سازمان بازرسی کل کشور اعلام داشت
که اسناد نظامی نداشته که
دراختیار گروه پالیزدار قرار دهد.
روزنامه کیهان با چاپ نامه توضیحی
سازمان بازرسی کل کشور نوشت، که
بهرحال این اسناد - از یک جائی-
خارج شده و به نقاط پراکنده –
خانه های امن و تیمی- منتقل شده
است. مردم حق دارند، قبل از هر
اقدام کودتائی یک گروه نظامی علیه
یک گروه دیگر و یا ارسال اسناد
برای امریکائی ها با هدف تشویق آن
به حمله بدانند، چه بلائی می
خواهند سر آنها بیآورند. نه
مجاهدین انقلاب اسلامی در کمیسیون
امنیت مجلس اند و نه مشارکتی ها و
اصلاح طلبان در حاکمیت. حاکمیت
یکدست دراختیار فرماندهان سپاه و
رهبر و احمدی جنتی است. باید مشخص
شود سر نخ این ماجرا که به یک
فاجعه ای ملی متصل است به کجا بند
است.
مصاحبه
دادستان قم
تبعید
150
اوباش
ازقم به شهرهای دیگر
قیم مشکل فساد اقتصادی ندارد
و فقط چند فقره مشکل کوچک
داشته به این شرح:
درعرض 20 ماه گذشته، 29 نفر
را در قم اعدام و یا قصاص
کردیم. آخرین امام زمانی که
در قم با رساله ظهور کرده،
الان در زندان است. یک سردار
جعلی(!)، که مسلح بوده و بی
سیم داشته و آدم ربائی می
کرده و در قاچاق عمده مواد
مخدر دست داشته را هم گرفته
ایم.
کنفرانس برلین
در اتاق معاونت
دانشگاه زنجان
محمد علی ابطحی
ابطحی ـ چند
سال پیش در
دوران
اصلاحات که
زدن
اصلاح¬طلبان
یک وظیفه
شرعی محسوب
می¬شد، در
برلین
کنفرانسی
برای مسایل
ایران برگزار
شد که افراد
زیادی از
داخل ایران
در آن شرکت
داشتند. در
آن¬جا یکی از
اعضای حزب
کمونیست که
معتقد بود،
اصلاحات و
محافظه¬کاری
سر و ته یک
کرباسند، در
بین سخنرانی
آن افراد که
به
اصلاح¬طلبان
بیشتر نزدیک
بودند، لخت
مادرزاد شد
تا جلسه را
به هم بزند.
آن زمان با
سر و صدای
فراوان
کنفرانس
برلین را در
ایران پخش
کردند و از
نمای دور آن
آقای لخت را
هم البته پخش
کردند. وقتی
سوال می¬شد
که مگر این
کار اشاعه
فحشا نیست،
پاسخ رسمی
می¬دادند که
مردم باید در
جریان قرار
بگیرند. آقای
لاریجانی که
رییس صدا و
سیما بودند
به خوبی به
یاد دارند.
این ¬که در
ماجرای
دانشگاه
زنجان گفته
می¬شود که
این کار
اشاعه
فحشاست، حرف
جدیدی که از
اردوگاه
محافظه¬کاران
شنیده
می¬شود.
وطنم!
جان من
رسید به لبم
1- وطن یعنی
دویدن در پی
نان
وطن یعنی کمک
کردن به
لبنان
وطن یعنی عرب
را چاق کردن
معلم های خود
را داغ کردن
وطن یعنی
خرید تاید و
شامپو
وطن یعنی
رئیس جمهور
هالو
2- باز هم در
باره وطن
وطن یعنی صف
نون و صف شیر
وطن یعنی همش
درگیر درگیر
وطن یعنی
همین بنزین،
همین نفت
همین نفتی که
توی سفره ها
رفت
وطن یعنی که
اصلاحات
"چینی"
وطن یعنی که
روی خوش
نبینی
وطن یعنی
همین آیینه
دق
وطن یعنی
خلایق هر چه
لایق
تهران
7/4/1387
فردا در
تقویم ایرانی
به مناسبت
میلاد خجسته
حضرت زهرا
سلام الله
علیها روز زن
نام گرفته
است. زنان در
ایران طیف
گسترده ای
دارند. خیلی
هاشان حقوق
خود را نمی
دانند. خیلی
هاشان می
دانند ولی به
اجبار شرایط
سخت
مردسالارانه
مجبورند
حقوقشان را
نادیده
بگیرند. از
اساسی ترین
مشکلاتی که
دارند این
است که خیلی
از مردان فقط
با آنان به
عنوان یک
شیئی برخورد
می کنند.
شیئی ای که
باید در خدمت
مرد باشد.
طعمه اول گشت
ارشاد در
خیابانها
زنها هستند
که بسیاری از
آنان حتی اگر
بدحجاب
باشند،
پاکدامن
هستند. در
این میان
اندکی از
جامعه زنان
به استیفای
حقوق همجنسان
خود همت
گماشته اند.
در این راه
سختی ها و
مرارت کشیدند
و صبورانه
ادامه می
دهند. وظیفه
آنها در
مرحله اول
این است که
فرهنگ زن
باوری را به
خود زنان
منتقل کنند.
به عنوان
مثال در
انتخابات
مجلس، اگرچه
رد صلاحیت
های گسترده
مانع حضور
خیلی ها
منجمله زنان
شایسته شد
ولی باز هم
در تهران و
شهرستانها
زنهای بیشتری
بودند که
کاندیدا شدند
و رای جامعه
زنان هم به
آنان اختصاص
نیافت. با
اینکه شرکت
کنندگان در
انتخابات
مجلس در این
دوره فراوان
نبودند اما
باز هم نیمی
از آنان زن
بودند که
همانها هم
امکان انتخاب
زنان بیشتری
را فراهم
نکردند.
البته
گروههای
سیاسی هم در
عدم انتخاب
زنان به
عنوان
کاندیدا
مقصرند و باز
البته بعضی
زنانی که
انتخاب می
شوند و در
مرکز
قانونگذاری
مدعی زنان و
حقوقشان می
شوند هم دلیل
این ناامیدی
و بی توجهی
می تواند
باشند. کمتر
شدن تعداد
نمایندگان زن
در هر دوره
مجلس نشانه
بدی است.
مشکل دیگر
زنان در این
است که به
طور عمده تحت
نفوذ اقتصادی
مرد هستند و
این مساله
مانع رسیدن
به حقوق
طبیعی و
مستقل آنان
می شود.
سلام سردبیر
محترم پیک نت
!
سال گذشته
چندین باربه
یزد سفر کردم
و هر دفعه
برای
ماموریتی .
طرفهای کاری
من در یزد
همگی از
افراد صاحب
قدرت در یزد
بودند و این
مدتهای رفت و
برگشتم آنقدر
تکرار شده
بود که گاهی
شبهای فراغت
از کار را به
گپ و گفتگو
می گذراندیم.
در یکی از
همین شبها
بود که صحبت
به مردم تفت
کشید و میبد
و از هر دری
سخنی رسیدیم
به قاضی
مرتضوی!
برایم تعریف
کردند که
چطور ماه
محرم قاضی
مرتضوی به
تفت می آید و
اهالی تفت که
همه جزو
اقوام ایشان
هستند از او
مراقبت
امنیتی می
کنند. با
ابراز
نارضایتی من
از شخص قاضی
مرتضوی ،
میزبان گفت
بله متوجه
هستم شما یک
زن هستید و
از هر چی مرد
خانوم باز
بیزار. از
صراحت ایشان
تعجب کردم (
آن لحظه به
قتل و تجاوز
به زهرا
کاظمی فکر
میکردم (اما
ایشان گفتند
که مرتضوی را
همه می
شناسند که چه
آدمی است و
چقدر در
برابر زنها
هوس باز. آن
روز گذشت و
بعد ها
مرتضوی در
برنامه
تلویزیونی
کوله پشتی
ظاهر شد و از
تقوا (!) گفت
و اینکه
چگونه با
تقوایش و سن
کم این همه
قدرتمند و
صاحب نفوذ
شده . البته
همه ی آنهایی
هم که در
مورد ایشان
شکی داشتند
به یقین
رسیدند که
چقدر مشکل
جنسی ایشان
را آزار می
دهد و در
برابر
انسانهایی که
آن شب حکم
اعدام میداد
چقدر خود
لایق تر برای
اعدام است
آنهم به همان
دلیل تجاوز
به عنف !
تمام حرفهای
آن شب میزبان
یزدی من،
برایم تاییدی
بود بر همه ی
رذالت این
شخص. امروز
که مطلبی در
پیک نت در
همین مورد
خواندم گفتم
بنویسم تا
تاییدی باشد
بر حرفهای
رسیده به آن
سایت خبری
موثق.
با سپاس-
فریاد
تعدادی جُوک
را که این
روزها در
تهران پیامک
می شود،
وبلاگ "من و
شما" منتشر
کرده. از
جمله:
برنامه
تلویزیونی
کودک قم:
آخوند صورتی
حاج آقا و
دوستان
شیخ شجاع
بچه های
مدرسه فیضیه
حاجی ریزه و
عمامه سحر
آمیز
حاج منصور
عسل و مداح زبل
جوجه طلبه
زشت رو
حاجی لنگ
دراز
ملا گجت
امام جمعه و
هفت طلبه
* وزارت
ارشاد به
دلایل زیر
شعر "اتل متل
توتوله" را
غیر مجاز
اعلام کرد:
الف- استفاده
از کلمات
رکیک مثل شیر
و پستان
ب- ترویج بی
حجابی
پ- صدور شیر
به هندوستان
* شعر اصلاح
شده زیر مورد
تایید است:
اتل متل
صلوات
گاو علی شده
لات
هم دست داره
هم آستین
شیرشو بردن
فلسطین
بگیر زن
مسلمان
از حزب الله
لبنان
اسمشو بذار
حکیمه
که چادرش
ضخیمه
در صدا و
سیمای جمهوری
اسلامی
برنامه هایی
در ساعات 6
الی 8 صبح و
12 شب به بعد
پخش می شود.
یعنی وقت
هایی که یا
مردم خواب
هستند یا سر
کار هستند و
یا دارند دوش
می گیرند و
یا دارند
شلوار پایشان
می کنند تا
بروند سر
کارشان.
دراین برنامه
ها حرف هایی
زده می شود
که در ساعات
دیگر شبانه
روز هرگز
آنها را نمی
شنوید . جُکی
هم مردم برای
این موضوع
ساخته اند که
میگوید: "طرف
ساعت 12 شب
زنگ می زنه
صدا و سیما و
میگه " قربون
دستت ، " اقا
" الان
خوابیده، یک
آهنگ از
سوزان روشن
بذار حالشو
ببریم".
برنامه های
این ساعات
رنگ و بوی
دیگری دارد
که دقیقا
مخالف ساعات
11 الی 13
ظهر است که
هر 5 کانال
دست واعظان
است. همان ها
که بقول حافظ
" چون به
خلوت می روند
آن کار دیگر
می کنند."
همان ها که
هم فیلم نامه
نویس شده
اند، هم
جامعه شناس،
هم منبری، هم
کارشناس امور
ورزشی، هم
فوتبال دان و
هم اقتصاد
دان...
طبق همین اصل
هایی که در
بالا گفتم در
شبکه 4
برنامه ای
هست بنام "
دو قدم مانده
به صبح " که
12 شب به بعد
است . مجری
این برنامه
که شاید
بتوانم بگویم
دلچسب تر از
بقیه است و
درویش مسلک
دیشب مهمانی
داشت بنام
"سید رضا
صالحی امیری"
که مدرس
دانشگاه
معرفی شد.
این آقا حرف
هایی زد که
دعا می کنم
احمدی مقدم و
سرداران رانت
خوار خواب
بوده باشند و
حرف های
ایشان را
نشنیده باشند
یا اگر شنیده
اند آنقدر
مشغولیت
داشته باشند
که وقت و
اجازه رسیدگی
به این یکی
را نداشته
باشند یا
اصلا شرایط
به آنها
اجازه برخورد
با ایشان را
ندهد . ایشان
در مورد
موضوع فرهنگی
حرف های
جالبی زدند.
از جمله: "در
زمان انقلاب
بدلایل
مختلف، فرهنگ
رسمی کشور با
فرهنگ مردم
منطبق بود و
مشکلی نبود.
ولی مردم را
در گذشته نمی
شود نگه
داشت..."
رئیس جمهور
کشور قمر
پول را میگیرد و به ریش ما
می خندد!
یادداشت سردبیر