خطبه های نماز جمعه هاشمی رفسنجانی
خمینی زدائی
با دست های عوامل داخلی
و حمایت خارجی آغاز شده
نماز جمعه (دیروز) تهران را هاشمی رفسنجانی خواند.
او در خطبه های این نماز، همان انتقادات روحانیونی
نظیر آیت الله منتظری، آیت الله مکارم شیرازی، آیت
الله امینی نایب رئیس سابق مجلس خبرگان، آیت الله
صانعی عضو سابق شورای نگهبان در زمان آیت الله
خمینی، آیت الله نورمفیدی و آیت الله بیات را نسبت
به رد صلاحیت ها از سوی هیات وابسته دولت بنام
هیات اجرائیه انتخابات و شورای نگهبان که هیات
نظارت بر انتخابات است طرح کرد. انتقادی که وی
تاکنون در کنار محمد خاتمی، مهدی کروبی و سید حسن
خمینی نوه آیت الله خمینی طرح کرده بود و این بار
در نماز جمعه تهران طرح کرد. رفسنجانی با انتقاد
از کسانی که حملات تبلیغاتی خود را متوجه حسن
خمینی کرده اند و در حقیقت حمله به آیت الله خمینی
را از پهلو آغاز کرده اند، از جبهه گیری فرمانده
کل سپاه پاسداران به سود لیست اصولگرایان وابسته
به شورای نگهبان، بسیج و دولت انتقاد کرد. بخشی از
انتقادات او بی آنکه از کسی نام ببرد، مستقیما
متوجه دولتی ها و تازه به دوران رسیده های حکومتی
بود. او در این بخش از خطبه های خود، اخطار کرد که
با زیر ضربه بردن آیت الله خمینی، عملا حاکمیت را
از پشتوانه مردمی که همچنان مقلد و طرفدار آیت
الله خمینی اند محروم می کنند، درحالیکه حتی
راهپیمائی 22 بهمن امسال نیز به دلیل احترام مردم
برای آیت الله خمینی بود. رفسنجانی در این بخش پا
را فراتر گذاشته و گفت که پشت جریانی که به حریم
آیت الله خمینی نزدیک شده دست های خارجی قرار
گرفته که می خواهد ایران را در برابر وقوع حوادث
مهم( بخوانید حمله به ایران و یا گسترش تحریم ها و
یا هر حادثه دیگری که از خارج روی دهد) بی پشتوانه
کند. رفسنجانی در نماز دیروز تهران، یکبار دیگر از
شورای نگهبان خواست تا شرایطی را فراهم کند تا همه
سلیقه ها بتوانند در انتخابات حضور یابند. این
نکات را از خطبه های دیروز نماز تهران بخوانید.
تكذيب دولت احمدی
نژاد و روح الله حسينيان
خمينی ستيزی
من نبودم، دمم بود- تقصير آستينم بود!
مصاحبه تاج زاده
مردم نباید به رانت خواران حکومتی
اجازه دهند به مجلس هشتم راه یابند
اگر به شعارهائی که درباره آگاهی مردم و وفاداری
آنها به نظام میدهند، کمترین اعتقادی داشتند،
اینگونه راه انتخاب مردم را برای مجلس نمی بستند!
حداقل شاه در اوج اقتدار و دیکتاتوری خود به
مخالفانش گفت که می توانند پاسپورت گرفته و ایران
را ترک کنند، اما آقای باهنر وعده قتل عام اصلاح
طلبان را میدهد.
"حميد انصاری" قائممقام موسسه تنظيم و نشر آثار
آیت الله خميني خطاب به «روحالله
حسينيان» که بام مستعار "خسرو" در جریان افشای قتل
های زنجیره ای، پرده از نقش او در پشت صحنه این
قتل ها نیز برداشته شد نامه ای منتشر کرده است.
روح الله حسینیان که گفته می شود در جریان فتوای
قتل سید احمد خمینی یادگار آیت الله خمینی نیز
کاملا قرار داشته و "احمد خوش کوش" از عاملین
اجرای آن قتل، درجریان بازجوئی از بازجویان وزارت
اطلاعات در زمان خاتمی گوشه هائی از این قتل را
فاش ساخت، در روزهای اخیر به دفاع از فرمانده سپاه
پاسداران برخاسته است. این دفاع نه از فرمانده
سپاه بلکه از سخنان او در صدور فرمان غیر مستقیم
به سپاه و بسیج برای ورود به صحنه به سود باصطلاح
اصولگرایان و جلوگیری از راه یافتن اصلاح طلبان به
مجلس هشتم بود. فرزند سید احمد خمینی که نوه آیت
الله خمینی نیز محسوب می شود و خود روحانی است و
در مرحله اجتهاد، از موضع گیری فرمانده سپاه در آن
سخنرانی انتقاد کرده و آن را مغایر نظر و خط امام
اعلام داشت. روح الله حسینیان از پشت پرده بیرون
آمده و در دفاع از آن سخنرانی فرمانده سپاه،
فرماند آن انتقادی از سید حسن خمینی را صادر کرد
که در روزهای اخیر با صراحت و با عنوان "لپ های گل
انداخته سید حسن خمینی( نشانه رفاه و بی دردی) در
سایت های امنیتی و مربوط به شبکه کیهان و موسسه ای
که مصباح یزدی در قم اداره می کند، با صراحت آغاز
شد.
پاسخ حمید انصاری به روح الله حسینیان و استدلال
هائی که او مستند به وصیت نامه آیت الله خمینی و
سخنان و توصیه های او می کند منتشر شده است، اما
اصل ماجرا که مربوط به نقش سپاه درحاکمیت جمهوری
اسلامی باشد، از این مرحله و این نوع توصیه ها
گذشته و در ماهها و سالهای آینده این واقعیت بیش
از پیش آشکار خواهد شد. آن خصوصی سازی لجام گسیخته
ای که ملی ترین بخش اقتصاد کشور مانند نفت و برق و
آب و مخابرات و پتروشیمی و راه آهن و هواپیمائی و
ذوب آهن و گاز و... که حتی در زمان شاه کسی جرات
نکرده بود آن را علنا پشت قباله خود کند، اکنون به
سود فرماندهان سپاه پاسداران و شرکت هائی که تشکیل
داده اند مصادر شده است. دولت در اختیار سپاه است
و فعلا تا اطلاع ثانوی احمدی نژاد سخنگوی آن. در
هیچ مراسم و عکس و فیلمی که از رئیس جمهوری پخش می
شود فرماندهان سپاه غیبت ندارند! رئیس ستاد مرکزی
نیروهای مسلح "سرلشکر فیروز آبادی" بنام تمام
نیروهای مسلح بارها از دولت حمایت کرده و مخالفان
را تهدید.
شواهد نشان می دهد که علی خامنه ای هم تا وقتی
رهبر است که در خط آنها حرکت می کند، در غیر
اینصورت ارج و اعتبار او بسیار بسیار نازل تر از
آیت الله خمینی است که یادگارش را کشتند و پسر
یادگار را در این روزها زیر ضربه گرفته اند تا یا
برود در خانه اش بنشیند و یا سرنوشت پدرش را قبول
کند!
نمی دانم
مایه تاسف است یا باید این را طبیعی دانست
که «صدای بحران به گوش افراد عاقل می
رسد». اینکه دولت کنونی هم با بخش مهمی از
نخبگان و از جمله نیروهای اصلاح طلب مشکل
دارد، ناشی از همین امر است. وقتی
اقتصاددانان نامه یی می نویسند که این راه
پیش گرفته شده به تورم می رسد، بر همین
اساس است. ولی آقای احمدی نژاد تا خودش
تجربه نکند، قبول ندارد و تجربه های جاری
دنیا برایش ملاک نیست. در مجلس نیز به
همین شکل شاهد برداشت های مکرر از صندوق
ذخیره ارزی بودیم که باعث افزایش حجم
نقدینگی موجود است. بنابراین می توان بر
این مدعا پای فشرد که «مشکل مدیریت» مشکلی
است که کاملاً در دولت کنونی، روی خودش را
نشان داده است. در این شرایط، مجلس هشتم
می توانست دریچه خروج نظام از وضع فعلی
مدیریت باشد. حداقل کار این است که
بگذاریم در مجلس هشتم حتی به صورت کنترل
شده نسیمی بوزد و حرف مخالف هم زده شود و
مردم حس کنند مجلس زنده است که ظاهراً به
نظر می رسد تصمیم بر این گرفته شده که این
دریچه باز نشود یا دست کم ردصلاحیت گسترده
نامزدهای اصلاح طلب در هیات های اجرایی و
نظارت این مساله را نشان می دهد. بر این
مبنا می توان دو ارزیابی از آینده ارائه
داد؛ نخست برای کلیت کشور و دوم برای
اصلاح طلبان یا حداقل بخش مهمی از آنان که
ظاهراً تصمیم برای حذف آنها از ارکان
حکومت و ممانعت از ورودشان به انتخابات
جدی است. در صورت عدم اصلاح وضع موجود
ردصلاحیت ها، چیزی که برای کشور اتفاق
خواهد افتاد این است که ظواهر امر حفظ
خواهد شد و مشکل مدیریت در ابعاد مختلف
شدیدتر می شود. این ادعایی نیست که صرفاً
از سوی اصلاح طلبان مطرح شده باشد. بزرگان
جناح اصولگرا هم به خوبی می دانند که
مدیریت یکسویه گروه آقای احمدی نژاد
مدیریتی است که کشور را روز به روز بیشتر
در بحران فرو می برد و حتی اگر تمام جناح
راست هم به کار گرفته شود، باز معلوم نیست
این کار به نتیجه برسد. در واقع، ما اگر
مجموع توان مدیریتی کشور را هم به کار
بگیریم، باز در مدیریت پایین هستیم.
منظورم این نیست که در دوران دولت های
قبلی نوابغ مدیریت را داشته ایم، ولی
حداقل فضای بازتر و گسترده تری وجود داشت
که در آن، یک کارشناس از اظهارنظر شخصی
خودش نگران نبود و می توانست کنار یک وزیر
بنشیند و پیشنهادهای خود را مطرح کند؛ چه
آن وزیر قبول کند چه نکند. ولی امروز
وضعیتی که ما می بینیم این است که کارشناس
باید حرفی زده باشد که وزیر بپسندد و وزیر
هم باید حرفی بزند که رئیس جمهور
بپسندد.اما در صورت ادامه وضع موجود در
ردصلاحیت ها و ممانعت از ورود همه یا بخش
مهمی از اصلاح طلبان به عرصه رقابت، نتیجه
یی که اتفاق خواهد افتاد، یک دوره چهار تا
ده ساله بسیار مبهم است. اصلاح طلبان
البته می توانند در گوشه و کنار جامعه
مدنی بنشینند و تا جایی که درها به روی
آنها بسته نشود، مسائل را رصد کنند. البته
این رصدکردن وضع موجود هم در جامعه ما با
مشکل مواجه است.
...
به هر شکل، وضعیتی که بر روند کلی اداره
کشور (به طور عام) و انتخابات (به طور
خاص) حاکم شده، نوعی فضای دلمردگی است که
کشور را دربرگرفته و تبعات این فضا، به
مراتب از دیگر تبعات وضع موجود (و از جمله
حذف اصلاح طلبان و منتقدان) خطرناک تر و
بدتر است و متاسفانه با تداوم روند موجود،
این یأس و دلمردگی به همه بخش ها تسری
پیدا کرده است.(خلاصه شده و برگرفته از
اعتماد)