برای رفتن به کاخ سفيد
رئيس جمهور آينده امريکا
از در وارد می شود يا از پنجره؟
افسانه نگاهي


 


لايحه بودجه سال 87
چنگ دولت احمدی نژاد
برگريبان کارمندان وکارگران
جهانگير جوانمهر

       پیک هفته 98  -------- 17دي 1386 7 ژانویه 2008

  infos@peiknet.com  

اخبار هفته

 سيستم می گويد:
توی دهن

طومار نويسان بزنيد
تا طومار نويسی

 رويه نشود!


ادامه خواب خرگوشی 

بی نظیر بوتو، پیش قربانی

 حوادث آینده ایران

افسانه نگاهی


فراخوان نهضت آزادی

سازمان ملل را به نظارت

بر انتخابات ایران فرا بخوانید


40 + 20
قدرت از اين اتاق ج.اسلامی را رهبری می‌کند!

 "دی ولت"
روسيه تحت اقتدار4 سلطان يهودی تبار

نامه سرگشاده دگرانديشان
مردم از آزار، سانسور
و سرکوب به جان آمده اند

سئوال روز مردم
دولت با 150 ميليارد دلار
درآمد
نفتی دوساله چه کرده؟

هاشمی رفسنجانی:
شاه را هم افزايش ناگهانی قيمت نفت بُرد

انتقال گلايه  به دفتر رهبر
سپاه پاسداران پای خود را
از دستگيری ها کنار بکشد!

محسن رضائی
شاهکار علی لاريجانی  
بازی - فريب - با سولانا بود

 از نتايج  "امنيت اجتماعی"
نرخ مواد مخدر در اصفهان

 دو برابر شد و پخش کنندگان  مسلح


با ارسال نامه  به قوه قضائيه
صف آرائی ازمیان
 فرماندهان سپاه

مصاحبه شيرين عبادی
تحريم و حمله، عليه مردم است

دکتر زهرا بنی يعقوب
دادخواهی فرماندهان سپاه
برای رسيدگی به تجاوز و قتل

 "رمضان‌زاده" :

در روی کار آمدن احمدی نژاد

42 در صد مردم مقصراند


 حسن روحانی
روزهائی که هر لحظه انتظارحمله امریکا میرفت

 کاظم دارابی در تهران
عضويت در
 چه تشکيلاتی
مهم تر از

وزارت خارجه و مجلس؟


آنچه را مطبوعات
تاکنون ننوشته اند

لقمه والله بالله
 دادگاه قتل زهرا کاظمی

3 زندان در تهران

اوین

1- زندان اوين- آنچه در جامعه می بينيد در اوين حکم است!

2- - بخش دوم - قزلحصار و رجائی شهر روی اوین را سفید کرده اند

3- زنان در اوین

 قزلحصار

1- زندان ابوغريب، در قرنطينه قزل حصار رنگ می بازد!

2- خلق های ايران در زندان قزلحصار به خودمختاری رسيده اند

رجائی شهر

آخرين بخش: زندان رجائی شهر اينجا باستيل ايران است


 خبرگزاری ايسنا
سخنرانی 16 آذری رهبر:
با سخنرانی، نشريات متنوع
و اجتماعات در دانشگاه ها موافقم

تحليل دکتر يزدی
تله ای بنام

"گزارش امنيتی امريکا"


در بيانيه چالوسانه
شيخ محمد يزدی يادش رفت بنويسد:
اعليحضرت شاهنشاه آريامهر

بيانيه تحليل شورای ملی مذهبی های ايران

یکنفر پاسخ بدهد

پرونده این جنایت کجاست؟

واردات خون آلوده بذر ایدز


احمدی نژاد درقطر
درها
ی دروازه ج. اسلامی
به رو
ی شيوخ گشوده می‌شود

 

انتشار گزارش تحقيقی گروه فعالان حقوق بشر درايران
قربانيان
در بازداشتگاه آگاهی
و خانه های امن امنيتی

بر اثر تلفات گسترده و نقص عضو های پی در پی و شکايات مردم به نهادهای مختلف داخلی و خارجی تدابيری در آگاهی در جهت نحوه شکنجه انديشيده شد که در آن به غير از شعبات 1 سرقت مسلحانه و 10 ويژه قتل و شعبه 18 کيف قاپی و شعبه کشف جرايم، مابقی شعبات که نزديک به 20 شعبه هستند متهمين را به گوشه ای محصور شده در قسمت همکف ساختمان جديد آگاهی می برند و تعدادی از درجه داران و افسران به طور دسته جمعی متهمين را شکنجه می کنند. از زدن کابل و تسمه و باتوم تا از آويزان کردن از سقف و آنقدر با چوب به سر متهم می زنند تا به صدها سرقت و چند قتل و سرقت مسلحانه و تجاوز به عنف اعتراف کند. مشهورترين روش در سال های گذشته در آگاهی تهران بستن متهمين به درخت قطور محوطه آگاهی معروف به "درخت سخنگو" بود که فرد را از پشت به اين درخت دستبند می زدند و دستهای فرد آنقدر کشيده می شد تا " تاندون های دستش پاره شود. آنقدر در اين حالت او را می زدند که به زنا با مادر و خواهرخودش هم اعتراف کند. متهمين را در مواردی که نمی توانند آنگونه که می خواهند در محدوده آگاهی شکنجه کنند به محله های خلوت و پارک ها و باغ ها و حومه شهر می برند و آنجا شکنجه می کنند.اگر بر حسب اتفاق متهم زير شکنجه تمام کرد، 2 تير به بدنش می زنند و می گويند در حال اعزام به محل تحقيقات می خواست فرار کند که مورد اصابت گلوله قرار گرفت! البته اين شکنجه خارج از محدوده آگاهی به شدت در حال گسترش و ترويج در ادارات آگاهی سرتاسر کشور است. در آگاهی نوجوانان و جوانان کم سن و سال را در سلولی جداگانه نگهداری می کنند و در بعضی موارد برای اقرار گرفتن سريع، اين نوجوانان را به سلول متهمين خطرناک مثل قتل و سرقت مسلحانه و تجاوز به عنف می برند تا غير مستقيم شکنجه شود و اگر سوء استفاده ای هم رخ داد چشم می بندند. انتقال 24 ساعته تا 72 ساعته به زندان های مجرمين خطرناک مثل رجايی شهر به طور سفارشی که زندانيان گاها تا بيش از 20 نفر به متهم ويژه و سفارش شده تجاوز می کنند و اين عمل با مجوز غير مستقيم متوليان انجام می شود. متهمين و مجرمين زن را در شعبات و دخمه های آگاهی و در مراحل تحقيقات و تجسس و حتی دستگيری  مورد بهره کشی و سوء استفاده های جنسی و هدايت به خانه های مجردی و پاتوق مامورين آگاهی قرار ميدهند که اين جزء پيش پا افتاده ترين  روش های رايج در ارتباط با زنان متهم و مجرم درحال انتقال و تحت بازجويی است.


مصاحبه البرادعی با الحيات، در آستانه سفر به ايران
يکی دو ماه آينده
برای ايران سرنوشت ساز است

نگرانی و ترس جهان غرب و بسياری از ناظران از آنست که ايران به تكنولوژی ويژه غنی‌سازی اورانيوم دست يابد و از آن در آينده برای خارج شدن از سيستم منع گسترش سلاح اتمی و ساخت سلاح هسته‌يی استفاده کند و به اين ترتيب استراتژی حمله در منطقه خليج (فارس) و خاورميانه آغاز شود. درصورتی كه ايران از معاهده‌ ان.پی.تی خارج شود ايرانی كه در حال حاضر دارای 3000 دستگاه سانتريفيوژ است به حداقل يك سال تا 18 ماه زمان نياز دارد تا به ساخت مواد اتمی مورد نياز ساخت بمب اتمی دست يابد.


بيانيه مجاهدين انقلاب
دفتر هر مجلس هفتمی را
 مردم می توانند ببندند!

مصاحبه رئيس کل دادگستری سيستان و بلوچستان
زمان عفو عمومی رسيده!
يك سوم زندانيان سيستان و بلوچستان آزاد می شوند

من از بازداشتی های تيرماه 1378 هستم
آنها که تونل وحشت ساختند
امروز دولت وحشت تشکيل داده اند

تور 8 روزه رئيس جمهور امريکا
 جورج بوش درخاورميانه و خليج فارس


گفتگو با بهزاد نبوی
آنچه پشت صحنه گذشت
و مردم ازآن خبر نداشتند!


Globalresearch- مقاله تحليلی ميشل شوسودفسکي (کامل) ترجمه بايرام منصوری
ايران کوچک
در توطئه جديد امريکا که از پاکستان شروع شده
 

سازمان اطلاعاتی پاکستان به نيابت از سوی سازمان های اطلاعاتی امريکا از القاعده حمايت می کند. اين سازمان از شاخه های فرعی سيا است. القاعده نيز مخلوق سيا بشمار می آيد که سازمان اطلاعاتی پاکستان، به نيابت از سوی سازمان های اطلاعاتی آمريکا به طور پنهان از آن حمايت می کند. دخالت القاعده و يا سازمان اطلاعاتی پاکستان در توطئه ترور بی نظير بوتو نشان می دهد که سازمان های اطلاعاتی آمريکا يا از اين ترور آگاهی داشتنداند و يا در آن سهيم بوده اند. "تغيير رژيم"، با اين هدف که رژيم نظامی بتواند وضعيت موجود را تثبيت کند، ديگر سياست خارجی آمريکا نيست. سياست خارجی واشنگتن به گونه ای فعال در مسير تجزيه سياسی و بالکانيزه کردن پاکستان قرار گرفته است. اين روش در دل طرح های جنگی آمريکا قرار دارد و دو کشور افغانستان و ايران را نيز در بر می گيرد. هدف گسترده تر ايالات متحده، از هم پاشی دولت شهرها و ترسيم دو باره مرزهای عراق، ايران، سوريه، افغانستان و پاکستان است. ذخائر عظيم نفت و گاز پاکستان عمدتا در بلوچستان قرار دارد، خطوط لوله های نفتی که از اين استان می گذرد و موجب شده تا ارتش به منظور حفظ منافع استراتژيک نفتی انگليس و آمريکا؛ در اين منطقه حضور مستمر نظامی داشته باشد. بلوچستان از لحاظ وسعت، 40 در صد خاک پاکستان را تشکيل می دهد و صاحب ذخائر مهم نفت و گاز و همچنين ذخائر وسيع مواد معدنی می باشد.

ميشل شوسودوفسکی تحليگر و دگرانديش سياسی، پيرامون آينده پاکستان و بالکانيزه کردن اين کشور و در آوردن ايرانی کوچک از دل رويدادهای خونين آينده  مقاله ای با عنوان "بی ثبات کردن پاکستان" در Global Research منتشر کرده است. اين مقاله تحليلی همراه است با دو نقشه که در آنها تغييرات مرزی ايران و پاکستان بدقت ترسيم شده است. تغييراتی که بموجب آن کردستان و بلوچستان، به همراه بخش های عرب نشين و نفت خيز خوزستان از ايران جدا خواهد شد و مطابق اين نقشه ها، احتمالا برای آذربايجان ايران نيز تغييراتی را در سر دارند.

بخش نخست اين مقاله در شماره روز گذشته پيک نت منتشر شد و قرار بود بخش دوم آن در شماره امروز منتشر شود. اما، با توجه به تعطيلات اعلام شده در ايران بمدت دو روز به دليل بارش شديد برف و سرما، مجموعه اين مقاله را بصورت پيوسته امروز منتشر کرديم.

بدين ترتيب و بموجب اسناد و اطلاعاتی که ميشل شوسودفسکی تحليلگر دگر انديش و استاد دانشگاه "اوتاوا" در کانادا منتشر کرده است، برخلاف همه ذوق زدگی های ناشی از محاصره امريکا درعراق و يا پذيرش جمهوری اسلامی بعنوان قدرت اول منطقه (ادعای رهبر جمهوری اسلامی در سفر اخير به يزد) حوادث بزرگ هنوز در راه است، همچنان که شتاب بحران اقتصادی در امريکا در راه است. يعنی گرهی ترين دليل جنگ و جهانگشائی و سلطه بر نفت و رقابت ميان کشورهای بزرگ سرمايه داری!

دراين ميان، روحانيونی که نبض قدرت را در بيت رهبری و شورای نگهبان و حوزه علميه قم و شورای ائمه جمعه دراختيار دارند و فرماندهان سپاه را نيز تابع خود به حساب آورده اند، در تدارک انتخاباتی فرمايشی، سرکوب و فشار بيشتر به مردم و عملا بيرون راندن مردم از صحنه دفاع از تماميت ارضی کشورند. تماميتی که با مونتاژ هواپيما و تصور کودکانه موشک پرانی و زيرآبی رفتن در خليج فارس هرگز تامين نخواهد شد و دستهای پنهان در کانون مرکزی تصميم گيری در جمهوری اسلامی، به اين روياها دامن می زنند و تا فردائی که ايران بر باد رود، باد زير عبای رهبر می کنند!

شوسودفسکی از نخستين تحليلگران جهان بود که مسئله حمله امريکا به ايران و تدارک تغيير نقشه منطقه خاورميانه را فاش ساخت و سپس همين تحليل و اطلاعات مندرج در آن پايه بسياری از تحليل و تفسيرهای بعدی در کليه مطبوعات جهان قرار گرفت. اين آشنائی با وی، می گويد که بايد سخنان و نظرات او را جدی تلقی کرد.


سود ناشی از سقوط ريال به جيب چه کسانی رفت؟
مجتبی منصف

ازطريق بندرعباس
ورود 20 کانتينر وسائل ويژه فاحشه خانه ها به ايران

اجرای حکم
دست و پای 5 تن را
در بلوچستان قطع کردند

بستن روزنه های خبری درايران
نوبت به خبرنگاران خارجی رسيد

ايران تعطيل شد!

صفحات مرکزی و شمالی ايران سفيد پوش شده و سرما همه راغافلگير کرده است. از جمله دولت را. از آنجا که دولت احمدی نژاد فکر می کند تعطيلی همه را خوشحال می کند و راه حل مقابله با نارسائی ها- از جمله بسته شدن راه ها، درجاده ماندن وسائط نقليه و قطع گاز و برق...- نيز اعلام تعطيلی است، استان مرکزی را برای دو روز تعطيل اعلام کرد و به استانداران نيز ابلاغ کرد که بر حسب تشخيص خود تعطيل کنند! اين تعطيل دو روزه امروز و فردا ادامه خواهد داشت و قرار است از چهارشنبه مملکت به حال عادی بازگردد! البته اين تعطيلی قرار است شامل حال بانک ها نشود.


ارتش و ژنرال ها

حزبی سراسری در پاکستان

اقتصاد و قدرت در قبضه این حزب است

چه کسانی این خواب را برای ایران دیده اند؟

نوشته  عایشه صدیق

ترجمه دینا کاویانی(لوموند دیپلماتیک فارسی)


مقایسه ای خواندنی میان عقل و استدلال احمد جنتی و مردم

مصاحبه سخنگوی شورای نگهبان

جنگ بی آتش بس بر سر تقلب در شمارش آراء


با حضور وزیر رفاه

برپائی همایش تهدید و تحقیر بازنشستگان و پیشکسوتان در تهران


پشت بحث بودجه کدام انگیزه پنهان است؟

دولت نیمه نظامی احمدی نژاد در اندیشه کودتا علیه مجلس آینده


لوموند دیپلماتیک ژانویه 2008 به  فارسی منتشر شد

  بخش اول مقالات ماه ژانویه و تعدادی از مقالات ماه گذشته لوموند دیپلماتیک فارسی، همراه با تبریک سال نو میلادی روی سایت اینترنتی این نشریه قرار گرفت. دراین شماره می خوانید:

1- آفريقا «نه» گفت 2- سلطه نظاميان بر ثروت هاي پاکستان3- کنگره آمريکا چه وقت به جنگ عراق پايان خواهد داد؟ 4-  «سرمايه سلامت» شما براي من جالب است 5- جامعه ترکيه درميان ارتش و اسلامگرايان 6- فئودال هاي  جديد 7- آيا واشنگتن آمريکاي لاتين را از دست داده است؟ 8- آيا توافقنامه کيوتو را بايد سوزاند؟ 9- کارگران اداره شرکت ها را  به دست مي گيرند


سفر شاهنشاهی علی خامنه ای به یزد

3 نکته از میان همه پرگوئی ها

یک روزی  فرمان مناسبات با امریکا را میدهم

تقليد از جشن های 2500 ساله شاهنشاهی
برای ثبت در تاريخ جمهوری اسلامی

گزارش خبرگزاری مهر از تدارک سفر شاهنشاهی رهبر به يزد:
1- تامين و هماهنگی در خصوص استقرار تيم های پزشکی و درمانی در طول مسير استقبال و سطح جاده
های مواصلاتی،
2- آمادگی کامل بيمارستان های يزد،
3- تامين بيش از 200 دستگاه
خودرو سبک،
4- تامين بيش از 500 دستگاه اتوبوس،
5- تامين پنج قطار جهت اعزام
زائرين از شهرستانهای بافق، ميبد، اردکان و طبس،
6- تامين بيش از 80 کانتينر
جهت برگزاری مراسم
7- تامين مهمانسرای مناسب برای اسکان چهار هزار نفر از
مهمانان شرکت کننده در مراسم استقبال
8- هماهنگی و تامين غذای مورد نياز،
9- تامين بيش از 10 هزار پلاک
مورد نياز جهت دريافت اشياء و وسايل مردم،
10- تامين 10 هزار تخته پتو،
11- ايجاد
چندين چادر و ايستگاه جهت امداد گمشدگان،
12- بيمه کليه افراد شرکت
کننده و کادر اجرائی،
13- تهيه بيش از 100 هزار بسته کيک و شير استريل جهت
توزيع در ايستگاههای صلواتی،
14- تهيه بيش از يک هزار متر مربع برزنت جهت نصب
در جايگاه های بازرسي
15- تامين سوخت مورد نياز خودروهای مرتبط با برنامه های اين سفر
16- تامين برق اضطراری محل های برگزاری مراسم،
17- نصب داربست های فلزی موردنياز،
18- ايجاد جايگاههای مربوط به سخنرانی و رفع موانع فيزيکی موجود در طول مسير استقبال.
نظرات كاربران:
▪ آيا مقام معظم رهبری به شخصه از چنين تدارکی راضی هستند؟
▪ ضمن احترام به مقام معظم رهبری دوست داشتم بدانم اين همه هزينه از كجا تامين
 و پرداخت می شود و چه لزومی دارد اين همه نيرو و هزينه؟
▪ آيا اين کار ها برای يک سفر خادم يک ملت به يک استان درست و اسلامی است؟
آيا اينها عمل کردن به فرمايشات مولاست؟ ولی وای بر کسانی که در اين امور دخيلند و وای بر ما که ساکت نشسته می نگريم.
▪ اين خرج ها از جيب کيست؟ نتيجه اش چيست؟ خداوکيلی اگر دين نداريد حداقل آزاده باشيد...
▪ از رهبر انقلاب تقاضا دارم تا شخصا با اين تملق گويان برخورد کنند تا درسی برای باقی مديران باشد.
▪ رهبر انقلاب بهتر است سرزده و بدون اطلاع قبلی به استانها سفر کند تا خادم يا خائنين ملت را بشناسد.


8 هزار امام زاده
در آمدش را اعلام کنيد نيازی نيست مراکز فرهنگی شوند!

پس از شورش و حکومت نظامی در بندرترکمن

شورش مردم معترض

در فقیرنشین ترین محله زاهدان


يورش امنيتی به دو مسجد در اهواز

یکنفر جرات نمی کند از مصباح یزدی و احمد جنتی

بپرسد این همه شکر را چرا وارد کردید؟

آنها که خود شکر می خورند اما زهر به کام مردم می کنند!


این کارنامه درخشان را، باید

مانند "چفیه" به گردن رهبر بست

آمار ورودی به زندان ها در دولت حزب الله به 617 هزار نزدیک شد


سخنرانی رئیس شورای سیاستگذاری ائتلاف اصلاح طلبان

به مردم باید گفت

با چه شرایطی روبرو هستند


تحصن کارگران "قوه پارس" در مقابل وزارت صنایع


درايران
شمار کودکان کار و خيابان گرد فراتر از 5ر1 ميليون است


11 ميليون کارگر ايرانی
در اقتصاد غير رسمی فعال اند

سخنرانی احمدی نژاد در جمع حجاج، روز عید قربان

سیاست " دوزار" نمی ارزد

اگر متصل به امام زمان نباشد


نیروی انتظامی بی تقصیراست!

طرح جامع عفاف را احمدی نژاد ابلاغ کرده!


در خیابان عفیف آباد

درگیری مردم شیراز با ماموران و لباس شخصی ها


حساب بانکی

AKHP

DEUTSCHE BANK

BIC: DEUTDEDBBER

IBAN. DE 31100700240459374500

آدرس پستی

Postfach 200208
  13512 Berlin

Germany

 

 

    

 

 
 
 

تماس با ما - اشتراك پيك

دیدگاه ها

محمد خاتمی
شانس بزرگ

 ج. اسلامی برای

به صحنه بازگرداندن مردم خسته ایران
  النهار- بيروت (5 ژانويه 2008)
کامليا انتخابی فرد


ترکمن ها
در تور سرکوب
ع. ديه جی

قتل صياد جوان بندرترکمنی "حسام الدين خديور" روز جمعه هفتم دی و خروش مردم خشمگين ترکمن و تهاجم به نيروی انتظامی و فرمانداری بندرترکمن و دستگيری معترضين و حوادثی که در پی آن پيش آمده بازتاب گوناگونی در رسانه ها داشته است. در واقع اين اولين باری نيست که صيادی جوان و مستمند به خاطر چند ماهی در ترکمن صحرا به قتل می رسند، مردم ترکمن صحرا هر سال شاهد چنين حوادثی هستند که هر بار از سوی مسئولين تصادفی و غير عمدی تلقی می شود و حتی يک بار نشده که عامل قتل به مجازات برسد تا مردم باور کنند که براستی نگاه عدالتمندانه ای در اين ميان هست. با تکرار اين قتل ها هميشه پيش بينی می شد که بالاخره کاسه صبر اين مردم مظلوم به سر می رسد و بالاخره رسيد و روز يکشنبه 9 دی صدها تن از مردم خشمگين ترکمن به پاسگاه نيروی انتظامی و فرمانداری بندرترکمن هجوم بردند و شيشه ها را شکستند و ماشينها را به آتش کشيدند تا جايی که پای نيروهای ضد شورش انتظامی به بندرترکمن کشيده شد و سرکوب و ضرب و شتم و دستگيريها آغاز شد. چنان که در حال حاضر حدود سيصد نفر از مردم بندرترکمن در بازداشت بسر می برند؟
براستی اين مردم جگر سوخته ای که در بندرترکمن عصيان کردند، نه آشوب طلب هستند، نه تجزيه طلب، نه عامل بيگانه، اينها مردم زجر کشيده ای هستند که هر سال با کشته شدن عزيزان خود به خاطر چند ماهی به ستوه آمده و به خروش افتاده اند. اينها مردمی هستند که سالهای سال ديدند که پيگيری قانونی آنها ره به جايی نبرده، اعتراض نماينده شان گوش شنوانی نداشته و کسی نيست که خاطيان را به مجازات برساند. بالعکس مدتی نگذشته باز هم شاهد قتل يکی ديگر از عزيزان خود شده اند. اين مردم تقاضايی ندارند جز اجرای قانون و عدالت و محاکمه قاتلان و برخورد قانونی با آنان. اينها طالب زندگی آرام و بدون آشوب در منطقه و کشور خود هستند، اما آرامشی که نان و زندگی و امنيت جانی نيز به همراه داشته باشد، نه آرامشی که از سکوت وحشتبار ببار آيد. اينها طالب برخورد قانونی و انسانی حراست دريا و نيروی انتظامی با صيادان غير مجاز هستند، نه برخوردهای وحشيانه فردی و فراقانونی که فرياد آنان را بر آورد. فريادی که امروز نه تنها در ترکمن صحرا نه تنها در ايران بلکه در کل جهان انعکاس يافته است که هرگز به نفع کشور نيست. اما براستی مسببان اصلی پيدايش چنيين بحرانی چه کسانی هستند؟ مردم گرسنه يا ماموران خاطی که خودسرانه و بی مسئولانه آن انسانهای مظلوم را به خون می کشاند و حق زندگی را از آنان سلب می کنند؟ و انسانها را چنان به تنگ می آورند که چاره ای جز عکس العمل فيزيکی نمی بينند؟ آيا مردم زجر کشيده و صيادان گرسنه که به عنوان شورشی دستگير می شوند ضد نظام هستند؟


نوبت

"فالگیر" ها

و رمال ها رسیده

مهدی خزعلی

همسفر یکی از مسئولان نظام بودم که شاید راضی نباشد نامش در این مقاله بیاید. می گفت در جلسه شورای امنیت مطرح کردم که: «دهه اول انقلاب دوران حکومت علماء و مجتهدین بود، دهه دوم انقلاب دوران حکومت وعاظ و منبریها ، دهه سوم انقلاب دوران حکومت روضه خوانها و مداحان است و دهه چهارم انقلاب نوبت به رمال ها و فالگیرها می رسد.»

به او عرض کردم ظاهراً دولت نهم بسیار جلوتر از برنامه پیش می رود و هم اکنون طلیعه داران حاکمان دهه چهارم به مسند قدرت تکیه زده اند، گاهی هاله نور می بینند و گاه در یک صف بدون امام جماعت، نماز جماعت می خوانند و به زعم خود به امام عصر (عج) اقتدا می کنند، برخی درمسیر سفر استان شمالی در میانه جنگل با امام قرار ملاقات گذاشته و نماز را به امام حی اقتدا می کنند، برخی از آینده خبر می دهند و برخی خود را مؤید حضرت می دانند و برخی معجزه هزاره سوم اند. باید این اخطار را جدی گرفت و نگذاشت تمسک به خرافات و خواب نما شدن جای استدلال و منطق را بگیرد، مبارزه با پوپولیزم و ترویج علم و عالم باید استراتژی اصلی مصلحین در دهه چهارم باشد و اگر چنین نکنند بر دار شدن شیخ فضل اله و کف زدن انقلابیون دور از ذهن نمی باشد .


آن شيخی که
سنگ پای قزوين
 را از "رو" برده!

حجت الاسلام شجونی از جمله روحانيونی بود که اندک مدتی در زمان شاه زندانی بود و در سال انقلاب- پيش از اوج گيری آن- از زندان بيرون آمد. اولين منبرش در يکی از مجالس ختم خيابان مولوی بود. رفت بالا منبر و در ميانه سخنرانی آيه ها يادش رفت و چند تنی از ملی مذهبی ها که پائين منبر نشسته بودند – از جمله مرحوم "علی بابائی"- از قديمی های نهضت آزادی ايران. مجلس مربوط به درگذشت يکی از بازاری ها بود و علی بابائی که ميان بازاری ها وزن و اعتباری ويژه داشت همان پائين منبر به داد شجونی که بالای منبر توی تله افتاده بود رسيد و با صدای بلند گفت، «عيبی ندارد، آدم توی زندان دچار فراموشی می شود. آقای شجونی هم تازه از زندان بيرون آمده»
آن بيسوادی آخوندی در بالای منبر با اين تعريف و توجيه مرحوم علی بابائی، تبديل به اعتبار برای شيخ شجونی تقريبا جوان شد.
انقلاب اوج گرفت و هرکس دستش به تخته پاره ای بند شد. از جمله شيخ شجونی جوان، که از قضا دستش برای معاش در جيب ملی مذهبی هم بود. هم بعد از بيرون آمدن از زندان و هم قبل از آن. رابطه ای مانند رابطه حجت الاسلام معاديخواه، مثل امیدنجف آبادی و مثل خيلی های ديگر، که هر کدام سرنوشتی متفاوت در جمهوری اسلامی یافتند. معادیخواه وزیر ارشاد شد و چوب روشنفکری اش را خورد و برکنار شد، امید نجف آبادی چوب تقلید از آیت الله منتظری و صدور حکم اعدام برای سید مهدی میراشرافی از یاران آیت الله کاشانی و از عوامل کودتای 28 مرداد را خورد و بعدها به حکم ریشهری و به بهانه ارتباط با سید مهدی هاشمی اعدام شد و شجونی هم که خودش را رسانده بود به حزب جمهوری اسلامی، شد نماينده مجلس از كرج. اما نه در مجلس گل کرد و نه پس از بيرون آمدن از مجلس. نه سواد درست و حسابی آخوندی داشت و نه مانند امثال حجت الاسلام کديور تحصيلات دانشگاهی کرده بود. ناطق خوبی هم نبود، از بد روزگار صدای خوبی هم برای ذکر مصیبت نداشت. يگانه سرمايه اش سيم انداختن روی سيم قدرت بود و کم نيآوردن در "پرروئی".
با انحلال حزب جمهوری اسلامی، همراه موتلفه چی ها که ستاره اقبالشان برای دوران پس از آيت الله خمينی می درخشيد همراه شد و رفت در مرکزيت موتلفه اسلامی. زير بغلش را بازای ها گرفتند و به ثروت و مکنت رسيد. مثل خيلی های ديگر. تا اينجای کار عيب و ايرادی در جمهوری دوم اسلامی – دوران رهبری علی خامنه ای- بر امثال وی وارد نبود، اما ناپرهيزی های مکرری در قزوين کرد که سر و صدايش را در نيآوردند به اين شرط که زياد جلو نيآيد و هوس های سياسی نکند.
تا قبل از دولت احمدی نژاد به اين تعهد پايبند ماند و به همين دليل هم نامش بر سر زبان ها نبود و کسی هم پرونده دوران زندان شاهنشاهی اش را نگشود و به وقايع و سوابق قزوين هم اعتنائی نکرد. با رئيس جمهور شدن احمدی نژاد و بالا رفتن آب ها، شيخ شجونی آن تعهدش را فراموش کرد و برای مجلس هشتم خيز برداشت. وقتی جوان ترگل ورگلی مثل "بذرپاش" برای "سايپا" و وزارت صنايع خيز بر ميدارد، چرا شيخ شجونی برای مجلس خیز برندارد؟
در ادامه همين خيز جديد، شيخ شجونی اخيرا در مسجد محمدرسول الله قزوين بالای منبر رفته و گفته است:
«رهبر انقلاب چند سال پيش سخنرانی کردند و از دست خواص ناليدند. چون وقتی پالون خواص کج شود، فاتحه عوام خوانده است. رايس وزير خارجه امريکا گفته بايد به کمک اسرائيل، اردن و مصر از اصلاح طلبان حمايت کنيم. چرا اين اصلاح طلبان بی غيرت ما يک کلمه در روزنامه ها نمی نويسند گور پدر هرچه آمريکايی و هرچه رايس است؟
دشمنان جمهوری اسلامی با مواد مخدر و سی دی های مستهجن قصد فاسد کردن دختران و پسران را دارند . الان موقعش است که اين روزنامه های مزدور و اين دوم خردادی های مرتد و بی دين، که رويشان سنگ پای قزوين را از رو برده! يک حزبی درست کنند و اسلام را زير سئوال ببرند.»

باد از کدام سو می وزد؟


برای دولتی ها
کلاس تاريخ
ايران بگذاريد
عطاء الله مهاجرانی

تلويزيون الجزيره هرشب برنامه پر بيننده ای دارد با عنوان: آن سوی خبر.
يکشنبه شب9 دی ماه، از ايران فردی با نام سيد امير موسوی دراين برنامه صحبت می کرد. از لندن هم يک نويسنده عراقی به نام عبدالامير علوان دراين برنامه حاضر شده بود. آقای موسوی با عنوان کارشناس مسايل راهبردی معرفی می شد؛ علوان هم با عنوان نويسنده عراقی. موضوع بحث قرارداد 1975 بود و شيوه تقسيم مرزی بر اساس آن.
آقای موسوی می فرمودند که خط ميانه رود کارون به عنوان خط مرزی بر اساس قرارداد مورد توافق طرفين قرار گرفته است. طرف عراقی هم بی دقتی کارشناس ايرانی را گل گرفت و گفت: رود کارون ، رودخانه ای کاملا در درون اراضی ايران است, اگر ايرانيان می خواهند رودخانه مرزی باشد؛ ملت عراق خوشامد! می گويد. گمان می کردم کارشناس بی دقت ايرانی که اين متلک آبدار را شنيده؛ عذر خواهی می کند و می گويد, اشتباه کرده و منظورش "اروند رود" بوده است. متاسفانه نه تنها اشتباهش را جبران نکرد, بلکه در توجيه به معاهده ارض روم اشاره کرد؛ که در آنجا از کارون صحبت شده است...
که البته اين هم اشتباه دوم بود. اين پافشاری بر جهالت هم نوبر است. جهالت آن هم در يک مساله مهم استراتژيک.