در این دو آرامگاه، حافظ
و سعدی خفته اند. یکی مست
می ناب و گریزان از
زاهدان ریائی و دیگری
جهان دیده ای گریخته از
عبای شیخان زهد فروش. و
اکنون، رها از این جهان،
اما آرامگاهشان در چنگ
همان ها که در زنده بودن
طشت رسوائی شان را از بام
شعر ایران به پائین پرت کردند
و از چنگشان گریختند.
در دولت ریاكار احمدی نژاد،
حتی چای
و قلیان
هم دراینجا به کسی نمی
فروشند و نمی دهند. بستنی
و فالوده سنتی شیراز و
عرقیات بی الکل شیراز نیز
یافت می نشود، بیهوده
مجوئید.
مردمی که به دیدار آنها
می روند، تشنه و خسته باز
میگردند، گرچه مست از
سرمستی حافظ و رندی سعدی.
در حوض ماهی آرامگاه
سعدی، تخت چوبی و گلیمهای
سنتی بدستور دولت جمع
شده، موسیقی
سنتی و نقالی هم ممنوع.
عشق را خواسته اند به
زندان بکشند.
به حکم دادگاه ریا، چایخانه
حافظیه تخلیه شده، البته
وعده داده اند که این محل
را تبدیل به نمایشگاه
آثار هنرمندان خواهند
کرد. کدام هنر؟ لابد
خطاطی و قرآن نویسی. والا
قرار نیست شجریان در
اینجا کنسرت بدهد و یا
نقالی ادامه یابد،
مینیاتورهای کشیده شده با
الهام از غزل های حافظ به
نمایش در آید
و یا گلستان و بوستان
سعدی روخوانی شود. شاید
اینجا را جمکرانی دیگر کردند
و با برپائی حسینه روضه و
نوحه در آن خواندند!
انتشار شماره جدید
لوموند دیپلماتیک فارسی
لوموند دیپلماتیک فارسی ماه
ژوئیه با مقالات زیر و با
مقدمه که هیات مترجمین بر
محتوای مقالات این شماره
نوشته اند منتشر شد. مقدمه
هیات مترجمین را جداگانه در
همین شماره پیک نت می خوانید.
مقالات این شماره عبارتند از:
احمدی نژاد با شبکه تلویزیونی "ان.
بی. سی" امریکا مصاحبه کرده است.
او در این مصاحبه، برای مذاکره و
مصالحه با امریکا "با دست پس زده،
اما با پا پیش کشیده است". او
مانند سخنرانی های روزهای اخیرش
در ارتباط با مذاکرات ژنو و
افتخار نشستن با معاون وزارت
خارجه امریکا پشت میز مذاکره، از
اخلاق و ادب برادر "برنز" خیلی
تعریف کرده و به دیگر معاونان و کاربدستان
امریکا و از جمله "بوش" هم توصیه
کرده با همین لحن بیآیند جلو، چون
بقیه اش حل است! یعنی رسیده ایم
به شکل قضیه، محتوا را با هم کنار
می آئیم!
از آنجا که آیت الله شاهرودی رئیس
قوه قضائیه هم تقریبا همین مضمون
را کوک کرده و حسین شریعتمداری هم
که معمولا راهنمای چپ می زند اما
به راست می پیچد نیز همینگونه
ورود به مذاکره با امریکا کرده
اند، اظهارات احمدی نژاد در باره
ادب برادر "برنز" می تواند یک
سیاست همآهنگ شده با رهبر باشد.
حالا یا به قصد وقت کشی و فلج
کردن دولت بوش برای حمله به ایران
و یا استراتژیک تر و بقول رهبر "راهبردی
تر" که دولت بعدی امریکا را هم
شامل شود. بهرحال نکاتی از مصاحبه
احمدی نژاد، به دلائل ذکر شده
دربالا خواندنی است.
دو خبر دریافتی
-
گفته شده است که سردار زارعی
تبرئه شده است و برای تبرئه
اش 7 صیغه نامه با 7 نفری که
باهاش بودند درست کرده اند.
- بهای تقریبا تمام محصولات
پتروشیمی که مواد اولیه تعداد
زیادی از کارخانجات تولیدی می
باشد در روز های اخیر تقریبا
4 برابر شده است. این نیز از
اهداف هدفمند کردن یارانه می
باشد.باید منتظر تعطیلی
کارخانجات زیادی و بیکاری
زیادی از کارگران و نیروی کار
بود.
مطابق سخنان سرتیپ ذوالقدر، هیچکس
در ایران نه شعور دارد، نه عقل،
نه سواد، نه دانش، نه بینش، نه
فهم سیاسی، نه فهم نظامی، نه فهم
اتمی و نه.... همه اینها در وجود
همان یک تنی جمع است که سردار
ذوالقدر با این سخنان امیدوار است
یک درجه به او داده و این بار با
درجه سرلشکری سپاه به کمین قدرت و
فرصت نمایش خونین آن بنشیند!
اس ام اس ها
و یا پیامک
های تلفن
همراه، می
رود تا نقش
شعار نویسی
های روی
دیوار در
زمان انقلاب
57 را پیدا
کند. بسیاری
از آنها بی
مزه و لوس
است، اما در
میان برخی از
آنها نکاتی
یافت می شود
که از دل
جامعه
برخاسته و
حامل پیامی
است که اگر
نشنوند، همان
می شود که
ژنرال ازهاری
نخست وزیر
دولت نظامی
شاه در سال
انقلاب گفت.
می دانید
درباره
شعارهای پشت
بامی چه گفت؟
گفت: اینها
همه اش نوار
است که روی
پشت بام ها
می گذارند.
من و خانمم
دوربین
انداختیم
(توجه کنید
به محل سکونت
ازهاری در
شمالی ترین
نقطه تهران و
در کنار قصر
شاه) و دیدیم
که روی پشت
بام ها هیچ
خبری نیست! و
فردای آن روز
که ازهاری
این ادعای
مضحک را در
سخنرانی خود
در مجلس
شورای ملی
گفت، مردم که
همان شعاری
پشت بامی را
در خیابان ها
می دادند روی
دیوارها
نوشتند:
ازهاری
گوساله، بازم
بگو نواره-
نوار که پا
نداره!
حالا کم کم
اس ام اس ها
و پیامک ها
می رود تا
همان ماجرا
شود. این چند
نمونه را که
آخرین نمونه
هاست
بخوانید:
1- خروس و خر
و سگ تصمیم
گرفتند از
ایران فرار
کنند. وقتی
علت را
پرسیدند
خروس گفت:
آنقدر ساعت
عقب و جلو
میشه که
نمیدانم کی
باید بخوانم.
سگ گفت: نمی
فهمم من باید
بگیرم،، 110
باید بگیرد،
بسیج باید
بگیرد؟
خر گفت: از
بس خر تو
خره، دیگه
جای من نیست.
2- احمدی
نژاد بالاخره
پاسخ سئوال
1+5 را داد و
گفت: میشه 6
و به همین
دلیل شد
نابعه هزاره
سوم.
3- احمدی
نژاد: دست
های مرموزی
در کار است
که می خواهد
مسائل ایران
مسالمت آمیز
حل بشود.
پیامی دراین
پیامک ها
نیست؟
ستاد
فرماندهی
نیروی
انتظامی
تهران بزرگ
با صدور
اطلاعیهای
به دار کشیده
شدن 29 تن را
در زندان
اوین اعلام
داشت.
اعدام شدگان
مخلان نظم و
امنیت
اجتماعی
اعلام شدند و
این که باعث
نابودی
بسیاری از
خانودهها
شده بودند.
در همین
اطلاعیه از
همراهی و
شجاعت
آیتالله
هاشمی
شاهرودی رئیس
قوه قضاییه و
قاضی مرتضوی
دادستان
تهران در این
رابطه تقدیر
و تشکر شده
که در حقیقت
مسئولیت این
اعدام ها را
از دوش نیروی
انتظامی
برداشته و بر
دوش قوه
قضائیه
گذاشته شده
است. اطلاعیه
ستاد
فرماندهی
نیروی
انتظامی
تهران بزرگ
این اعدام ها
را موجب درس
عبرت برای
اراذل و
اوباش و
فروشندگان
مواد مخدر
دانسته است.
اگر اطلاعیه
ای هم می شد
با امضای
"تاریخ"
منتشر کرد،
آنوقت دراین
اطلاعیه از
صادر کنندگان
اطلاعیه
اعدام 29 تن
و تمام آنها
که فکر می
کنند با
اعدام مشکلات
اجتماعی حل
می شود
پرسیده می
شد: اگر، با
اعدام و درس
عبرت، مشکلات
ناشی از مواد
مخدر و فحشاء
و دیگر
دلائلی که
برای اعدام
های روز
یکشنبه
(دیروز) در
اوین ارائه
شده حل شدنی
بود، این
مشکلات را
آیت الله
خلخالی 29
سال پیش حل
کرده بود و
دادن درس
عبرت به شما
نمی رسید!
مگر این که
خود بخواهید
از گذشته و
حاصلی که آیت
الله خلخالی
برجای گذاشت
درس عبرت
بگیرید. آن
جرم هائی که
بعنوان دلیل
اعدام 29 تن
اعلام شده،
همه معلوم
است، علت را
باید جستجو
کرد که درجای
دیگر است.
علت را هم
نمی توان دار
کشید، بلکه
برایش چاره
جوئی باید
کرد.
تازه اگر در
این جمع 29
نفره که به
دار کشیده
شدند، کُرد و
بلوچ بنام
اشرار جاسازی
نشده باشند
که اگر چنین
شایعاتی
حقیقت داشته
باشد ریختن
نفت بر آتش
در آن دو
منطقه ملتهب
است!