پیام آیت الله طاهری، بدنبال پیام آیت الله صانعی
سَر چشمه انقلاب نشستند
و طرفداران خمینی را قلع وقمع می کنند
آیت الله توسلی، رئیس دفتر آیت الله خمینی در این
روزها یکپارچه اندوه و اشک و حسرت بود. اندوه از
نامردمانی که با حیله و نفاق بر سر شاخه های
چشمه انقلاب
نشستند و ابتدا ریاکارانه و اکنون از سر قدرت و زر و
زور و تزویر، با شمشیر آخته از پرده بیرون آمده و
بیرحمانه مشغول قلع و قمع امامیت و جمهوریت از نظام
اسلامی هستند.
روی دست، مغضوبان وبه حاشیه
راندهشدگان
اینجا کوچه
حسینیه جماران
است که روزگاری
قلب تصمیم گیری
ها در جمهوری
اسلامی بود. از
لابلای جمعیتی که
در آن موج می زد
و می خواست آیت
الله خمینی را
ببیند سوزن اگر
می انداختی به
زمین نمی رسید!
واقعیت اینست. چه
مخالفان انقلاب
از این واقعیت
بدشان بیاید و چه
حاکمیت کنونی از
یاد آوری آن
"مورمور" ش بشود!
جنازه آیت الله
توسلی را دیروز
در همین کوچه
تشییع کردند. کسی
که از سال 57 تا
سال 68 سایه به
سایه آیت الله
خمینی و فرزند
وِی احمد خمینی
روی بلندی این
حسینیه ظاهر می
شود. از آن سه
تن، دیگر کسی روی
خاک نیست. آیت
الله خمینی به
مرگ طبیعی
درگذشت، احمد
خمینی بموجب
اعترافات "سعید
امامی" و "احمد
خوش کوش"قربانی
قتل های زنجیره
ای شد و آیت الله
توسلی درجریان
دفاع از نوه آیت
الله خمینی و پسر
احمد خمینی، یعنی
سید حسن خمینی در
جلسه مجمع تشخیص
مصلحت نظام سکته
کرد. آنها که
اطراف تابوت آیت
الله توسلی
ایستاده اند و یا
دستشان به تابوت
رسیده یا از
کاربدستان دوران
آیت الله خمینی و
مغضوبان حکومت
کنونی اند و یا
اصلاح طلبان به
حاشیه رانده شده
و یا امثال حجت
الاسلام دعائی که
در این عکس دیده
می شود، در لیست
بعدی برای حذف.
جدول ضرب شورای نگهبان
سه رقم از عدد 60 کم
14 رقم به آن اضافه!
عمر سیاسی 71 نماینده مجلس هفتم، نه در انفجار حزب ج.
اسلامی،
بلکه در جریان انفجار رد صلاحیت ها باطل شد
در نگاه تو، چه رازی است نهان
که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان
سه
قربانی توطئه ای که هدف از آن
بستن و توقیف نشریات دانشجوئی
بود، روز گذشته برای حضور در
دادگاه تجدید نظر، از اوین به
دادگستری تهران آورده شدند.
دو دادگاه قبلی این قربانیان،
هر کدام حکمی متناقض صادر
کرده اند. یکی محکوم کرده و
دیگری تبرئه و حالا دادگاه
تجدید نظر باید میان این دو
حکم قضاوت کند. آنها که لای
این چرخ دنده له شده اند،
همانهائی هستند که درعکس می
بینید. آنها قربانیان توطئه
باصطلاح توهین به مقدسان در
یک نشریه دانشجوئی اند. بسیج
دانشجوئی مجری این توطئه شد و
آنها که د رعکس می بینید احمد
قصابان، احسان منصوری و مجید
توکلی، دانشجویان بازداشتشده
دانشگاه امیرکبیراند که از
اوین آمده اند. پس از ماهها
شکنجه و انفرادی و انواع
بلاهائی که برشان آورده اند
تا به آنچه نکرده اند اعتراف
کنند!
در این نگاه ها نفرت و سکوتی
منعکس است که خود باندازه
کافی گویای آن سخنانی است که
در دادگاه گفتند اما چون جلسه
غیر علنی اعلام شده بود، کسی
از آن با خبر نشد و در
مطبوعات انعکاس نیافت. پس از
پایان دادگاه، آنها را
باردیگر به اوین باز
گرداندند. محمدعلی دادخواه،
وکیل آنها گفت: دادگاه غیر
علنی بود و قاضی پرونده تاکید
داشت که مذاکرات اعلام نشود.
خطبه های نماز جمعه هاشمی رفسنجانی
خمینی زدائی
با دست های عوامل داخلی
و حمایت خارجی آغاز شده
نماز جمعه (دیروز) تهران را هاشمی رفسنجانی خواند.
او در خطبه های این نماز، همان انتقادات روحانیونی
نظیر آیت الله منتظری، آیت الله مکارم شیرازی، آیت
الله امینی نایب رئیس سابق مجلس خبرگان، آیت الله
صانعی عضو سابق شورای نگهبان در زمان آیت الله
خمینی، آیت الله نورمفیدی و آیت الله بیات را نسبت
به رد صلاحیت ها از سوی هیات وابسته دولت بنام
هیات اجرائیه انتخابات و شورای نگهبان که هیات
نظارت بر انتخابات است طرح کرد. انتقادی که وی
تاکنون در کنار محمد خاتمی، مهدی کروبی و سید حسن
خمینی نوه آیت الله خمینی طرح کرده بود و این بار
در نماز جمعه تهران طرح کرد. رفسنجانی با انتقاد
از کسانی که حملات تبلیغاتی خود را متوجه حسن
خمینی کرده اند و در حقیقت حمله به آیت الله خمینی
را از پهلو آغاز کرده اند، از جبهه گیری فرمانده
کل سپاه پاسداران به سود لیست اصولگرایان وابسته
به شورای نگهبان، بسیج و دولت انتقاد کرد. بخشی از
انتقادات او بی آنکه از کسی نام ببرد، مستقیما
متوجه دولتی ها و تازه به دوران رسیده های حکومتی
بود. او در این بخش از خطبه های خود، اخطار کرد که
با زیر ضربه بردن آیت الله خمینی، عملا حاکمیت را
از پشتوانه مردمی که همچنان مقلد و طرفدار آیت
الله خمینی اند محروم می کنند، درحالیکه حتی
راهپیمائی 22 بهمن امسال نیز به دلیل احترام مردم
برای آیت الله خمینی بود. رفسنجانی در این بخش پا
را فراتر گذاشته و گفت که پشت جریانی که به حریم
آیت الله خمینی نزدیک شده دست های خارجی قرار
گرفته که می خواهد ایران را در برابر وقوع حوادث
مهم( بخوانید حمله به ایران و یا گسترش تحریم ها و
یا هر حادثه دیگری که از خارج روی دهد) بی پشتوانه
کند. رفسنجانی در نماز دیروز تهران، یکبار دیگر از
شورای نگهبان خواست تا شرایطی را فراهم کند تا همه
سلیقه ها بتوانند در انتخابات حضور یابند. این
نکات را از خطبه های دیروز نماز تهران بخوانید.
تكذيب دولت احمدی
نژاد و روح الله حسينيان
خمينی ستيزی
من نبودم، دمم بود- تقصير آستينم بود!
مصاحبه تاج زاده
مردم نباید به رانت خواران حکومتی
اجازه دهند به مجلس هشتم راه یابند
اگر به شعارهائی که درباره آگاهی مردم و وفاداری
آنها به نظام میدهند، کمترین اعتقادی داشتند،
اینگونه راه انتخاب مردم را برای مجلس نمی بستند!
حداقل شاه در اوج اقتدار و دیکتاتوری خود به
مخالفانش گفت که می توانند پاسپورت گرفته و ایران
را ترک کنند، اما آقای باهنر وعده قتل عام اصلاح
طلبان را میدهد.
ازدحام جاده
قدیم یا خیابان شریعتی. سرسام دود و بوق و
فریاد و شلوغی. سرمای بهمنی. به بیمارستان
ایرانمهر می رسم. بیمارستانی که حالا
میزبان چهره دیگری است: محمد علی عمویی.
چه شد آقای عمویی ؟
- اتفاقی است که افتاده است. شب مهمانی
دعوت بودم. هنگام پیاده شدن از ماشین و
زمانی که روی جدول راه می رفتم به داخل
جوی آب پرتاب شدم. همان لحظه احساس کردم
استخوانی شکست. خیلی زود با کمک دوستان و
رفقا به بیمارستان ایرانمهر آمدم. درد
شدیدی دارم. عکسبرداری ها شکستگی لگن را
نشان داده اند. قرار است جراحی شود.
محمد علی عمویی قدیمی ترین زندانی سیاسی
ایران که مقاومت او در طول بیش از سی و
هفت سال زندان قبل و بعد از انقلاب بهمن
او را با نلسون ماندلا قیاس کرده اند،
حالا مهمان اتاق 103 ایرانمهر است. اتاقی
که مرتب پر و خالی می شود و یاران و
رفقایش لحظه به لحظه در کنار همسرش بر
بالین او حضور دارند. بالای تخت او روی
کاغذی نوشته شده است: "متشکرم که مرا نمی
بوسید- عمو"
تخت نباید تکان بخورد تا درد فزونی نیابد.
کسی نجوا می کند "تنت به ناز طبیبان
نیازمند مباد."
یاران دست "عمو" را می فشارند و او نظاره
گر است و همچنان امید وار به فردایی دیگر
که پس پشت شیشه های غبار گرفته ی تیمار
کده در انتظاری گنگ مکرر می شود.
دوستی از "حرکت" می گوید و اینکه تاریخ
چگونه به رغم همه هزینه ها و روند خون بار
خود قدم به قدم پیش می رود و طنز گسی که
لابلای همه حرف ها و شوخی ها می دود. از
حال همسر محمود اعتمادزاده "به آذین" جویا
می شود که با سکته مغزی دیگری در
بیمارستان "جم" بستری است و از اوضاع و
احوال روز کشور سخن می گوید.
قدیمی ترین زندانی سیاسی ایران همچنان سر
به بالا دارد و نگاهی رو به فردا که
امتداد آن تا نقش آن "کابوس" ها می دود.
- مرا شرمنده کرده اند. چه بگویم؟ از خارج
و داخل همه نگران هستند، اما اتفاقی است
که برای همه می تواند بیفتد. ما فجایعی را
تاب آورده ایم که این درد مداوم در برابر
آنها چیزی نیست. از همه سپاسگزارم. از همه
کسانی که به هر طریق از اولین لحظه اتفاق
جویای حال من بودند. من باز بلند می شوم.
شما هستید که دارید جلو می روید ما هم
سلانه سلانه پشت سر شما در حرکتیم. همه
این روزهای تلخ میهن ما هم می گذرند.
مطمئن هستم…"
روحیه وحال عمومی عمو خوب است و پزشکان
امیدوارند که با جراحی روی بخشی از
استخوان اتصال ران به لگن بزودی پس از طی
دوره نقاهت سلامتی کامل حاصل شود.
نمی دانم
مایه تاسف است یا باید این را طبیعی دانست
که «صدای بحران به گوش افراد عاقل می
رسد». اینکه دولت کنونی هم با بخش مهمی از
نخبگان و از جمله نیروهای اصلاح طلب مشکل
دارد، ناشی از همین امر است. وقتی
اقتصاددانان نامه یی می نویسند که این راه
پیش گرفته شده به تورم می رسد، بر همین
اساس است. ولی آقای احمدی نژاد تا خودش
تجربه نکند، قبول ندارد و تجربه های جاری
دنیا برایش ملاک نیست. در مجلس نیز به
همین شکل شاهد برداشت های مکرر از صندوق
ذخیره ارزی بودیم که باعث افزایش حجم
نقدینگی موجود است. بنابراین می توان بر
این مدعا پای فشرد که «مشکل مدیریت» مشکلی
است که کاملاً در دولت کنونی، روی خودش را
نشان داده است. در این شرایط، مجلس هشتم
می توانست دریچه خروج نظام از وضع فعلی
مدیریت باشد. حداقل کار این است که
بگذاریم در مجلس هشتم حتی به صورت کنترل
شده نسیمی بوزد و حرف مخالف هم زده شود و
مردم حس کنند مجلس زنده است که ظاهراً به
نظر می رسد تصمیم بر این گرفته شده که این
دریچه باز نشود یا دست کم ردصلاحیت گسترده
نامزدهای اصلاح طلب در هیات های اجرایی و
نظارت این مساله را نشان می دهد. بر این
مبنا می توان دو ارزیابی از آینده ارائه
داد؛ نخست برای کلیت کشور و دوم برای
اصلاح طلبان یا حداقل بخش مهمی از آنان که
ظاهراً تصمیم برای حذف آنها از ارکان
حکومت و ممانعت از ورودشان به انتخابات
جدی است. در صورت عدم اصلاح وضع موجود
ردصلاحیت ها، چیزی که برای کشور اتفاق
خواهد افتاد این است که ظواهر امر حفظ
خواهد شد و مشکل مدیریت در ابعاد مختلف
شدیدتر می شود. این ادعایی نیست که صرفاً
از سوی اصلاح طلبان مطرح شده باشد. بزرگان
جناح اصولگرا هم به خوبی می دانند که
مدیریت یکسویه گروه آقای احمدی نژاد
مدیریتی است که کشور را روز به روز بیشتر
در بحران فرو می برد و حتی اگر تمام جناح
راست هم به کار گرفته شود، باز معلوم نیست
این کار به نتیجه برسد. در واقع، ما اگر
مجموع توان مدیریتی کشور را هم به کار
بگیریم، باز در مدیریت پایین هستیم.
منظورم این نیست که در دوران دولت های
قبلی نوابغ مدیریت را داشته ایم، ولی
حداقل فضای بازتر و گسترده تری وجود داشت
که در آن، یک کارشناس از اظهارنظر شخصی
خودش نگران نبود و می توانست کنار یک وزیر
بنشیند و پیشنهادهای خود را مطرح کند؛ چه
آن وزیر قبول کند چه نکند. ولی امروز
وضعیتی که ما می بینیم این است که کارشناس
باید حرفی زده باشد که وزیر بپسندد و وزیر
هم باید حرفی بزند که رئیس جمهور
بپسندد.اما در صورت ادامه وضع موجود در
ردصلاحیت ها و ممانعت از ورود همه یا بخش
مهمی از اصلاح طلبان به عرصه رقابت، نتیجه
یی که اتفاق خواهد افتاد، یک دوره چهار تا
ده ساله بسیار مبهم است. اصلاح طلبان
البته می توانند در گوشه و کنار جامعه
مدنی بنشینند و تا جایی که درها به روی
آنها بسته نشود، مسائل را رصد کنند. البته
این رصدکردن وضع موجود هم در جامعه ما با
مشکل مواجه است.
...
به هر شکل، وضعیتی که بر روند کلی اداره
کشور (به طور عام) و انتخابات (به طور
خاص) حاکم شده، نوعی فضای دلمردگی است که
کشور را دربرگرفته و تبعات این فضا، به
مراتب از دیگر تبعات وضع موجود (و از جمله
حذف اصلاح طلبان و منتقدان) خطرناک تر و
بدتر است و متاسفانه با تداوم روند موجود،
این یأس و دلمردگی به همه بخش ها تسری
پیدا کرده است.(خلاصه شده و برگرفته از
اعتماد)