محمد جهرمی ـ وزیر کار و امور اجتماعی
درحاشیه همایش ملی بهره وری،
با خبرگزاری ایسنا مصاحبه کرده و بر
اخبار جسته و گریخته ای که پیرامون
انتقال پایتخت از تهران در محافل
سیاسی مطرح است مهر تائید زد. جهرمی
گفت:
«طرح انتقال پایتخت در حال بررسی است
و امیدواریم که هر چه
سریعتر
به نتیجه برسد.
نباید به شهرهای بزرگ اجازه بزرگتر
شدن بدهیم و شاید بتوان بخشی از آن را
نیز با مهاجرتهای معکوس رفع کرد.
هزینههای بالاسری شهر تهران به
مراتب بیشتر از هزینههای سرانهای
است و به همین دلیل نیز دولت مجبور
است
یارانههای زیادتری را به تهران بدهد.
اگر بتوانیم پایتخت را که مرکز
اداری و سیاسی کشور است منتقل کنیم
بخش اعظمی از این هزینهها را می
توانیم کنترل
کنیم و کاهش دهیم.
هزینه انتقال پایتخت بهمراتب کمتر از
هزینههایی است که هر سال در حال
پرداخت شدن
است. تاکید بر این ندارم که پایتخت به
یکی از شهرهای موجود برود بلکه باید
به سمتی
برویم که پایتخت جدیدی را تقویت کنیم
و مرکز اداری و سیاسی جدیدی داشته
باشیم.»
وزیر کار دولت احمدی نژاد که بیشترین
پیوند را با احمدجنتی دبیر شورای
نگهبان دارد و سالها پیشکار اقتصادی
وی در فارس بوده است، در این مصاحبه
نگفت که کدام منطقه ایران برای ایجاد
یک پایتخت اداری در نظر گرفته شده
است، اما سفر طولانی اخیر رهبر به
فارس و بویژه شیراز، در پیوند است با
سخنان وزیر کار که سالها در فارس و
شیراز خدمت کرده است.
این که طرح انتقال پایتخت، با اهداف
نظامی دراز مدت همآهنگ شده و یا برای
تمرکز زدائی از تهران است، نکته ایست
که هنوز مجهول است. اما تاکید که
جهرمی بر سرعت انتقال پایتخت و ایجاد
یک شهر جدید می کند، بیشتر ضرورت
نظامی این انتقال را برجسته می کند و
این تائید همان اخباری است که در
محافل سیاسی در جریان سفر طولانی رهبر
به فارس بر سر زبان ها بود و پیک نت
در شماره 16 اردیبهشت خود نیز آن را
منتشر کرد که آن را میتوانید از
اینجا
بخوانید.
نکته دیگری که در سخنان جهرمی، پرنفوذ
ترین وزیر کابینه احمدی نژاد مطرح شده
مهاجرت معکوس است، که وحشت از طرح های
دوران انقلاب فرهنگی در چین و انتقال
شهر نشینان به روستاها در دوران حکومت
"پل پوت- ینگ ساری" دو جنایتکار
تاریخی در کشور کامبوج را تداعی می
کند. طرحی که به قیمت جان حداقل 2
میلیون نفر تمام شد و جاده های
روستائی مملو از اسکلت ها و جمجمه های
شهر نشینان در حال انتقال به روستاها
شد. البته تکرار چنان فاجعه ای در این
دوران و در جمهوری اسلامی ناممکن است،
اما حتی فکر تقلید از چنین طرح هائی
نشان دهنده آن تفکر مسلط در دولت
کنونی است.