سکوت محافل خبری و یا سکوت کشورهای هم
پیمان امریکا و یا سکوت ناشی از بازیهای
سیاسی رایج در جمهوری اسلامی درباره این واقعه
از بار وحشت و بیداری نه میکاهد و نه کم
میکند. این که درایران با هدف دفاع از سیاست
نظامی و با تکیه بر چهارتا موشک و هواپیمای
مونتاژ وطنی، پشت به سپر واقعی این دوران در
برابر امریکا – یعنی حمایت همه جانبه مردم و
رضایت ملی از حاکمیت- بخواهند پیش بروند،
ایران را نخستین قربانی و یا از نخستین
قربانیان این نهنگ دهان گشوده نمیکند؟
پرسش و پاسخ رئیس ستاد ائتلاف اصلاح طلبان
در دانشگاه امیرکبیر
شرکت مشروط اصلاح طلبان درانتخابات مجلس
حضور و رقابت
تنها در حوزه هائی که
اصلاح طلبان کاندیدا دارند!
بارها در تاریخ ایران رخ داده که تحت تاثیر ظرفیت
کم مسئولان، کشور از افراد استخواندار خالی شده و
لطمه دیده است. روزی که پهلوی اول حکومتش را مستقر
کرد حجم وسیعی از افراد طراز اول را از عرصه
سیاسی حذف کرد و برای اینکه خودش بزرگ شود بزرگان
را کنار زد و پهلوی دوم نیز چنین کاری کرد که این
حذف کردنها به ضرر او تمام شد. سیاست همیشه نسبی
است و سیاستمدار حرفهای اگر بخواهد از اهرم تحریم
استفاده کند فقط برای به دست آوردن کرسی بیشتر است
نه از دست دادن کرسیها. ممکن است در کشور
جابهجاییای رخ دهد که بتوانیم تاثیرگذاری،
فراتر از اقلیت
را هم داشته باشیم.
پاسخ شکوری راد به فرمانده کل سپاه
بدنه سپاه و بسیج
وضع مملکت را آنگونه
نمی بینند که فرماندهان می بینند
اصلاحطلبان دربرگیرنده بخش بزرگی از یاران و پیروان
امام در دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی و پیروزی
انقلاب، رزمندگان دوران دفاع مقدس، مدیران دولتهای
جنگ، سازندگی و اصلاحات هستند. تعداد زیادی از مراجع و
علمای دینی و حتی برخی از ائمه جمعه گذشته و حال،
دانشگاهیان، معلمان و بخش اعظم تحصیلکردگان و هنرمندان
و نیز بخش های بزرگی از سایر اقشاردر زمره، حامی یا
تایید کننده آنها هستند. آنها در برابر تفکر مقابل
خویش دارای پایگاه اجتماعی اند. پایگاهی که بهخصوص
در دو سه سال اخیر به سبب عملکرد غیر قابل دفاع حاکمیت
یکپارچه اصولگرایان بر سه قوه افزایش یافته است. دلیل
واضح آن، می تواندهمین اظهارات فرمانده سپاه باشد که
بهرغم ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان همچنان نگران قدرت
گرفتن آنهاست. در درون سپاه و بسیج نیز بسیاری از
نیروها که اکنون قادرند دوران حاکمیت اصلاحطلبان بر
دولت و مجلس را با امروز که اصولگرایان بر آنها حاکم
هستند مقایسه کنند، وجود دارند. آنها ممکن است نتیجه
این مقایسه را بر زبان نیاورند اما وجدان و ضمیرشان از
نتیجه آگاه است. درانتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری،
نتیجه آرای شهرک شهیدمحلاتی و حتی یگان حفاظت بیت
رهبری چه بود؟
فرمان حمایت از کاندیداهای دولتی و حاضر در حکومت
(که نام رمزشان "اصولگرا" اعلام شده) از سوی
فرمانده کل سپاه پاسداران با واکنش های بسیاری در
هفته گذشته همراه شد. عزیزجعفری که چسب سرلشکری
هنوز روی شانه هایش خشک نشده و جانشین رحیم صفوی
شد تا وظیفه داخلی سپاه را رهبری و فرماندهی کند،
در همین چند سخنرانی و تحلیل و فرمایشان هفته های
اخیر، نشان داد که در دانش سیاسی و اجتماعی و فن
بیان و مهارت دیپلماسی چند سر و گردن از رحیم صفوی
کوتاه تر است. رحیم صفوی به فرمان رهبر جایش را به
عزیزجعفری داد
زیرا رهبر تشخیص داد خطر حمله خارجی منتفی شده و
حالا خطر یورش داخلی خطر اصلی است و عزیز جعفری
همان سرلشکر "خسروداد" شاه است که برای چنین
شرایطی مناسب تر است. سابقه اصلاحات ستیزی او، که
به دوران نخست ریاست جمهوری محمدخاتمی باز میگردد
و امضاء جمع کردن او از دیگر فرماندهان سپاه برای
تهدید خاتمی( که به 18 امضاء بیشتر نرسید)،
پشتوانه وی برای ایستادن به جای رحیم صفوی و
درکنار رهبر، در جایگاه رژه ها و مانورهای سپاه
شد. سران و رهبران ضد اصلاحات – از جمله و در راس
همه آنها احمد جنتی- او را در کنار سرلشکر
فیروزآبادی، جفتی شایسته در حمایت و پشتیبانی از
احمدی نژاد تشخیص دادند. جفتی که یکدیگر را تکمیل
کردند.
درمیان پاسخ هائی که در این روزها به موضع گیری
انتخاباتی فرمانده کل سپاه داده شده، شاید پاسخ
"شکوری راد" را به آن دلیل که هم خود از دل سپاه
بیرون آمده و هم پاسخش اشاره به اخبار و نکاتی است
که یا فراموش شده و یا تاکنون مطرح نشده جالب
یافته ایم. از جمله اشاره ای که او با نگاهی مثبت
به بازی ها و مانورهای سیاسی که رهبر در آستانه هر
انتخاباتی می کند "خر"خود و همراهان را از پل
بگذراند. شکوری راد این بازی ها و مانورها را مثبت
می بیند، اما واقعیت تلخ آنست که از دل همین بازی
هاست که چنین فروپاشی اعتماد ملی به حاکمیت بیرون
آمده است. چنان که در هر انتخاباتی بیش از
انتخابات قبلی برای آوردن مردم به پای صندوق های
رای و یا راهپیمائی 22 بهمن نیازمند مانورهای
رنگارنگ شدهاند. اگر نبود این فروپاشی اعتماد
ملی، چه نیازی به این همه دعوت مردم به پای صندوق
های رای و بازی های سیاسی بود؟ مردم هر زمان امکان
انتخاب را حتی محتمل دانسته اند خود به خود به پای
صندوق های رای رفته اند و نیازی به این بازیها و
مانورها نبوده است. وقتی شکوری راد اشاره به
انتخابات مجلس و نیاز رهبر به ضرورت حضور دو جریان
می کند، بی اختیار دو جریان اصولگرائی که برای
انتخابات مجلس هشتم راه انداخته اند تداعی می شود!
از این ریزه کاری ها در پاسخ شکوری راد باز هم هست
که خود بخوانید و قضاوت کنید.
از سالگرد
انقلاب سال 57 دو هفته ای می گذرد .
تلویزیون را خوب دیدم و رادیو را هم خوب
شنیدم. امسال هم مثل سال های گذشته انقلاب
تبدیل شده بود به فیلم های مونتاژ شده و
تصاویر راه پیمایی های سال 58 و 59 . در
حالیکه خودشان وقتی می خواهند همدیگر را
حذف کنند می گویند "حال امروز افراد مهم
است"، مهم نیست که در گذشته چه کرده اند و
یا چقدر انقلابی بوده اند و یا چگونه در
جنگ شرکت داشته اند، موقع سالگرد انقلاب
که می شود به "حال امروز مردم" کاری
ندارند. از 30 سال پیش استدلال می آورند و
سخن می گویند!
تازه، تصاویر اصیل انقلاب تقریبا اصلا
نشان داده نشد و همانند خیلی چیز های دیگر
سانسورشدند .قهرمان فیلم انقلاب، امسال
خانم دباغ و آقایان محسن رفیق دوست و عبد
خدایی بودند که چپ و راست سیمایشان را
چسباندند به سیمای جمهوری اسلامی و شدند
یگانه های میدان انقلاب!
خانم دباغ، قبل از انقلاب سر سفره های
نذری و زنانه روضه می خواند و مبارزه
انقلابی اش تا همین حد است. آقای رفیقدوست
هم که از دل بازار بیرون آمد و سلطان
پتروشیمی شده، شاهکار انقلابی اش رانندگی
اتومبیلی است که آقای خمینی را از فرودگاه
به بهشت زهرا برد. هیچ خطری در آن روز
آقای خمینی را تهدید نمی کرد، مگر خطر
هجوم جمعیت برای رسیدن دستشان به آیت الله
خمینی و لمس او برای تبرک. هنر انقلابی
ایشان در حقیقت دور کردن آیت الله خمینی
از دست مردمی بود که ای بسا بیشتر از خود
رفیقدوست آقا را دوست داشتند.
آقای عبدخدائی هم که حالا دبیرکل فدائیان
اسلام است، اقدام انقلابی اش یک ترور
ناتمام در سالهای دولت مصدق است. یعنی
اقدام به ترور وزیرخارجه دولت ملی مصدق
"دکتر فاطمی" که انقلابی ترین چهره کابینه
مصدق بود! البته نوجوان بود و شاید آن
موقع زیاد عقلش به این امور قد نمی داد و
به کاه دان زده بود، زیرا دراین یکی دو
سال اخیر حرف های معقول کم نمی زند!
این
دیدگاه، روز گذشته بصورت بخشنامه از سوی سردار افشار
فرمانده سابق بسیج و معاون سیاسی وزارت کشور در دولت
احمدی نژاد که برای برگزاری و برپائی مجلس هشتم آمده
بصورت بخشنامه به کلیه استانداران و فرماندان ابلاغ
شد:
" نصب تراکت، پوستر و بنر
انتخاباتی توسط گروههای سیاسی بدون ذکر نام و عکس
داوطلبان نمایندگی مجلس مجاز اعلام می شود!"
به
تفسیر نیاز نیست، اما چون دو احتمال توصیه شده می
نویسیم:
به
فرموده فرماندار سپاهی انتخابات مجلس هشتم، احزاب می
توانند کاغذ سفید به در و دیوار بچسبانند و یا فقط به
مردم توصیه کنند و یا آنها را دعوت به شرکت درانتخابات
کنند. اما به چه کسی رای بدهند؟، بالای صندوق های رای
توسط گروه های بسیج و حزب پادگانی به مردم ابلاغ خواهد
شد!
چند شب
پیش شبکه سوم تلویزیون جمهوری اسلامی
تبلیغ می کرد که ساعت 22 و 15دقیقه دادگاه
خسرو گلسرخی را پخش خواهد کرد . چند دقیقه
مانده به زمان پخش ، مرتب اس . ام اس (sms
) می گرفتم که دادگاه گلسرخی را در شبکه
سوم ببینید . تعدادی هم تلفن کردند .
یکی از دوستان که چند سالی بود از او خبری
نداشتم هم در لحظه شروع دادگاه تماس گرفت
و گفت شبکه3 را ببین . دو سه دقیقه برش
خورده از دادگاه که نشان داده شد ، یکهو
رحیم پور ازغدی ، از تئوریسن های محافظه
کاران جمهوری اسلامی ، در صفحه تلویزیون
ظاهر شد . اول فکر کردم اشتباهی روی داده
است . اما معلوم بود که آن دو سه دقیقه
دادگاه بهانه ای شده برای بیان و نشان
دادن حرف های این آقا که از قضا همیشه هم
در تلویزیون حضور دارد . پس از او یکی دو
نفر دیگر هم شروع کردند به بیان خاطراتشان
از روزهای انقلاب اسلامی . هر چه به صفحه
تلویزیون زل زدم خبری از ادامه دادگاه
گلسرخی نشد .
نگاه به ساعت که کردم دیدم یک ونیم ساعت
تمام ، پشت سر هم به این برنامه و حرف های
بی محتوا گوش داده ام و چشمانم را خسته
کرده ام . با خودم گفتم به نظر می رسد
هنور استعداد فریب خوردن را دارم . با این
اوضاع به راحتی می توان پیش بینی کرد که
خیلی ها را در 24 اسفند امسال می توان به
پای صندوق های رای کشاند .
(رحیم پور ازغدی که در این نوشته نام و
موقعیت او در سیمای جمهوری اسلامی را
خواندید، از سربازجوهای دهه خونین 60 در
زندان اوین بود و انگشت شمار کسانی که از
قتل عام سال 67 جان سالم بدر برده اند و
امکان یافته اند از زیر چشم بند برخی
بازجویان را ببینند، رحیم پور را نه در
هیات کنونی و باصطلاح نظریه پرداز عضو
شورای عالی انقلاب فرهنگی، بلکه دژخیمی در
شکنجه گاه می شناسند. پیک نت)