|
آخرين مشروطه |
در جمهوری اسلامی |
6
دستآورد برباد رفته انقلاب مشروطه در
دو نظام استبداد
پهلوی واستبداد ولايت فقيه: |
|
|
1- نفی فرماندهی مطلق،
2- تبديل رعيت به ملت،
3- تدوين قانون اساسی،
4-
تبديل دولت به
كارگزار
ملت،
5-
تاسيس مجلس،
6-
گسترش مطبوعات
به
عنوان ركن چهارم |
|
|
|
|
اين
تن بی سر "محمد تقی خان
اميركبير" است. آن كه می خواست دربار فاسد، شاه
زن باره و روحانيون مرتجع و استبداد پرست را اصلاح كند
و "سر" خود را دراين ماجرا از دست داد. دارالفنونی از
آن همت والا به يادگار ماند ك و اداره ماليه ای كه
عزرائيل ملوك طوايف و تجار بازار شده بود. آن سر از تن
جدا كه در زير پای اوست و چشمی كه در كاسه آن بی حركت،
به ما خيره مانده نيز "اميركبير" است. شاه
مستبد(ناصرالدين) به تيری خلاص شد، اما استبدادش تا
قيام عمومی مردم ايران عليه استبداد و خودكامگی
قاجاريه برجای ماند. چنان كه دودمانی برباد رفت:
انقلاب مشروطه!آن
كه سر را برباد داد، گام ها و طرح های انقلابی برای
نجات ايران داشت، گرچه خود انقلابی نبود و خميره اش از
سياست بود نه از آتش و گلوله. اصلاح نشدند تا مردم به
قيام برخاستند.
مصدق
و
بازرگان، حتی آيت الله
خمينی نيز قصد اصلاح
داشتند. مصدق در دهه 30 و بازرگان در دهه 40 با صراحت
گفتند كه مصلح اند نه برانداز. حتی آيت الله خمينی نيز
در آتشين ترين سخنرانی اش در قم كه به دستگيری و
انتقالش به تهران انجاميد و شورش و اعتراض های 15
خرداد را بدنبال آورد، قصدش براندازی نظام نبود.
سراپای آن سخنرانی نصيحت بود به شاه خودكامه، كه دست
از زندان و شكنجه و ظلم بردار و به مردم احترام بگذار.
بازرگان نيز در دادگاه نظامی شاه همين را با كلامی
ملايم تر گفت، همچنان كه مصدق به عملی ملايم تر همين
را خواست به شاه بفهماند. اين كه وقت تسليم شدن به
اراده مردم برای رفرم و تحولات و انتخابات آزاد فرا
رسيده است نه به ميدان كشيدن نظامی ها و نشان دادن
سرنيزه به مردم. نشد!
همچنان كه شاه زن باره قاجار" ناصرالدين شاه" و مادر
فتنه گرش، با چشم اميد به تفنگ بدستان قشون و روحانيون
مرتجع درباری نتوانستند و نخواستند. انقلاب 57 از شكم
همين نخواستن ها و نتوانستن ها بيرون آمد.
صلاحات پس از انقلاب 57
كه هنوز
سرانجام نهائی آن معلوم نيست، يكبار ديگر به اين نتيجه
گيری تاريخی ختم خواهد شد كه تغييرات در ايران هميشه
توام با سرنگونی نظام های حاكم بوده است؟ سلسله ای
خونريز و خودكامه فرو ريخته است و سلسله ای ديگر با
جنگ و ويرانی جانشين شده است: « تاريخ شاهنشاهی ايران»
خودكامگی و استبدادی كه نخستين جمهوری ايران را، تا
مرز تبديل شدن به نظامی سلطنتی – مذهبی رهبری كرده نيز
سرانجام به همان مسيری خواهد رفت كه تاريخ نظام های
شاهنشاهی رفتند؟ اصلاح و رفرم در ايران، يعنی امری
ناممكن؟ مردم جز با قيام و به زير كشيدن نظام حاكم
در ايران هرگز نخواهند توانست به اصلاح و رفرمی كه
طالب آن هستند دست يابند؟
پاسخ به اين سئوال را، در طول تاريخ، هرگز مردم نداده
اند، بلكه حاكميت اين پاسخ را به مردم تحميل كرده است.
چگونه؟
با همان شمشير و عدالت پايمال شده ای
كه در طرح دوم می بينيد. هر دو طرح از يادرگارهای
جاودان طراح و كاريكاتوريست بنام ايران "اردشيرمحصص"
است. |
|
|
|
رفرم
يا
انقلاب |
از مشروطه سلطنتی |
تا مشروعه ولايتی |
|
|
|
|
"سازمان
های غيرحكومتی” |
قربانيان بعدی مقابله با جامعه مدنی |
شادی
صدر |
|
گفتگوی
اكرم احقاقی(ايسنا)
با ناصرتكميل همايون درباره انقلاب مشروطه |
شكست انقلاب
مشروطه و به صحنه آمدن رضاخان |
تقابل علمای دين باهم |
صف بندی روشنفكران دربرابر هم |
|
دريغ از آن درسی كه بايد از |
"انقلاب مشروطه" می گرفتيم |
بيژن
صف سری |
|
اعتراض دانشجويان به لغو ديدار خاتمی |
ديدار مشروطه |
در دانشگاه تبريز ممكن نشد |
|
بازگشت به اوين |
|
اطلاعيه فدارسيون بين المللی روزنامه
نگاران |
دادگاه زهرا كاظمی را قبول نداريم |
توقيف روزنامه ها را محكوم می كنيم |
|
يكصدسالگی مشروطه-
سعيد حجاريان |
ايران در گذرگاه توفان انقلاب و نسيم
اصلاحات |
استبداد
و
خودكامگی |
انقلاب نيست، فرزند نا خلف انقلاب است |
|
|
|
توضيح نصرت الله
نوحيان برای سعيد حجاريان |
يكصد سال مطبوعات درايران |
سر بريدند و شكم دريدند! |
|
«ياشاسين
مشروطه، آباد اولسون ملك ايران» |
يكصدمين سال
مشروطه |
در تبريز چگونه طی خواهد شد؟ |
|
.
سهم خود را در بهره گیري از این
روزنت بپردازید
این یگانه منبع درآمد پیک نت براي
ادامه حیات است.
|
|
حساب
بانكي پيك
S.G.Bardeh
Kontonr.:
277978300
BLZ:100
700 24
DeutsheBank
(Germany) |
نشاني
پستي
پيك نت
KHMI
Postfach 210453
10504
Berlin-Germany |
|
|
|
|