سخنرانی و پرسش و پاسخ رئیس دانا در برلین
سئوالی که بی پاسخ ماند:
با شرکت نکردن درانتخابات شرایط
ایجاد تشکلها فراهم میشود؟
سپیده دبیری- و. "من و شما"
رئیس دانا:
تا وقتی تشکل ها ایجاد نشوند
تغییر دولت ها تاثیری در وضع کنونی کشور
نخواهند داشت، چون عنصر کنترل کننده
دولت وجود
ندارد.(سئوال بالا، نتیجه همین نکته
ایست که ایشان مطرح کرد) در ایران
"اقتصاد ولنگاری" حاکم است. با یک
فروبستگی تورمی روبرو هستیم، به این
معنا که کم شدن رشد تورم باعث افزایش
بیکاری می شود و افزایش رشد تورم
منجر به کاهش بیکاری و گرانی، که در
هر دو صورت بازنده مردم ایران.
گفتگوی ابتکاری نوشین احمدی خراسانی
با
مهناز افخمی، دومین وزیر زن در تاریخ
معاصر ایران
پیش و پس از انقلاب
57
سرگذشت پرحادثه حقوق زنان
و لایحه از حمایت خانواده
در زمان شاه، دغدغه خاطر
مخالفان حقوق زنان تنها مذهب نبود،
بلکه بیشتر ناشی از علاقه آنان به حفظ
و افزایش
قدرتی بود که در اجتماع از طریق
رتق و
فتق امور خانواده به دست آورده
بودند. البته یک بُعد قوی مادی هم
داشت. از سوی دیگر، گروه های چپ بودند
که اصولا هر قدمی را که برای بهتر
کردن وضع زن برداشته می شد به شاه
نسبت
می دادند و آن را نمادی از تلاش او
برای ارائه چهره ای مترقی ولی ساختگی
از جامعه ایران می خواندند. عامل
بازدارنده دیگر مواضع سخت و جامد
افراد
محافظه کار بود که از سوی بازار و
بخصوص روحانیان سنتی پشتیبانی می شدند.
در پس همه اینها فرهنگ مردسالار حاکم
بر جامعه بود که بالطبع شامل بسیاری
از سیاستگزاران و دولتمردان هم می شد.
در برخی از گروهها، از جمله درمیان
زنان مرفهی که در جوامع غربی زندگی و
تحصیل کرده بودند، نیز، گهگاه یک نوع
گرایش به کوچک شمردن هرچیز میهنی، حتی
نهضت زنان ایرانی دیده می شد.
در سیاست ، مثل هر مورد دیگر، بایستی
دید آیا بهتر است به
اصلاحاتی که در شرایط زمان و مکان خاص
پذیرفتنی است دست زد و زندگی زنان
را در حد امکان بهبود بخشید یا اینکه
منتظر شرایطی شد که آنچه ایده آل است
امکان پذیر شود.
در دوران ما، برخی جمعیت ها تصمیم گرفتند
به سازمان زنان نپیوندند، مثل زنان
دانشگاهی و یا زنان حقوقدان، ولی
اعضای آنها، گاه در موارد گوناگون با
یکدیگر و با فعالان سازمان همکاری می
کردند. البته، زنانی که عضو سازمان
های
سیاسی ای بودند که هدفشان براندازی
رژیم بود و از تشکل و فعالیت محروم
بودند. مثلا
چریکهای
فدائی،
مجاهدین،
و اعضای
حزب توده در
صحنه حضور نداشتند.
مصطفی تاج زاده
هنوز تهدید نظامی می تواند
قطع برق و گاز را کامل کند!
موجودیت کشور را باید فدای غنی سازی کنیم؟
مصطفی تاج زاده در اظهار نظری کوتاه و
جامع، به اساسی مسائل روز پاسخ داد. بر
خلاف شیوه منبری رایج در میان صاحبنظران و
سیاستمداران جمهوری اسلامی که فکر می کنند
اگر کوتاه و فشرده سخن بگویند، مردم فکر
می کنند سواد آنها کم است! شیوه ای که
باعث دلزدگی و خستگی مردم از خواندن مطالب
بالا بلند آنها شده است. از مجاهدین
انقلاب تا بیانیه های جبهه مشارکت، از
مقالات تا سخنرانی های منتشره در سایت ها
و روزنامه های نزدیک به اصلاح طلبان. حساب
پرگوئی منبری جناح مقابل هم که جداست!
تاج زاده کوتاه و فشرده نظرات خود را این
بار، بدون به کار گیری اصطلاحاتی مانند
"برد- برد" و یا "باخت- برد" و … که برای
مردم ملموس نیست و بدرد گفتگوهای درون
حزبی و سازمانی می خورد، چنین بیان کرد:
مداحی از پشت بلندگوی
سازمان ملل
چه نفعی برای مردم ایران داشت؟
یوسف مولائی- سایت دیپلماسی ایرانی
آیت الله خزعلی:
آن مداحی، یک شاهکار جهانی بود!
دو فیلم
"
اندیشه های رهبر"
و
"نتیجه
تفکرات رهبر"
را ببینید
دو فیلم را از روی شبکه یوتوب
برای پیک نت ارسال داشته و خواسته
اند چند جمله در باره آنها
بنویسیم. یکی از این دو فیلم،
سخنرانی تحریک و تهدید آمیز رهبر
در دیدار با خاتمی و کابینه اوست(
اوائل دوره دوم) و دیگری فیلمی
است که در دولت احمدی نژاد و
اجرای طرح امنیت اجتماعی گرفته
شده است.
در سخنرانی رهبر زمینه های ذهنی
وی که موجب روی کار آوردن احمدی
نژاد و گسترش سرکوب های دانشجوئی
و سیاسی و باصطلاح طرح امنیت
اجتماعی شد آشکار است. و در فیلم
دوم صحنه های مضحک دستگیری یک
دختر کم حجاب توسط نیروی انتظامی
چادر به سر که عملا نمی داند
چادرش را جمع و جور کند و یا دختر
را دستگیر کند. و البته در پناه
چندین مامور با لباس فرم و لباس
شخصی که یک عده شان مامور چادر به
سر را کمک می کنند و عده ای دیگر
مردم را عقب می زنند تا به کمک
دختر نیآیند.
سخنان رهبر بی نیاز از توضیح است.
باید آن را دید و شنید تا دقیقا
دانست کسی سکان 70 در صد قدرت
حکومتی و بویژه نظامی کشور را
دراختیار دارند، در سرش چه می
گذرد و یورش و حمله و ترور و...
از کجا آب می خورد.
در همین سخنرانی، او استدلال حیرت
انگیزی در باره تنکنولوژی غرب می
کند و مدعی است که اگر کشورهای
اسلامی زودتر به تکنولوژی دست
یافته بودند، فرهنگ و معیارهای
خودشان را که حجاب باشد به غرب
تحمیل می کردند! درعین حال که می
گوید تکنولوژی فرهنگ جدید را به
غرب آورد! ساده ترین پرسش آنست که
اگر تکنولوژی باعث تغییر رفتار و
فرهنگ و سنت ها می شود- که بموجب
علم می شود- چه کسی می تواند مدعی
شود اگر این تکنولوژی اگر ابتدا
در کشورهای اسلامی رشد کرده بود،
باعث آن تغییری نمی شد که رهبر می
گوید درغرب شد؟ احتمالا همین
استدلال مضحک، درکنار باقی حرف
های تحریک آمیز و خطر خیز رهبر
است که حتی امثال علی لاریجانی و
علی اکبر ولایتی نیز در همان
حیرتی غرق اند که خاتمی در کنار
رهبر غرق است.
لوموند دیپلماتیک فارسی ماه
سپتامبر بر روي سايت قرار
گرفته اند.
در این شماره 10 مقاله با
عناوین زیر به همراه سرمقاله
هیات مترجمین منتشر شده است،
که سرمقاله را جداگانه می
خوانید. مقالات شماره سپتامبر
عناوین زیر را دارند:
پیامک ها در ایران
با یک ضد حمله روبرو
شده! یعنی یک شبکه
وابسته به دولت و
نهادهای امنیتی از
صبح تا شب کارشان
پیامک درست کردن و
فرستادن آن برای مردم
است. ظاهرا دولت یک
معاون پیامکی هم درست
کرده و از ذخیره ارزی
یک نهاد پیامکی راه
انداخته است. البته
این نهاد کارش در این
محدوده خلاصه نمی
شود. مرتب مقاله برای
سایت های مختلف –
بویژه خارج از کشور-
ای میل می کند و به
برخی نوشته های این
سایت ها هم پاسخ می
دهد!
اما، به همان اندازه
که بعضی پیامک های
مردم سخت به دل می
نشیند، پیامک های بی
مزه دولتی و امنیتی
دل را آشوب می کند!
دراین میان، البته
بخشی از میدان پیامکی
افتاده به دست دولتی
ها که حتما هرچه به
انتخابات نزدیک تر می
شویم حجم آنها بیشتر
هم خواهد شد. از جمله
دلائل عدم رضایت
دولتی ها و امنیتی ها
برای کنترل پیامک ها
و ترساندن مردمی که
تلفن همراه (موبایل)
دارند، برای استفاده
از آن در آستانه
انتخابات است. به
همین دلیل مراجع بی
خودی "قبا" در قم
پاره می کنند. میدان
پیامک می ماند.
دراین میان، غربال
کردن پیامک ها و پیدا
کردن پیامک های بامزه
و سیاسی مردم کمی
دشوار شده، اما
ناممکن نشده. از جمله
این پیامک:
ديشب امام رو خواب
ديدم. گفت: محمود!
گفتم: بله آقا؟ بذار
دستتونو ببوسم
گفت: نميخواد
دستموببوسی. تو
استعفا بده من پاتو
ميبوسم!
از تریبون
"بوشهر"
احمدی نژاد که از
شاگردان بی عبا و
عمامه مدرسه حقانی قم
است تریبون سازمان
ملل را با منبر روضه
خوانی اشتباه گرفت.
برای همین است که آیت
الله خزعلی پدرخوانده
آیت الله مصباح یزدی
است او را بخاطر همین
روضه ستود. گرچه پسرش
مهدی خزعلی که در
برابر پدر است، به
حال مملکتی گریست که
سخنگویش احمدی نژاد
شده!
این سخنگو از حقوق
پایمال شده بشر در
ایران و از منافع
ملتی که به نمایندگی
از او پشت تریبون
سازمان ملل قرار گرفت
سخن نگفت. از بی برقی
و بی آبی و بی گازی و
گرانی و بیکاری و
اعتصاب و تحصن سرکوب
شده در ایران سخنی به
میان نیآورد، اما به
جای همه آنها در باره
بحران اقتصادی- مالی
بورس نیویورک سخن
گفت!
و سرانجام، با دست
هائی خالی تر از
گذشته به ایران
بازگشت. (البته اگر
قطعنامه چهارم شورای
امنیت سازمان ملل را
سوغات این سفر به
حساب نیآوریم که باید
آورد)
من یکی از بندگان
خداوند هستم که در
جنوب ایران و در
بوشهر زندگی می کنم.
یکی از بستگاه من،
مدیر فروش یکی از
کارخانه های تولید
مواد غذائی است. او
چند روز پیش گفت که
دولت عدالت محور طی
بخشنامه ای از
کارخانجات خواسته 3
در صد به قیمت
محصولات خود اضافه و
حاصل آن را به حساب
دولت واریز کنند.
نتیجه این گوش بُری
جدید را بزودی در
بازار و به ضرر مردم
مصرف کننده خواهید
دید.
سر دبیر محترم، 30
سال پس از انقلاب،
فکر میکنم اگر 30
سال پیش اینترنت وجود
داشت و ما هم به همین
گستردگی با اینترنت
دسترسی داشتیم،
انقلابی صورت می
گرفت؟
بدین معنی که درآن
دوران بدلیل آشنا
نبودن به طرز فکر و
درجه اعتبار فرهنگی،
اعم از اخلاقی،
سیاسی، داشتن اشراف
لازم و کافی به محیط
و موارد مورد مختلف
خودمان، فکر می کردیم
همه روشنفکر و عالم و
فقط یک بد داریم که
آنهم باید برود.هر
از سالی و ماهی یک
مقاله یک نفر می نوشت
و ما از درد تشنگی
هزار کپی از آن منتشر
می کردیم. حالا شما
به دور برتان در
سایتهای فارسی نگاه
کنید. جز در موارد
استثنائی و افراد
استثنائی، در بیشتر
موارد تعصب، بی
اطلاعی، کینه توزی -
چه چپ چه راست- حرف
آخر را می زند. البته
شاید سایت شما بیشتر
از بقیه منطقی و
متساهل باشد. این همه
صغرا و کبرا چیدم
برای آنکه بنویسم
مقاله خانم نگاهی است
در مورد خانم "پیلین"
معاون مک کین
کاندیدای ریاست
جمهوری از حزب
جمهوریخواه امریکا و
رابطه آن با عقل
امریکائی نمونه ای از
همان تعصبی است که به
آن اشاره کردم.
این مقاله نشان میدهد
که ایشان شناخت کافی
از جامعه ایکه در
باره اش مینویسد
ندارد ولی با اطمینان
و بدون اینکه لاآقل
بگوید (نظر من اینست)
نوشته است.
نه خانم پیلین را
میشناسم و نه با
امپریالیسم خون خوار
در ارتباطم، اما چنین
مقاله ای ترجمه و
رونویسی است از
اخبار تلویزیونی
درایران. ضمنن مقاله
"قومیت ها" مثل اکثر
مقالات و
تفسیرهایتان
بسیار خوب بود. موفق
باشید.
پیک نت:
دوست گرامی وقتی
نویسنده ای مقاله اش
را امضاء می کند و ما
با اسم او منتشر می
کنیم، یعنی نظر
نویسنده است. خانم
افسانه نگاهی هم
مقاله و نظر خودش را
امضاء کرده و ما هم
با اسم ایشان منتشر
کردیم و حقیقتا هم
نام خود ایشان است.
شما اگر نظر دیگری
دارید، با اسم واقعی
خودتان بنویسید تا
منتشر کنیم. ضمنا فکر
نمی کنید آن جامعه ای
که درباره آن صحبت می
کنید و می کنیم، روی
شاخ تلویزیون ها و
تبلیغات می چرخد؟ اگر
یک شب تلویزیون ها
برنامه نداشته باشند
میلیون ها امریکائی
نمی دانند صبح چه
باید بخرند و چه باید
بخورند. ماجرای
انتخابات امریکا هم
حادثه ایست در همان
جامعه و متاثر از
تبلیغات. ما در همین
روزها نگرانیم که با
یک حادثه و باز شدن
یک توپخانه تبلیغاتی
بالای 50 در صد رای
دهندگان امریکا را
ببرند به آنجا که می
خواهند. با یازده
سپتامبر و اسامه بن
لادن و حالا احمدی
نژاد چنین نکردند و
نمی کنند؟ با همین
ماجرای گرجستان چنین
نکردند؟ با برنامه
اتمی ایران چنین نمی
کنند؟