگر سکه
ایست که
یک روی
آن اسحاق
جهانگیری
است و ای
بسا
جهانگیری
که رد
صلاحیت
هم شد،
دانا تر
و
توانمند
تر از
ذاکانی
باشد.
آیا بازی
شاهزاده
و گدا
مانند
سال ۱۳۸۴
راه
اندازی
خواهد
شد؟ یعنی
دو نفر
را در
برابر هم
قرار
خواهند
داد تا
مردم
"مار" را
به
"افعی"
ترجیح
بدهند؟
بعید است
که این
بازی های
کهنه
دیگر
کاربردی
در ایران
داشته
باشد.
بویژه که
تلاش می
کنند که
یکی از
این دو
جلیلی
باشد و
نفر
مقابلش
قالیباف
و یا
پزشکیان
که بیشتر
می تواند
حدس زد
آن
شاهزاده
پزشکیان
خواهد
بود تا
قالیباف.
اگر
قالیباف
در این
وزن کشی
انتخاباتی
از صندوق
در
نیآید،
بکلی
صحنه را
باخته
است.
یعنی هم
مجلس را
داده و
هم ریاست
جمهوری
را
نگرفته.
او
تاکنون ۳
بار برای
رسیدن به
ریاست
جمهوری
خیز
برداشته
و هر بار
شکست
خورده و
یا کنار
رفته
است.
شاید این
بار پوست
خربزه را
زیر پایش
گذاشتند
تا اگر
لاریجانی
پایش رفت
روی پوست
موز
شورای
نگهبان،
پای او
هم برود
روی پوست
خربزه
تصفیه
کادرهای
حکومتی
۴۰ سال
گذشته.
بازی
شاهزاده
و گدا در
صورتی
است که
انتخابات
با ادامه
بی
اعتنائی
مردم به
انتخابات
به دور
دوم
کشیده
شود.
البته
باید در
نظر گرفت
که در
صورت عدم
شرکت
مردم در
انتخابات،
آراء
سازمانی
جبهه
پایداری
و بخشی
از بسیج
و مداحان
و حزب
الهی ها
سر از
جیب
جلیلی در
آورد و
دولت بی
کفایت
رئیسی
ادامه
یابد.
حداقل
بعنوان
یک
احتمال
می توان
روی این
مسئله هم
حساب
کرد. این
در صورتی
است که
بدنه
سنتی
حاکمیت
هنوز گوش
به فرمان
باشد و
به راحتی
آرای خود
را خرج
جلیلی
کند.
فعلا نوک
پاجوش
هایی از
جنس
رائفی
پور را
چیده اند
که خیلی
سنگ
جلیلی را
به سینه
می زد.
او را به
بهانه
ادعاهائی
که اخیرا
درباره
دلیل
سقوط
هلیکوپتر
رئیسی
کرده و
مسئله
غیب شدن
جی پی اس
هلیکوپتر
برای راز
گشائی از
سقوط
هلیکوپتر
را پیش
کشیده به
دادستانی
احضار
کرده
اند.
رابطه او
با
قالیباف
رابطه
کارد و
پنیر
است.
نباید
این
پاجوش ها
دست کم
گرفت چرا
که شبکه
مداحان
را هم در
اختیار
دارد.
از قاضی
زاده
هاشمی که
بگذریم،
نفر ششم
شانس
کمتر و
توان
کمتری
نسبت به
چهار
کاندیدای
دیگر
ندارد.
پورمحمدی
تنها
روحانی
است که
جرات
کرده و
در فضای
ضد
روحانیتی
که
برجامعه
حاکم است
خود را
نامزد
انتخابات
کرده و
تائید
صلاحیت
هم شده.
او از
معدود
روحانیون
با سواد
اجتماعی
است که
هم سابقه
امنیتی
(در حد
قائم
مقام
وزارت
اطلاعات)
دارد و
هم سابقه
ریاست بر
بازرسی
کل کشور
و هم
حضور در
دولت
احمدی
نژاد را
که البته
با او
نساخت و
کنار
رفت. پور
محمدی
سخنرانی
خوبی هم
هست و
احتمالا
در
مناظره
های
تلویزیونی
مردم با
این خصلت
و هنر او
آشنا
خواهند
شد. در
میان
نامزدهای
تائید
صلاحیت
شده، او
به نسبت
دیگران
تجربه
بیشتر و
عملی تری
در قوه
مجریه و
قضائیه
(سالها
دادستان
انقلاب
بوده)
دارد و
به همین
دلیل
بعید
نیست که
او
بتواند
شاهزاده
و یا
گدای
نهائی
انتخابات
بشود. او
دبیر
جامعه
روحانیت
مبارز
است و به
همین
دلیل
حمایت
بخش مهمی
از
روحانیت
را هم
دارد. |