یکسال قبل فردی ( بنام دکتر محمد زاده) به ریاست بزرگترین بیمارستان استان آذربایجان شرقی (بیمارستان امام رضا) منصوب شد. در گذشته تواب مجاهدین بوده است.
دلیل انتخاب فرد نامبرده اینست که وی توسط رئیس سابق حراست دانشگاه (بنام اعزازی) که اخیرا نیز از بخش کوچک بناب به مجلس راه یافته و عضو فراکسیون سپاه است حمایت می گردد.
در توصیف سوابق مدیریتی فرد مورد نظر(محمد زاده)، همین بس که در زمان انتصاب فقط دو ماه از استخدامش سپری شده بود و جالب تر انکه بطور همزمان، علاوه بر ریاست بیمارستان بعنوان مدیرکل یک واحد آموزشی نیز منصوب گردیده است. رئیس قبلی بیمارستان که بدلیل مخالفت با رئیس دانشگاه معزول گردید، یک پزشک متخصص خوشنام و در عین حال رزمنده و جانباز بود.
حکم نامبرده توسط رییس دانشگاه علوم پزشکی تبریز(دکتر خلیلی) صادر گردیده ، که فردی است فاقد مقبولیت نزد اساتید و البته بشدت تحت تاثیر اعزازی و در حقیقت رئیس واقعی دانشگاه ، نماینده بناب است.

یکی از بستگان نزدیک بعد از سفر حج دعوتی جهت صرف شام( ولیمه) در تالاری بعمل آورد. سر میز غدا 5 تا 6 نفری، صحبت بالا گرفت، چنان که میزهای بغلی نیز گوش تیز کرده بودند.
موضوع اول- یکی گفت" امیدوارم زود تر شوهر کنی که پدر و مادرت از دستت راحت بشوند." دیگری گفت وقتی که من این جمله را به هر دختری، حتی در حضور پدر و مادرش می گویم مشکلی پیش نمی آید. به دو دلیل یکی اینکه همه آرزو دارند که بهر حال دخترشان ازدواج کند، ثانیا سن دختران مدام بالا می رود و بعلت ازدواج نکردن بتدریج دارد مشکل در خانواده و جامعه بوجود می آورد. دولتیان، سازمان جوانان، کمیته امداد، صندوق مهر رضا و.... پیوسته از آسان بودن ازدواج دختر و پسر صحبت می کنند ، در صورتیکه عروسی و مراسم ازدواج احتمالا 10 در صد جریان را تشکیل می دهند. اصل داشتن شغل و کار با حقوق مکفی و داشتن مسکن است که 90 در صد زندگی و دوام یک زوج را به خود اختصاص می دهند.
موضوع دوم- صحبت کشید به گرانی و اینکه دلالان و میدان داران تقریبا بیش از 90 در صد در آمد بخش کشاورزی( گفته شد در بخش صنعت و خدمات هم در بر همین پاشنه می چرخد.) را می بلعند. یک نفر از جریان کشت کیوی و نبودن دلالان در این عرصه در ابتدای کشت کیوی و سپس تسلط میدان داران و دلالان بر خرید و فروش آن و پیدایش فاجعه برای باغداران کیوی صحبت کرد. سپس یک نفر دیگر از جریان گزارش خبرنگار سیمای جمهوری اسلامی- 27/9/87- از فروش نارنگی توسط باغداران شمال ( ساری) به قیمت 100 تومان و خرید همین نارنگی توسط مصرف کنندگان تهرانی به قیمت 1500 تومان گفت. صحبت های فوق مورد تائید میزهای بغل دستی قرار گرفت و اضافه کردند که دولت و وزارت بازرگانی و وزارت جهاد کشاورزی و بیشتر رهبران از جریان فوق خبر دارند.
موضوع سوم- یکی از میان جمع گفت: همه چیز زیر سر انگلیس است. همه خندیدند. یکی گفت در انقلاب ما گفته شده است که شیطان بزرگ امریکا ست، ولی لزومی ندارد که مدام امریکا را تحریک کنیم و مدام بگوئیم مرگ بر امریکا، بهترین مرگ بر امریکا سرو سامان دادن به تولید و اشتغال مردم، جوانان و... است.
موضوع چهارم- جانباز جمع صحبت را کشاند به وام های میلیارد تومانی ( دلاری) که عده ای گرفته اند و در حکومت پشتیبانانی دارند و در نتیجه پس نمی دهند. معتقد بود این وام ها را دولتهای قبلی- رفسنجانی و خاتمی- به طرفداران و باند هایشان داده اند و الان با گردن کلفتی پس نمی دهند. یکی گفت: بهترین کار این است که احمدی نژاد و دولت نهم فهرستی از تمام افراد حقیقی و حقوقی وام گیرنده با مشخصات کامل که وام های 100 میلیارد تومانی( به قول داوود احمدی نژاد نماینده ویژه رئیس دولت نهم) و بیشتر را گرفته اند بیرون بدهد، به مردم بدهد ، به قوه قضائیه بدهد، به رهبری بدهد و... تا معلوم شود چه کسانی هستند و چه مراکز قدرتی- حتی کشور های خارجی- از آنها پشتیبانی میکنند . دو نفر- از جمله فرد جانباز- گفتند: نمی شود. اگر احمدی نژاد چنین کاری کند امنیت جامعه بهم می خورد. یکی پرسید: چطور؟ عملی که مورد پشتیبان 80 تا 90 درصد مردم و مورد مخالفت 10 تا 20 در صد جامعه باشد باعث عدم امنیت و بهم ریختن و باصطلاح تشنج و در گیری می شود؟ شما اطلاع ندارید که این حرف را می زنید، این رفسنجانی و خاتمی و اصلاح طلبان و طرفدارانشان ( احتمالا منظورشان کشور های خارجی می باشد.) قدرتی هستند که شما نمی دانید. یکنفر از میز کناری با تمسخر گفت: حرف شما را قبول ندارم، شما لیست وام های معوق را بیرون بدهید معلوم خواهد شد کهعمد تا از باند های های مافیایی هستند که سرشان در آ خور راست و بازار و دلالان و میدان داران و قاچاقچیان کالا و ارز و بعضی از مراکزی هستند که در اینجا نمی توان اسمشان را برد. اصلاح طلبان نه می توانند چنین وام هایی بگیرند و نه اصولا در این باغ بوده اند و هستند. حتی می توانم بگویم تعداد زیادی از اصلاح طلبان نمی توانند زندگی عادی روزانه شان را بگذارانند. یکی از افراد میز خودمان گفت : به نظر میرسداکثریت افراد ، موسسات ، مراکز و.... که در حاکمیت کنونی دست بالا را دارند خود به شکلی ، یا این وام ها را دریافت کرده اند و یا به شکلی خود آلوده به این وام های معوق هستند، بیرون دادن این فهرست آنها را زیر گیوتین نمی برد؟

از آنطرف میز یکی گفت: به فرض که حرف شما درباره بهم خوردن امنیت را قبول کنیم، چرا دولت نهم و خط احمدی نژاد و شخص احمدی نژاد واردات 34 میلیارد دلاری 84-1383 دولت خاتمی را به واردات 70 تا 80 میلیارد دلاری در سال 1387 رسانده اند. این مورد که ربطی به رفسنجانی و خاتمی ندارد؟
این واردات باعث بحران تولید و تعطیلی و ورشکستگی کارخانه ها و مراکز تولیدی و بی ثباتی شغلی اکثریت کارگران و کشاورزان، افزایش بیکاری به 6 تا 7 میلیون نفر، فقر و زیر خط فقر 14 میلیون نفری ، بحران عدم پرداخت وام های دریافتی از بانکها، گرانی، تورم و.... شده است.آن دو نفر دیگرجوابی نداشتند.
از همان میزهای بغلی یکنفر که تا این موقع سکوت کرده و فقط گوش بود، گفت: وام 24 میلیارد دلاری به بخش خصوصی ، وام 7 میلیارد دلاری به بخش صنایع و وام پرداختی حدود 20 تا50 میلیارد دلاری را به بنگاه های زود بازده را مگر در دولت احمدی نژاد پرداخت نشده است؟