سخنرانی احمدی
نژاد برای يك جمع
دانشجوئی
نئوليبراليسم
اقتصادی
1-
نسل جديدی از
سرمايه سالاران
نظامی در راه است
2- از اين
پس، دولت حق هيچ
نوع سرمايه گذاری
ندارد
زندانی آزاد شده باید
حق آزاد زیستن
و
ابراز عقیده داشته
باشد
سعید مدنی آسیب شناس
اجتماعی:
1تجاوز و آزار زندانی
درشب ورود به زندان
از معضلات مهم ورود
به زندان است. 140
کیلو مواد مخدر در
داخل زندان ها کشف
شده! مبتلایان
به ایدز در زندان ها
10 برابر خارج از
زندان است. سال 80
بیش از 800 هزار
بازداشتی موقتی
داشتیم که این رقم
اکنون به 600 هزار
نفر در سال رسیده
است. درسال 67
بیش از 80 هزار
و 726 زنداني داشتیم.
يك سال پس از آن اين
تعداد به 66 هزار نفر
كاهش يافت.با
116 هزار زنداني
متاهل، 313 هزار
فرزند بيسرپرست روی
دست جامعه مانده است.
سردار
سرتيپ
محمدرضا زاهدي
فرمانده نیروی زمینی
سپاه که مصاحبه اخیر
او در باره توان نفوذ
سپاه تا عمق 1400
کیلومتر درخارج از
ایران با واکنش های
کشورهای منطقه- بویژه
درخلیج فارس- همراه
شده بوئد، در یک
سخنرانی جدید، آن
سخنان خود را تا
حدودی تصحیح کرد. او
در
مراسم معارفه فرمانده
جديد لشكر 31 مكانيزه
عاشورا
آذربایجان گفت:
جمهوري اسلامي ايران،
امروز از يك قدرت
منطقهای
به قدرتی
فرامنطقهای
تبديل
شده
است و در كمال قدرت و
اقتدار به دنيا اعلام
ميكند كه هيچگاه
قصد تجاوز و
تهاجم
به هيچ كشوري را در
دل خود راه نخواهد
داد.
سردار زاهدی البته
نگفت که برای تجاوز
نکردن دیگر چه نیازی
به قدرت و اقتدار
است، مگر هنوز باد
همان مصاحبه معروف که
با واکنش منطقه ای
روبرو شد را در سر
باقی مانده باشد!
ابطحی ـ دیروز
قرار بود به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی
مشهد همراه با آقایان منتجب نیا و اعلمی و یکی از
نمایندگان محافظه کار مشهد، در آن شهر با عنوان
بررسی عملکرد دولت نهم و انتخابات خبرگان و شوراها
میزگرد داشته باشیم. بعضی از روزنامه های سراسری
هم برنامه سخنرانی ما را منتشر کرده بودند.
بروبچه های دعوت کننده می گفتند که مجوز لازم را
گرفته اند. برای یک سخنرانی در دانشگاه هیئت عریض
و طویلی هستند که باید مجوز صادر کنند. تا آنجا که
من می دانم بسیج دانشگاهی، مسئول دفتر نمایندگی
ولی فقیه و معاونت دانشجوئی از اعضای این هیئت
هستند. می توان با این ترکیب حدس زد که به چه
کسانی اجازه می دهند. و نیز می توان حدس زد که
عملا معنای سیاست در سیاسی ترین مرکز کشور که هم
امام و هم رهبری بر سیاسی بودن آن تاکید داشتند چه
نوع سیاستی خواهد شد. من هم که هم مشهدی هستم وهم
عاشق امام رضا قبول کردم. یکی دو ساعت قبل از
پرواز چنان که افتد و دانی زنگ زدند که مجوز باطل
شده است. از دادن مجوز درآستانه انتخابات تعجب
کرده بودم و البته از لغو آن تعجب نکردم. همچنان
که اجازه سخنرانی به خانم الهام (فاطمه رجبی) با
ادبیات هتاکانه رجبیه ی معروفش در هفته گذشته در
دانشگاه همین شهر مشهد، غیر طبیعی نبود. فقط با
مزه ترین قسمت اینجاست که مسئولان سیاستگذار امر
دانشگاه ها گمان می برند دانشگاهیان با این روشها،
تحت تاثیر اندیشه های آنان و هم جناحی هاشان قرار
می گیرند. برای سخنرانی می توان مجوز نداد ولی
برای فکر و اندیشیدن کسی اجازه نمی گیرد. همچنانکه
یقینا بی سخنرانی ما، دانشجویان مشهد صریح تر و بی
رودربایستی تر عملکر دولت نهم را ارزیابی می کنند.
من البته به مشهد رفتم و اعمال سیاسی عبادی را به
عمل عبادی زیارت حضرت رضا تبدیل کردم ولی سخنرانی
نکردم. جاتان خالی همان دیشب یکی دوتا هم نارنجک
خوردم. باور کنید. لابد می دانید ما مشهدی ها به
نان خامه ای می گوئیم نارنجک!
ميترسيم كه شغل خود را از دست بدهيم . ميترسيم
كه مال خود را از دست بدهيم. ميترسيم كه عزيزان
خود را از دست بدهيم. ميترسيم كه سلامت خود را
از دست بدهيم. ميترسيم كه تصادف كنيم. ميترسيم
دير برسيم. ميترسيم كه زود بميريم.
ميترسيم كه هر لحظه در خيابان به
هر علتي دستگير شويم. ميترسيم كه هر لحظه ماموران
به خانهي ما بريزند. ميترسيم كه در جمع با يكي
دعوا كنيم يا وسط دعوايي گير بيفتيم و چاقو و
گلوله بخوريم. ميترسيم كه با يا بدون علت ناگهان
از ماشيني عدهاي پياده شوند و ما را به ناكجا
ببرند. ميترسيم كه در خيابان ماموران با باتوم
به ما حملهور شوند.( ادامه را با کلیک روی تیتر
مطلب بخوانید)
دیشب کانل 5 صدا و سیمای جمهوری
اسلامی در ساعت 10 شب شخصی را روی صفحه تلویزیون
آورده که بازپرس ویژه قتل تهران بود. اصغر زاده و
بازپرس ویژه معرفی اش کردند.
آقای بازپرس در خلال شرح شاهکارهای
قضائی اش به واقعیاتی اشاره کرد که برای اعضای
خانواده ما که پای تلویزیون نشسته بودیم حیرت آور
بود. در حقیقت آنچه که دراین برنامه جلب توجه کرد
همین نکات بود و نه نوحه ها و رجزخوانی های آلوده
به درس های اسلامی ایشان.
می گفت
: در تهران قتل های ناموسی و عشقی
رتبه اول را دارند. بعد از ناموس و عشق نوبت پول
و مال است و قتل بر سر اختلافات مالی و پولی در
رتبه دوم است.
می گفت: ما قتل هائی داریم که در
جایگاه های بنزین و فقط بر سر اینکه چه کسی اول
بنزین بزند روی داده است.
می گفت: سن قتل به 9 سال و 10 سال
رسیده. مثلا پرونده داریم که دو پسر بچه 9 ساله و
10 و یا دو نوجوان 13 ساله و 14 ساله، مثلا بر سر
دوچرخه سواری با چاقو به جان هم افتاده اند و قتل
اتفاق افتاده است.
( خشونت اینگونه تا اعماق جامعه
رسوخ کرده است. این حاصل آن موعظه های مهربانی و
انسان دوستی و جشن عاطفه هاست که در نماز جمعه و
27 سال در تلویزیون تکرار شده)