pyknet پيك نت

بروید شیادها!

پاسخ آیت الله خمینی به

  مدعیان ارتباط با امام زمان 



بنام بسیجی

ریختند به محل سقوط هواپیما

و دست به سرقت وغارت زدند

      پیک هفته 52    --------- 16 آذر 1384 -7 دسامبر 2005

  infos@peiknet.com  

هنر و اندیشه


منوچهر نوذری

خاموش شد!

منوچهرنوذري، نقش آفرین فراموش نشدنی تئاترهای رادیوئی در سالهای پیش از انقلاب، سرانجام پس از چند هفته که در بیمارستان بستری بود چشم بر جهان فرو بست.او یکی از دوبلورهای مسلط و برجسته ایران بود. متولد اردیبهشت 131. پیک هفته در دو شماره گذشته درباره بستری شدن وی در بیمارستان و چهره هنری اش گزارشی منتشر کرده بود که آن را می توانید در شماره 50 پیک هفته( در آرشیو پیک هفته) بخوانید


درجشنواره بوستون
زن زيادی
گُل كرد!


منوچهرآتشی
آتشی كه
 دوباره
متولد شد!


به يادآتشی
هفتمين شب
در ميدان
هفت تير


مسعود كيميائی:
دريغ و درد
كه "انتظامی

تمام می‌شود


خاتمی در جشنواره
 سينمای دفاع مقدس
خشونت
در لباس تقدس
درد بشر است


هفتمين سال قتل
 مختاری
 و پوينده


فريده لاشائی
پنجه در پنجه
سرطان


مميز رفت
مميزی و سانسور
همچنان مانده
!


مرتضی مميز
گرافيست نامدار
 را سرطان برد


آتشی
درخاك بوشهر
خوابيد



 
 

نه درجنگ و نه در صلح

جهان چنین حادثه ای را به یاد ندارد

رازسقوط هواپیمای خبرنگاران

در11 پرسش که بی پاسخ مانده!


سرقت در دانشگاه اورمیه

روی دیگر سرقت، پس از سقوط هواپیماست!


رهبری جدید تحکیم وحدت کار خود را آغاز کرد


در جنوب مانور بود، در تهران واقعيت
11 سپتامبر
 در تهران تكرار شد
عكاس خبرگزاری فارس، قبل از پرواز گفته بود، هواپيما نقص فنی دارد

هواپيمای خبرنگاران
بدستور برج مراقبت، قصد داشت
 از مسيرهواپيمای احمدی نژاد فاصله بگيرد

تصميم امنيتی، به بهانه آلودگی هوا
ايران سه روز تعطيل اعلام شد
انگيزه اصلی دولت از اين تصميم، جلوگيری از انتشار اخبار و گزارش‌های فاجعه سقوط هواپيمای نظامی سی 130 است.


با كمك رئيس دفتر رهبر
احمدی نژاد سوار هواپيما شد و رفت مكه!

 

اسامی 69 تن از قربانيان
سقوط نظامی- خبری


احمدی نژاد به استانداران: جلوی فعاليت مسيحی ها را بگيريد
قتل فجيع يك تركمن مسيحی
پس از توصيه احمدی نژاد


معصومه شفیعی

سایه ای آمد و رفت

دیدار 5 دقیقه ای با گنجی


16 آذر
مرده اش خوبه، زنده اش خطرناك!
مراسم فاتحه خوانی دولتی سر قبر 16 آذری ها در امام زاده عبدالله
از آنجا كه حضور در دانشگاه اين روزها دل شير و يا خاتمي
 را می‌خواهد، سخنرانی احمدی نژاد در اميركبيرهم لغو شد


سمينار 4 روزه در مشهد
گام عملی مصباح يزدی
برای رياست مجلس خبرگان


فيلترينگ
كم هوشان حكومتی،هوشمندش را به كار انداخته اند


 
 

تجمع دانشجويان دانشگاه مازندران

احمد شيرزاد:
3 كاركرد جنبش دانشجوئی در ايران


اطلاعيه دريائی – اتمی
بمناسبت 16 آذر1332


رفسنجانی:
اطلاع رسانی جهانی
حصار روستاهای ايران هم خواهد شكست


تهران 15 و 16 آذردرمدار خفگی قرار دارد


ابطحی در مراسم "فرياد برسكوت"
مديريت كشور خود در هاله نور رفته
و جامعه را غرق عوامزدگی می‌كند

حجاريان بمناسبت 16 آذر:
دولت كنونی حاصل تفرقه
و جدائی در جنبش است

سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی
دوره فتنه انگيز
و بلاخيزی را می‌گذرانيم

مصطفی تاج زاده و محسن رهامی
در سمينار"فراز و فرود جنبش دانشجوئی”
اجازه ندهيد 18 تير فراموش شود
متهم جنايت حمله به كوی، تاج زاده را
به محاكمه كشاند و 100 هزار تومان جريمه كرد.

عضوشورای مركزی انجمن اسلامی...:
بپذيريم كه تحكيم وحدت
از مسير خود منحرف شد


دومین گفتگوی یواشکی احمدی نژاد با خودش
احمدی نژاد، ظاهرا ممنوع المصاحبه شده


گزارش جديدی از كنگره رفراندم
كنگره رفراندوم بنيانگذاريك سازمان سياسی
 با كميته مركزی و هيات سياسی شد


وزير كشور:
استانداران جديد كشور
با موافقت رهبر منصوب شدند
برخی از استانداران جديد به احمدی نژاد رای نداده بودند


متلاشی ساختن ارتباط های كودتائی
بركناری ها و تغيرات وسيع
در فرماندهان بسيج و سپاه


تلاش امريكا و اروپا
روسيه، چين، امريكا و اروپا
 عليه ايران در شورای امنيت


بازگشت خاتمی به ايران
پس از ديدارها و مذاكرات در لبنان و اسپانيا


خطرات ملی
ديدارهای سياسی احمدی نژاد
را يا كنترل و يا حذف بايد كرد
!


16 آذر
پيامی تاريخی، كه نبايد
اجازه تحريف آن را داد


سهم خود را در بهره گیري از این روزنت بپردازید

این یگانه منبع درآمد پیک نت براي ادامه انتشار است.


 حساب بانكي پيك
S.G
.
Bardeh
 
Kontonr.: 277978300
 BLZ:100 700 24
 
DeutsheBank (Germany)

نشاني پستي پيك نت
 
KHMI
 
Postfach 210453
 10504 Berlin-Germany


    

 

   

دیدگاه ها


آن را که خبرنگار

به بند می کشد

از کشته شدن

خبرنگار چه غم؟

و. نقطه دید

نمی دونم چرا اعصابم خرد بود ، ساعت 6 تازه از دانشگاه به اصفهان رسیده بودم ، سوار تاکسی شدم رادیو روشن بود و مهران دوستی با صدای غم گرفته ای صحبت می کرد و می گفت : مسئولین می دانید چند سال طول خواهد کشید تا جای این جوانان در صدا و سیما و رسانه پر شود ؟ آقایان هواپیمائی.... تا این را گفت تنم لرزید سریع به یکی از همکاران زنگ زدم ؛

مهران سلام ، چیزی شده و او هم با صدایی بغض آلود گفت : آره مگه خبر نداری یه هواپیمای ارتشی سقوط کرده و  تعداد زیادی از بچه های سازمان و خبرگزاری ها کشته شدند!
مهران تو استودیوی پخش بود و گاه صدای گریه و گاه صدای آهنگی محزون به گوش می رسید . گفتم از بچه های خودمون که کسی نبوده ؟

با ناراحتی گفت : چرا !

مسعود جان‌نثاري ، محمود ايل‌بيگي ، حميدرضا خيرخواه و... اسم دوستان و همکارانم را که شنیدم وا رفتم .

مهران گفت داریم براشون برنامه آماده می کنیم .

نمی دانستم چی بگم گفتم خداحافظ !

اونم گفت: تسلیت می گم.

چند دقیقه بعد زنگ زدم به یکی از دوستان در میراث خبر اونم معلوم بود که گریه کرده گفتم : سلام ، از شما که کسی نبوده ؟

اونم با ناراحتی گفت چرا ، سه تا از هم دانشکده ای هایم ( دانشکده خبر ) تو هواپیما بودند ، من هنوز باورم نمی شه .....

یکی از دوستان خبرگزاری با عصبانیت پشت تلفن به من گفت :

دیروز تو چابهار زلزله اومده ولی به خاطر اینکه مانور به هم نخوره نذاشتند خبرش جایی درز پیدا کنه ، بفرمائید این هم نتیجه اش!

واقعا به هم ریخته ام.

اسمشه که خبرنگاریم ولی در کشوری که آزادی قلم و مطبوعات هیچ معنایی نداره و فرقی هم نمی کنه که دولت خاتمی باشه یا دولت احمدی نژاد کار کردن در عرصه خبر و اطلاع رسانی کار احمقانه ای است و ما هم احمقانه این کار را انجام می دهیم.

این دوم خردادی ها هم فقط برای کوبیدن جناح مقابل قربان صدقه خبرنگاران و روزنامه نگاران می رفتند ولی تا در اداره ای یا وزارتخانه ای خبرنگاری مشکلی را پیدا می کرد و می خواست روی آن کار کند سنگ اندازی ها شروع می شد.

آقای مدیر کل جلسه دارند ، آقای رئیس گفتند انشاالله حل می شه ، دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است ، آقا ما بی تقصیریم بودجه برایمان نمی رسد و هزار بهانه بچه گانه.

(البته از حق نباید گذشت که در زمینه مسائل سیاسی دوم خردادی ها خوب کار کردند.)

این اصولگرایان هم یه جور دیگه .

حاج آقا جلسه دارند ، کی گفته بین ما اختلاف وجود داره ، همه نواقص به دولت خاتمی بر می گرده و ما بی تقصیریم ، آقا چرا شایعه درست می کنید؟ و...

اینها فکر می کنند که ما خبرنگاران بازیچه دست آنهائیم ، عروسک خیمه شب بازی هستیم که هر جور خواستند برقصانندمان.

با هواپیمای عهد رضا شاه مثل گوسفند خبرنگاران را می خواهند به منطقه عملیاتی برسانند .

در حالی که از تهران ابتدا به بندر عباس قرار بود بروند و بعد به چابهار و چون خبرنگار در این نظام و در این مملکت یعنی کشک ، یعنی تو سری خور برای حضرات هم مشکلی نیست که این جماعت همه مسیر را با این هوایپمای نظامی بروند.

وقتی هم که حضرات فرماندهان ارتش می خواهند تسلیت عرض کنند ، می گویند :

ما این ضایعه را به رهبر معظم انقلاب و نظامیان و مردم عزیر میهن اسلامی و خانواده های داغدار تسلیت عرض می کنیم.

همین..........!

نه خود را مقصر اعلام می کنند و نه به همکاران اینها تسلیتی می گویند.( به خاطر یک تسلیت نگفتن من آمپر نچسبوندم ها به خاطر بی شعوری این فرماندهان که در بخش های مختلف خبری این اراجیف را به هم می بافند عصبانی ام.)

و این در حالی است که تا ساعت 21 یعنی زمانی که بیش از 7 ساعت از این حادثه دلخراش می گذرد هیچ پیامی از دفتر مقام معظم رهبری صادر نشده است.

وقتی که به ما می گفتند مهمترین اصل خبرنگاری با مردم بودن و با حکومت بودن است و با حکومت بودن از با مردم بودن مهمتر است نمی دانم چرا از استادمان نپرسیدم : آیا حکومت هم با خبرنگاران هست یا نه؟

و آن وقت در خبرها می خوانیم که مسئول روابط عمومی نیروی زمین ارتش می گوید:

مانور عاشقان ولایت بدون حضور خبرنگاران برگزار می شود.

آری ارزش واقعی خبرنگاران در ایران این است.


ايران
27 سال
پس ازانقلاب
مهدی سامع

گنبدی
با240 كيلوطلا
برسر
حضرت معصومه
و. جمهور

برخی می‌گويند:خوب، اگر گنبد طلای حرم - حرم حضرت معصومه درقم- خراب شده، چه لزومی داشت كه مجدد طلاكاری شود و آيا نمی‌ شد كه در بازسازی آن كاشی به كار می‌رفت؟
پاسخ اينست كه اولا ما نسبت به اهل بيت هميشه بايد تعظيم و تكريم كنيم.۲۱۰سال پيش ازاين، پادشاهانی آمدند و اينجا را طلاكاری كردند، حالا ما بياييم طلاها را برداريم و كاشی جايش بگذاريم؟۱آيا نخواهند گفت كه چرا جمهوری اسلامی اينگونه عمل كرد. ثانيا ان كسانی كه پول برای اينجا دادند گفتند: اگر برای طلای گنبد می‌خواهيد ما پول می‌دهيم، اما اگر برای مصرف ديگری می‌خواهيد، ما يك ريال هم نمی‌ دهيم!با اين موارد ما چه كنيم؟»

آيت الله مسعودی. توليت آستانه حرم حضرت معصومه.همشهری ۱۳ آذر ۸۴.شماره ۳۸۶۵:

گنبد طلای حرم حضرت معصومه با مبلغی بيش از ۳۵ميليارد ريال و با استفاده از ۲۴۰ كيلوگرم طلابازسازی شده است.
در مورد بيانات آقای مسعودی چند نكته به ذهنم رسيد.ايشان اينگونه اقامه دليل نموده اند كه به اين علت برای بازسازی گنبد از طلا بهره برديم تا نسبت به اهل بيت تكريم و تعظيم نماييم. حال جای اين پرسش است كه آيا اگر گنبد كاشی بود تكريم و ارادت به اهل بيت ابراز نمی‌ شد. آيا تنهاصورت وظاهر امر مورد توجه است و" الاعمال و بالنيات" نيست. بارها شنيده ايم چراغی كه به خانه رواست به مسجد حرام است. در پس اين سخن دنيايی معنی وجود دارد. يعنی خداوند حق نفس و حق الناس را بر حق خود مقدم می‌داند. ميليارها پولی كه صرف عرض ارادت شد اگر خرج درمان معضلات مردم قم ميشد بهتر نبود؟ در ادامه عرض می‌كنند كه پادشاهان چنين كردند و ما اگر نكنيم چنان می‌گويند. اگر آن پادشاهان اعمالشان صحيح و از روی نيت پاك بوده چرا امروز مورد نفرت و مزمتند. آنها هم اشتباه كردند. در حالی كه مردم از فقر تنگ دستی به ستوه آمده بودند و كشور در منجلاب عقب ماندگی دست پا ميزد اين امور زايد و غير ضروری بود. مطمئن باشيد اين عملشان يا از روی جهل بوده و يا از سر ريا. بهترين افتخار برای جمهوری اسلامی بايد اين باشد كه به سيره اين بزرگان رفتار كند. وگرنه حرم های اين بزرگان را آب طلا بگيريد آنگه كه قدمی در راه خلق خدا برنداريد، تا زمانی كه عدالت مستقر نباشد، به ظلم حكم داده شود ذره ای اثر نخواهد داشت.
در ادامه اضافه نمودند كه پول را برای طلای حرم دادند وگرنه ريالی نمی‌ دادند. خودت حديث مفصل بخوان از اين مجمل. آيا نيت آنان كه اين سخنان را گفته اند مشخص است. اين جملات برای ذهن هر انسان منصفی اين سوال را در پی می‌آورد كه كدام مومنی برای مقبره ای اين هزينه را می‌كند در حالی كه برادران و خواهران هم كيشش در فقر تنگ دستی به سر می‌برندو اين وضعيت عامل بسياری از مفسدها نيز شده است بازهم تاكيد دارم كه اگر قصد ثواب است مصداقش نه طلا كاری گنبد كه صرف اين هزينه در راه حل مشكلی از مردم قم بود. می‌توانستند اين كار را هم به نام آستان حضرت معصومه انجام دهندكه اثر به مراتب از اين طلا كاری بيشتر بود. با خود بيانديشيد مردمی كه به نان شب محتاجند چه فكر می‌كنند اگر بدانند برای گنبد طلا ميلياردها هزينه می‌شود و آنگاه بسياری طرحهای عمرانی به علت كمبود اعتبار چند ميليونی انجام نمی‌ پذيردمن خواستم اينگونه به زبان خود اين دوستان به نقد اين عمل بپردازم. وگرنه در دايره عقل و منطق، بدون در نظر گرفتن تعصبات و اعتقادات مشكوك و مجعول مذهبی، برخی امور صورت گرفته به نام حضرات منتسب به عنوان اهل بيت جای شبهات بسياری دارد.


كروبی
سياسی ترين
شيخ شيعه
درايران

ابطحی ـ واقعا آقای كروبی آدم شجاع و پی گيری است. ديروز به بهانه سالروز مرحوم مدرس، جلسه‌ای در محل آينده روزنامه اعتماد ملی برگزار كرده بود تا اثبات نمايد كه جدی است. نيروهای سياسی و به خصوص نمايندگان دوره های قبل مجلس را دعوت كرده بود. انصافا جسارت و هوشمندی و خصوصيات ويژه ای كه در آقای كروبی هست، می‌تواند او را يادآور مدرس كند. راه‌اندازی حزب اعتماد ملی هم از كارهايی بود كه عزم آقای كروبی برای ادامه كار فعال سياسی را نشان می‌دهد. فضای جلسه خيلی صميمی بود. قبل از جلسه بين من ، آقای كروبی و آقای موسوی لاری شوخی ای در مورد مدرس رد و بدل شد كه آقای كروبی گفت شايد اگر مدرس می‌دانست چنين می‌شود شعار معروفش در مورد سياست و دين را نمی‌ داد! آقای شكوری از دوستان اهل فكر و محقق تاريخ داستانهای زيبايی از مدرس تعريف كرد كه به تناسب فضای فعلی كشور به نوعی تفسير سياسی می‌شد!
در مورد مجلس هفتم آن دوران ياد كردند و يادآوری نمودند كه مدرس وقتی ديده هيچ رأيی از صندوقها برای مدرس بيرون نيامده، گفته بود همان يك رأيی كه خودم به خودم دادم هم در ميان آراء وجود ندارد. افرادی كه در جلسه بودند و خيلی ها در مجلس هفتم اين دوران ردّ صلاحيت شده بودند فضای جلسه را به هم زدند و می‌گفتند گويا اين از خصوصيات مجلس هفتم همه دوران هاست! ماجرايی را از مدرس نقل كردند كه در مورد كانديداهای آن دوران گفته بود ما تخم كبوتر گذاشتيم ولی از تخم، كلاغ در آمد. آقای كروبی به شكل تابلويی به زانوی آقای موسوی لاری كه در دوران انتخابات اخير مجلس وزير كشور بود زد و همه زدند زير خنده! نمی‌ دانم منظوری داشت يا نه؟!
بلند گو هم مشكل سنتی مجالس رسمی ايران را داشت. هر كسی در ابتدا چند تا پف غليظ می‌كرد ولی افاقه نمی‌ نمود و قطع و وصل می‌شد. آقای كروبی هم برای تسلای خاطر گفت گويا بلند گو در كنسرت آقای شجريان هم خراب بوده! بعضی چيزها ظاهرا درست شدنی نيست.
آقای حق شناس كه مدير مسئول روزنامه است، از دوستان صادق و مخلص، در ابتدای جلسه گفت كه اين روزنامه را می‌خواهد تريبون همه اصلاح طلبان كند! دستش درد نكند. قول داد از نيمه دی ماه شروع به كار كند. پيشاپيش روزنامه و تلويزيون آقای كروبی را تبريك می‌گويم.