مردم عادی
و فاجعه غزه
سیامک زند
سوار تاكسی كه
شدم راننده داشت میگفت: بابا
ایول. بببین یه زن چطور این
اسرائیلی های نامرد را عاصی و
منتر خودش كرده.
– كدوم زنو
میگی؟
راننده پشت
فرمان جا به جا شد و گفت:
همین خاله مشعل كه دمش خیلی
گرمه دیگه.
مرد مسافر
لبخندی زد و گفت: اول این كه
زن نیست و مرده، دوم این كه
اسمش خاله مشعل نیست و خالد
مشعله.
- حالا هر چی
ولی كارش درسته.
مسافر دیگری
گفت: ما همیشه چراغمون به
خونه حرمه و به دیگران روا.
مگه نشنیدی كه گفگیر قیمت نفت
به ته دیگ خورده و آوردن نفت
سر سفره پیشكش كه از سال دیگه
میخوان قیمت بنزینو آزاد كنن؟
مسافر دیگری
گفت: ما كه رقمی نیستیم كه
راضی و ناراضی بودنمون اهمیتی
داشته باشه، خاله مشعل آقای
راننده و آ سد حسن ازمون یه
دفعه ناراحت نشن. گرونی هم شد
كه شد. دلار هفت تومنی شد
هزار تومن مگه آب از آب تكون
خورد؟
راننده دستگاه
صوتی اش را روشن كرد و
خواننده خواند " به خدا رفته
بودم سقا خونه دعا
كنم........"
گفتم- آقا
نگهدار همین جا پیاده میشم!
|