شب گذشته با رفتن برق در محله نظام
آباد تهران، مردم از تاریکی استفاده
کرده و به مغاره ها و اماکن محل حمله
کردند و خسارت مهمی به بار آوردند.
این واقعه تا برگشت برق ادامه داشت.
این حمله با حوادث بازار تهران
ارتباطی نداشته است.
جبهه نظامی- اقتصادی جدیدی که "مک کین"
علیه ایران پیشنهاد کرد، در گام اول شامل
امریکا، فرانسه، آلمان، انگلستان می شود.
او نام این محور و جبهه را "جبهه کشورهای
دارای سیستم دمکراسی" اعلام کرد و تاکید
کرد که این کشورهای ارتش های مشترک،
اقتصاد مشترک و آرمان های مشترک دارند.
فیلم کوتاه این مناظره، بویژه همین بخش
مورد نظر را به زبان فارسی می توانید از
اینجا ببنید!
امریکائی
ها توسط من از ایران خواستند تا لیست
آرزوئی خود را اعلام کنند. مثلا بگوید:
1-
اسرائیل را از نظر اتمی خلع سلاح کنید.2-
50 میلیارد دلار
پول بدهید که این همه
هزینه کرده ام.3- ارتش خود را از منطقه
بیرون
بکشید.4- حماس و حزب الله
را از لیست تروریست ها خارج کنید.5- تمام
تحریم ها را از ما
بردارید.6- ما را از لیست حامی تروریسم
بیرون بیاورید. ایران لیست نداد زیرا اگر
لیست بدهد یعنی بر سر غنی سازی موضع
مذاکره گرفته است، درحالیکه می گوید غنی
سازی اصلاً قابل مذاکره نیست. بنابراین
وقتی لیستی وجود
ندارد مذاکره ای هم شکل
نمی گیرد.
پایان سالهای
قتل وعسل
خوش و بش
پدرخوانده موتلفه اسلامی(عسگراولادی) با
احمدی نژاد در ابتدای رئیس جمهور شدن او و
پایان دوران پادوئی قتل و سیاست
برای موتلفه و آیت الله جنتی دربازار
سیاست
بانکهای
دولتی در تهران به نحو مشهودی از
مراجعه
کنندگان
خلوت شده است. از دیروز 29/7/87 تا
امروز به چندین بانک خودم مراجعه
کرده
ام. تعداد کارمندان دربعضی از شعب چند
برابر مراجعه کنندگان بود. بانک سپه
شعبه نزدیک به سه راه تهران پارس
(بیمه) تعداد کارمندان 10 -12 نفر
مراجعه کنندگان حدود 3-4 نفر، بانک
ملت شعبه ظهیرالاسلام که همیشه باید
پراز مشتری باشد باز 6 نفر مراجعه
کننده . طبق پرس جوئی که کردم دیگران
نیز
از این وضعیت در تعجب هستند.
تحولات
اقتصادی، همزمان
با جسارت سیاسی
دلخوش،
نماینده مجلس هشتم و مخبر کميسيون ويژه
بررسي
طرح تحول اقتصادی دولت احمدی نژاد پس از
بازگشت به ایران:
1- در حاشیه اجلاس پائیزه بانک جهانی و
صندوق بین المللی پول با رئیس گروه 60
نفره نمایندگان امریکا که خواهان حضور در
ایران و گفتگو هستند، دیدار و گفتگو شد.
دیدار دوستانه ای بود و مسئله آمدن این
گروه به ایران بررسی شد، که تقدیم رئیس
مجلس می شود.
2- در متن جلسات که یک هفته طول کشید، با
کارشناسان بانک جهانی و صندوق پول وضع
اقتصادی ایران را بررسی کردیم و از نظرات
آنها استفاده کردیم.
3- ما پیشنهادات خود را برای بهبود وضعیت
اقتصادی جهان ارائه دادیم و خواستار عدم
برخورد سیاسی با بانک جهانی و صندوق بین
المللی پول شدیم.(فشرده نکات اصلی مصاحبه
این نماینده مجلس با خبرگزاری های داخلی
که نیازمند هیچ تفسیری نیست.)
ستاد تبلیغات انتخاباتی "جان مک کین"
کاندیداری جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری
امریکا طرح خانه نشینی رای دهندگان را در
یکی از ابتکاری ترین شیوه ها به اجرا
گذاشته است. بموجب این طرح، بی وقفه به
جامعه امریکا اعلام می شود "بارک اوباما"
بموجب همه نظرسنجی ها از جان مک کین بسیار
پیشی گرفته است و انتخاب او قطعی است.
این طرح در ایران نیز به تقلید از
جمهوریخواهان امریکا از هم اکنون به اجرا
گذاشته شده و در جامعه ایران تبلیغ می شود
"احمدی نژاد با حمایت سپاه و رهبر یک دوره
دیگر نیز رئیس جمهور است و شرکت یا عدم
شرکت در انتخابات یکسان است!"
تغییرات در رادیو زمانه وافشای
سفرهای خبری به ایران
نامه دریافتی- در
دانشگاه آزاد "مبارکه" یک بنر نصب
کرده اند با اين مضمون:
پيامبر اسلام:
هر کس
صداي اذان را بشنود و
به نماز اول وقت نرود يهودی حساب
ميشود.
مي
خوام بدانم که در
دانشگاهی که نمازخانه
اش فقط چند عضو ثابت دارد،
آيا اين یک توهين به
همه
دانشجويانی که هر يک
به دليلی حاضر نیستند برای نماز به
نمازخانه بروند نیست؟ ضمنا، مگر یهودی
اهل کتاب نیست که اینطور به او توهین
می شود، و تازه مگر معاون رئیس جمهور
نگفت حتی با مردم اسرائیل هم دوستیم؟
دست نوازش بر سر طلا
فروشان مشت حواله معلم، دانشجو و
کارگر
هشدار خاتمی:
دنباله بهانه اند، تا
مملکت
را در حالت فوق العاده نشان دهند!
می کوشند
حالا که منافقین از بین رفتهاند، منافقین
جدید خلق کنند و مخالف سلیقه خود را هر
چند از نیروهای نزدیک به امام بوده، به
همکاری با بیگانه متهم کنند و جامعه را در
حالت
فوقالعاده قرار دهند. نباید
اجازه داد "استثناء" دوران ترور دهه 60 که
باعث بسته شدن فضای سیاسی کشور شد به
"قاعده" تبدیل شود.
دستگاه اطلاعاتی ایران،
دستگاهی قدرتمند است. هم
"بذر" می پاشد، هم "درو" می
کند و هم نان تولید شده را به
خورد گرسنگان مي دهد! و
متاسفانه در فصل قحطی آگاهی
کمتر به درون نگاه می کنند.
متاسفم بگویم که بیش از ٥٠
درصد اخبار منتشر شده بر روی
سایت ها " بذر و محصول"
آقایان است که می خوریم. هر
خبری به صرف "ضدیت با حکومت"
و یا با ظاهر "ضدیت" منتشر می
شود.
چندی پیش سایتی، خبری در باره
خاوران منتشر کرده بود.
آشکارا جعلی بود که بعنوان
خبر منتشر شده بود. چند درصد
اخبار واقعا و به شکل روزنامه
نگارانه پیگیری می شوند؟ آیا
"آیت اله بروجردی تبعید" شد؟
که خبر تبعید قریب الواقوع آن
در همه سایت منتشر شد؟ کسی می
پرسد "رضا ملک" این ویدئو را
کجا پر کرده است؟ و آیا
دوستان جوان ما ( هشتاد درصد
کاربران اینترنت) می دانند که
در سالهای قتل های زنجیره ای
همین بابا، همین گفته ها را
در یک جزوه منتشر کرده بود؟
آیا این افشاگری در باره
دستگاه اطلاعاتی است؟ و آیا
همان بذری نیست تا که خرمن
آن اعتماد را می سوزاند؟ بحث
نه بر سر زندانی بودن
بروجردی و ملک نیست، بحث بر
سر خبر است و بازی های امنیتی
دستگاه پرقدرت اطلاعاتی
جمهوری اسلامی!
در همین ماجرای دانشجویان چپ،
که یکی شان فکر می کرد جانشین
ارانی است و دیگری جای جزنی
نشسته و بقیه را که می ترسند،
باید به راه بیآورند. از این
طرف هم در کوره آنها دمیدند!
حاصل چه بود؟ از خارج نقشی
نداشتند؟ فلان کس در اصل
دستگیر نشده بود ولی آنقدر
رفیق رفیق کردند و "آزاد باید
گردد" نوشتند تا رفت زندان و
بالاخره از آن هزار امضا
یکنفر پیدا نشد برایش وکیل
بگیرد.
آن زمان
ساواک یک مرد هزار چهره داشت
و یک سیروس نهاوندی! الان
اطلاعات هر شهرستان خودش چند
مرد هزار چهره و سرویس
نهاوندی دارد. گاهی مرگ نمی
کشد، بلکه فراموشی می کشد.
نامه ورزشی
وسط دعوا
می خواهند
رای بسازند
من هم مثل
شما یک ایرانی هستم. دلم خیلی
برای مردم ایران، بخصوص
فوتبال دوستان می سوزد. اگر
ممکن است کمی هم در باره حق
پخش – حداقل همین درگیری بین
صدا و سیما و فدراسیون فوتبال
در جریان است- بنویسید و
افشاگری کنید. خیلی ممنون می
شوم اگر این کار را بکنید. به
نظر من اینها می خواهند احمدی
نژاد را هیرو جا بزنند تا
بگویند احمدی نژاد فوتبال
ایران را نجات داد. چون رئیس
فدراسیون گفته از رئیس جمهور
خواهش می کنم پاد در میانی
کنند و مشکل حق پخش را حل
کنند. این هم خودش روش خوبی
برای رای جمع کردن است. من در
امریکا زندگی می کنم .
آزادی؟
زرشک!
سیامک
زند
در
میدان انقلاب، چند صد متر
آنطرف تر از محل نماز جمعه
تهران، و در ایستگاه كرایه
های انقلاب، چند روزی، یکنفر
بساط "آب زرشک" فروشی پهن
کرده بود. در کسادی بازار و
بیکاری میلیونی، کارش گرفته
بود. نه به این خاطر آب زرشکی
که می فروخت آب حیات بود،
بلکه بخاطر دعوتی که با صدای
بلند از مردم برای خریدن و
خوردن آب زرشک می کرد.
مسافران میدان آزادی در این
محل و در این ایستگاه زیاد
اند و او داد می زد:
" آزادی-
زرشك". با آن که دراین محل
انبوه جمعیت اجازه نمی دهد
صدا به صدا برسد، صدای بلند
او را مردم می شنیدند و حتی
ساکت می شدند تا صدا به
دورترها هم برسد. یواش یواش
راننده های کرایه ها، از آن
طرف با فریاد "آزادی" مسافر
صدا می کردند و او هم از
آنطرف، جمله اش را خلاصه کرده
و فقط می گفت: "زرشک"!
"آزادی"،
"زرشک" بالاخره کار دست زرشک
فروش داد. نیروی انتظامی
بساطش را ریخت بهم و کتک
مفصلی هم خورد. با سر و صورت
کبود، به مردم که با احساس
همدردی برایش پول پرت می
کردند می گفت: نگفتم آزادی
یعنی زرشک!