دمکرات ها، انتخابات ریاست
جمهوری امریکا را بردند و
"اوباما" نخستین رئیس جمهور
سیاه پوست این کشور شد. او
روی موج عظیم نارضائی مردم از
وضع بد اقتصادی امریکا، فقر،
نگرانی عمومی مردم از آینده
نا معلوم و دهها مسئله عمومی
و نگرانی آوری که به
زندگی روزانه و معیشت
امریکائی ها باز میگردد رئیس
جمهور شد. وعده های بسیاری
داد و دشواری های بسیاری بر
سر راه دارد که باید دید با
آنها چه خواهد کرد. آنچه
این انتخابات و نتیجه آن بر
روی ایران تاثیر دارد و دولت
احمدی نژاد بیش از
جمهوریخواهان امریکا نگران آن
بود، گشوده شدن پرونده حقوق
بشر، در کنار پرونده
درحال جریان اتمی ایران است.
همکاری نزدیک تر اروپا و
امریکا در دوران اوباما،
الزامات جدی را برای امضاء و
عمل به کنوانسیونهای بینالمللی برای جمهوری اسلامی به
ارمغان خواهد آورد. کنوانسیون
هائی که با نقض آنها و تعبیر
و تفسیری که از حقوق بشر و
زندانی سیاسی و برابری زن و
مرد در اسلام و جمهوری اسلامی
می شود، پیوسته در حال نقض آن
هستند. اگر گزارش 117 صفحه ای
پژوهشگران امریکائی
دستورالعمل ساکنین جدید کاخ
سفید قرار گیرد که باحتمال
قریب به یقین چنین نیز خواهد
شد و برجستهترین امضاء کننده
این طرح، یعنی "دنیس راس"
وزیر خارجه دولت اوباما شود،
آنوقت مرور دقیق تر این طرح
ضروری است. فصل مذاکرات سختتر و دشوار فرا رسیده است.
فصلی که از موشک هوا کردن و
هولوکاست بازی و حرف های
جنجالی دشوار تر است.
بسیار دشوار تر. آیا احمدی
نژاد ظرفیت این فصل را دارد و
دولت او، دولت این مرحله تازه
است؟
آیا چنین دولتی، کشتی گیر
کرده ایران در دل بحران
اقتصادی جهان و محاصره
اقتصادی ایران و تنگ تر شدن
حلقه این محاصره را خواهد
توانست به ساحل برساند؟
نخستین سخنرانی کاندیدای شکست
خورده جمهوریخواهان در
انتخابات امریکا، وعده تفاهم
با کابینه اوباما برای عبور
دادن کشتی امریکا از دل بحران
بود. همزمان با اعلام نتایج
انتخابات امریکا، در روسیه
رئیس جمهور این کشور، سرانجام
پس از سه هفته تاخیر، در مهم
ترین و وسیع ترین همایش
رهبران سابق و کنونی روسیه و
شوروی طرح برنامه استراتژیک
دولت این کشور را اعلام کرد.
اجلاسی که در آن از دبیرکل
کنونی حزب کمونیست روسیه تا
بزرگترین و ورزیده ترین
دیپلمات روس در امور
خاورمیانه "پریمایکف" شانه به
شانه پوتین، نخست وزیر و طراح
روسیه نوین در کنار هم نشسته
بودند و به آن گوش می کردند.
شاه بیت سخنان او وحدت ملی،
راه یافتن احزاب کوچک به
پارلمان، با هدف تقویت وحدت
ملی، تقویت بیمه ها و کمک های
دولتی به مردم بود. یعنی نوعی
سوسیالیسم کمرنگ اجتماعی.
مشابه این وعده های اجتماعی
را اوباما در امریکا و خطاب
به میلیون ها مردم در انتظار
تحولات این کشور داد.
آیا جمهوری اسلامی می تواند،
همچنان بر خلاف جهت عقریه
زمان حرکت کند و به جای وحدت
ملی و عدالت واقعی اجتماعی و
نه گدا نوازی زیر چتر هاله
نور به سمت حکومت امام زمان
برود؟ و یا طرحی نو باید در
انداخت و به دوره فاجعه بار
امید به چاه های دو قلوی
جمکران خاتمه داد. باید به
دوره چفیه عربی به گردن
آویختن و وعده رهبری جهان
اسلام دادن خاتمه داد. چاره
ای برای خاتمه تقسیم مردم
ایران به خودی و غیر
خودی، شیعه و سنی، عرب و فارس
و ترک و کرد باید داشت و
فکری به حال گرانی و سرکوب
"هر کس که با ما نیست، لایق
زندگی نیست" کرد!؟
عقربه زمان، در جهت دومی می
گردد و به همین دلیل انتخابات
آینده ریاست جمهوری در ایران،
فرصتی است برای نگاهی انتقادی
به گذشته و یافتن راهی برای
بیرون آمدن از تونل گذشته! |