جنجال بزرگ در
قوه قضائیه بر سر مصاحبه
تلویزیونی فرمانده کل نیروهای
انتظامی و دفاع او از سردار
زارعی این احتمال را قوت
بخشیده که نوارهای ضبط شده از
مناسبات جنسی او با دختران و
زنان روی سی دی پخش شود!
بمناسبت تقاضای فراکسیون سپاهی- امنیتی
مجلس
جهت تشکیل پرونده امنیتی برای محمد خاتمی
فیلم را ببینید!
فرمان انفجار و ترور
بنام صدور انقلاب
بی شاخ و دم صادر می شود
فراکسیون سپاهی- امنیتی مجلس
هفتم، که شمار آنها بالای 70 تن
است، روز گذشته از وزیر اطلاعات
وامنیت "غلامحسین اژه ای" خواستند
تا با محمد خاتمی به دلیل ابراز
یک جمله در سخنرانی اخیرش برخورد
کند. خاتمی در این سخنرانی بطور
عام گفته بود که انقلاب با تفنگ و
ایجاد انفجار در خارج صادر نمی
شود. هنوز متن دقیق جمله مشخص
نیست اما ظاهرا مضمون سخن همین
بوده است و پیک نت نیز آن را با
همین عنوان منتشر کرد. دیگر رسانه
ها نیز تقریبا با اندک تفاوتی
همین مضمون را مورد توجه قرار
دادند. این که 77 نماینده
فراکسیون یاد شده و پیش از آنها
حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان
این جمله را پرچم حمله امنیتی به
خاتمی کردند، آشکار است:
1- این روزها به در و دیوار می
زنند که به هر بهانه ای شده خاتمی
را از ورود به صحنه انتخابات
ریاست جمهوری آینده محروم کنند.
2- وقتی چوب بلند می شود "گربه
دزده" حساب کار خود را می کنند.
در واقع اگر ریگی به کفش نداشتند
دلیلی برای وحشت هم نداشتند و یا
بدنبال بهانه ای برای ساختن یک
پرونده امنیتی و احتمالا حکمی از
دادگاه ویژه روحانیت نبودند. صریح
تر و جنجال برانگیز تر از این
سخنان در لفافه خاتمی را در همین
هفته های اخیر "مقتدا صدر" با
اعتراف به دخالت نظامی سپاه
درامور عراق کرد تا نزد امریکائی
ها عزیز شود!
از این دست نمونه ها بسیار است که
حتی در سخنرانی رهبر جمهوری
اسلامی هم میتوان پیدا کرد. بویژه
وقتی چفیه به گردن این و آن را در
منطقه تهدید میکند!
یا فراکسیون نظامی- امنیتی مجلس
هفتم از دنیا بی خبر است و یا با
اشاره فرماندهان سپاه و بیت رهبری
وارد این بازی شده است که در هر
دو صورت وای بر مجلس!
همه این نمایندگان را میتوان دسته
جمعی در یک سالن جمع کرد و روی
شبکه يوتوب نام "عباسی" استاد
راهبردی دانشگاه امام حسین –
دانشگاه سپاه پاسداران- را نوشت
تا فیلم های مربوط به سخنرانی های
او یکجا ظاهر شود و سپس چندتائی
از این فیلم ها را برای آنها پخش
کرد تا با چشم ببینند و با گوش
بشنوند توصیه به انفجار و تفنگ را
درکشورهای منطقه. نه تنها منطقه؛
بلکه جهان. اگر 77 نماینده
فراکسیون سپاهی- امنیتی مجلس خود
از شاگردان کلاس دکتر عباسی
نبودند و حقیقتا بابت امنیت ملی
نگران بودند تا حالا یکبار در این
مجلس می گفتند که جلوی این استاد
مبلغ ترور و انفجار را بگیرند.
بگذریم از سخنرانی های ضد امنیتی
ملی رئیس دولت که خود ماجرای
دیگری است.
یادگاری از این مجلس زنانه
شاید در گنُبد دوار بماند!
آن "مهر" لاتین
درکنار عکس از ما
نیست. یک خوش نمکی اتفاقی است. یعنی
اسم
خبرگزاری مهر است پای عکس های این
خبرگزاری که در این عکس خوش نشسته و حداقل
به عکس بی نمک ترین رئیس مجلس تاریخ ایران
کمی نمک زده! نمی دانیم چرا انتخابی فرد،
-خبرنگار مستقل ایرانی مقیم امریکا - برای
شرحی که از گرانی- بویژه گرانی برنج و
جمع شدن برنجکاران گیلک در روزهای اخیر در
مقابل مجلس - در وبلاگش نوشته، این عکس
را انتخاب کرده است. برنجکاران بیرون مجلس
جمع شده اند و رئیس مجلس بجای حضور در آن
جمع، در این جمع زنانه غشی کرده!
لابد فکر کرده اینجا بیشتر در امان علی لاریجانی
است و این سنگر برای دفاع از ریاستش بر
مجلس محکم تر از سنگر بیرون مجلس است. خبر خیز گام به گام علی لاریجانی
برای ریاست مجلس هشتم را در بالای صفحه
اول این شماره می توانید بخوانید، گرانی
انتخابی فرد را هم از
اینجا!
واکنش ها نسبت به سخنان تازه احمدی نژاد
سخنان احمدی نژاد
همان حرف های قدیمی حجتيه است
مصاحبه دبیرکل مجمع روحانیت مبارز در
واکنش به سخنان
احمدی نژاد که از کانال اول سیمای جمهوری اسلامی
پخش شد و عنوان اول شماره روز گذشته پیک نت بود.
نامه سرگشاده نخستین رئیس دانشگاه تهران
در جمهوری اسلامی
آقای خامنهای !
"گول" تظاهرات فرمایشی را نخورید
اوضاع مملکت خراب تر از تصورات است
چرا این همه دشمنی با دانشجویان و
دانشگاهیان؟ پس از آن همه ستم وکشتار دانشجویان و
استادان در دهه 60
چگونه است که هنوز بسیاری اززندانیهای سیاسی ـ عقیدتی
را دانشجویان تشکیل میدهند؟
اقدام نظامی
دشوار اما محتمل!
رئیس ستاد مشترک آمریکا "ژنرال مایکل
مولن" روز گذشته در یک مصاحبه خبری با
شبکه تلویزیونی اسرائیل اعلام کرد:
حمله به ایران را با توجه به حضور
نظامی آمریکا در عراق و افغانستان،
اقدامی دشوار است.
آمریکا
خواهان راه حل دیپلماتیک برای مسئله
اتمی ایران است اما هرگز گزینه نظامی
را رد نکرده است.افزایش فشارهای مالی،
دیپلماتیک و سیاسی بر ایران ضروری است
به همان اندازه که گزینه اقدام نظامی
را نباید فراموش کرد.
ازاین دو، یکی عرب است و دیگری
ایرانی. آنکه کلاه تکواندو بر سر
دارد ایرانی است و حتما اگر کلاه
را هم بردارد باید یک چیزی روی
سرش بکشد اما دومی عرب و اهل
امارات متحده است و آزاد از حجاب
اجباری. هر دو در المپیک پکن
روبروی هم خواهند ایستاد. البته
اگر برای حریف ایرانی، قبل از
حرکت و در داخل کشور حریف حکومتی
و مذهبی درست نشود و مانع رفتنش
نشوند! اولی که عرب است و دختر
"شیخ محمد آل مکتوم" حاکم امارات حتما می
رود! بقیه گزارش را از
اینجا
بخوانید!
امریکا برای چپاول به عراق حمله
نکرد. این حمله برای آن بود که
فهمیدند قرار است دست الهی در این
منطقه بیرون بیآید. از افتخارات
دولت من اینست که واردات 35
میلیارد دلاری دولت قبلی را
رساندن به 45 میلیارد دلار که
الهی بشود 200 میلیارد دلار. امام
زمان به مردم گفت 22 بهمن(سال 57
و در واکنش به اعلام حکومت نظامی)
در خیابان بمانند، هیچ تحلیلگری
نمی توانست این را بگوید، حتی
امام که خیلی زیرک بود.
موسوی لاری:
شعارهای احمدی نژاد
برای مردم ایران "نخ نما" شده
آنها صدها هزارند
خبر این
گزارش تصویری آنست که دولت احمدی
نژاد و نیروی انتظامی همآهنگ با
دولت برای معضل کودکان خیابانی هم
راه حل ضربه ای پیدا کرد. آنها را
از خیابان ها جمع می کنند. دهها
هزار کودک خیابان را چه خواهند
کرد معلوم نیست. فعلا با این طرح
و با ترساندن بچه ها و دست های
پشت صحنه ای که آنها را در شبکه
های مختلف دستفروشی و پخش مواد
مخدر و ... اداره می کنند، خیابان
های پایتخت را می خواهند برای مدت
کوتاهی از این کودکان پاک کنند.
این طرح به اجرا گذاشته شده ،
درحالیکه صورت مسئله همچنان برجای
خود باقی است. یعنی فقر خانواده
ها، آواره شدن روستائیان و جمع
شده میلیون ها تن از آنان پشت
دروازه شهرهای بزرگ، کودکانی که
حاصل صیغه اند و شناسنامه ای
ندارند.
سفر رهبر به فارس، یک سفر جنگی است که زیر
پوشش
سفر استانی اکنون یک هفته است ادامه دارد
شیراز تبدیل به ستاد
و محل شورای جنگ شده
پیرامون سفر ناگهانی و طولانی رهبر
جمهوری اسلامی به فارس، در محافل
سیاسی تهران گفته می شود که این سفر،
علیرغم پوشش خبری که بعنوان دیدار
رهبر با مردم فارس برای آن درست کرده
اند، سفری کاملا نظامی است. ابلاغ و
تنظیم برخی آرایش های دفاعی در منطقه،
بعنوان پشتیبان خاکریز بوشهر، ایجاد
پایگاه های جانشین نظامی برای جایگزین
ساختن آنها بجای پایگاه هائی که در
حمله احتمالی امریکا ضربه خواهند
خورد، دفاع موشکی از بوشهر و حتی نصب
پایگاه های جدید پرتاب موشک انگیزه
اصلی این سفر است. تقریبا تمام
فرماندهان ارتش و سپاه به شیراز احضار
شده اند و هواپیماهای نظامی در روزهای
اخیر بی وقفه از تهران و بندرعباس به
سمت شیراز پرواز می کنند و فرماندهان
و تجهیزاتی را می برند، بر میگردانند
و یا جابجا می کنند. هیچ مقامی با
صراحت نمی گوید پشت صحنه چه خبر است،
و این درحالی است که نخبگان حاکمیت در
روزهای اخیر اشاره به جدی بودن حمله
نظامی به ایران می کنند. طرح و نقشه
مقابله با اشغال جنوب ایران، عملیات
تخریبی پس از وقوع چنین اشغالی و
تبدیل عشایر منطقه به ارتش نامنظم
ضربه و گریز و جنگ های فرسایشی منطقه
ای و انتقال مهم ترین انبارهای نظامی
به شیراز، بعنوان منطقه ای هم در مرکز
ایران و هم نزدیک به نواحی جنوبی،
شرقی و جنوب شرقی از جمله نکاتی است
که پیرامون سفر رهبر به شیراز و فارس
گفته می شود. اگر همه آنچه در محافل
زمزمه می شود واقعیت داشته باشد، باید
قبول کرد که اطلاعات حکومت از زمان
حمله به ایران چنان دقیق شده که ضرورت
آرایش نظامی در دستور قرار گرفته است
و درعمل شورای جنگ در شیراز تشکیل شده
است. طولانی شدن سفر رهبر به فارس که
تاکنون سابقه نداشته نیز بر زمزمه های
محافل سیاسی مهر تائید می زند.
حاشیه شهرهای کشور از جمعیت روستائی آواره مالامال شده است و
روستاها خالی و بی رونق. واقعیات
اینهاست نه آن ادعاهائی که رهبر در
سخنرانی خود در فارس کرد. مجلس و دولت
و حاکمیت در انحصار مریدان و چاپلوسان
قرار گرفت و ایران از صاحبنظران ملی
محروم شد و یک تنه ایران را به آنجا
بردند که اکنون رسیده است. این شرایط
را از قول بانک مرکزی بخوانید که روز
گذشته با صدور اطلاعیه ای اعلام داشت:
«شاخص بهای کالاها و خدمات مصرف در
مناطق شهر
یایران
در فروردین 1387 نسبت به ماه قبل 3.1
درصد و نسبت به ماه مشابه سال قبل
24.2درصد افزاش يافت.
بر این اساس ميزان تورم در 12 ماه منتهی به
فروردین ماه سال 1387 نسبت به 12 ماه
منتهی به فروردین ماه سال 1386 معادل
19.1درصد است.
تورم
درتهران 19.5 درصد است.
»
حالا، آخرین تماس با پیک را از تهران بخوانید:
برنج که کیلوئی 1500 تا 2000 تومان
بود، رسیده به 4 هزار تومان. تعرفه
برنج را به صفر رساندند تا شمار وارد
کنندگان بیشتر شود. حاصل این کار
نابودی کشت برنج در داخل و گرانی برنج
وارداتی است که مردم با آن دست به
گریبان اند.
یک فرد شاخص که 48 ساعت پیش از ایران
به خارج بازگشته و چند هفته ای در
تهران بوده نیز امروز طی تماسی با پیک
گفت:
«فقر بیداد می کند. من چنین فاجعه ای
را تنها در زمان اشغال ایران در جریان
جنگ دوم جهانی به خاطر دارم. در آن
زمان خردسال بودم و اکنون با دشواری
نفسی می آید و نفسی می رود. آینده را
آبستن انفجار می بینم. شاید من دیگر
نباشم، اما شما و دیگرانی که هستید
خواهید دید.»
امروز یکی از
سوژه های داغی که در دانشکده های روزنامه
نگاری آمریکا مطرح می شود، نقش غیرقابل انکار
رسانه ها در زمینه سازی جنگ عراق است. همان
روزهایی که دولت بوش در حال زمینه سازی حمله
به عراق بود، نیویورک تایمز با چاپ مطلب،از
یک سری از اعضای اپوزیسون عراق نقل قول هایی
کرد که نشان می داد صدام در حال ساخت سلاح های
کشتار جمعی است. همین موضوع مورد استناد بقیه
رسانه ها قرار گرفت و وزیرخارجه و مشاور امنیت
ملی بوش هم در مصاحبه های تلویزیونی به کرات
به همین گزارش اشاره کردند. آن روزها همه
گرفتار تب جنگ بودند و روزنامه نگاران هم به
خاطر شرایط ایجاد شده بعد از جنگ سرد می
ترسیدند دنبال حقیقت بروند.
سه شنبه شب گزارشی از شبکه سی بی اس پخش شد که
در آن عکسی از احمدی نژاد در تاسیسات نظنز
نشان داده شد و به این نکته اشاره شد که وزیر
دفاع ایران در این عکس دیده می شود. در حقیقت
سعی در القاء این موضوع بود که اگر برنامه
اتمی ایران صلح آمیز است، وزیر دفاع در این
تاسیسات چه می کند؟ آن عکس مربوط به جشن هسته
ای بود و کل هیات دولت همراه احمدی نژاد
بودند. این که تنها وزیر دفاع را نشان دادند
خیلی بودار است. فردای آن روز، سی. ان. ان
همین گزارش را تکرار کرد. خبرنگار سی. ان. ان
گفت: «حالا آمریکا می داند اگر قرار است نقطه
ای از ایران بمبارون شود، این نقطه کجاست» و
اضافه کرد: «اگر این تاسیسات صلح آمیز هستند،
وزیر دفاع در آنجا چه می کند؟»
به این ترتیب آقایون خواسته یا ناخواسته به
دست دشمن گرا دادند. (خلاصه شده و ویراستاری
شده توسط پیک نت)
آقای رهبر در
بهترین فصل شیراز، که فصل و گل و گلابگیری
است رفت به فارس و صد البته شیراز. سیمای
جمهوری اسلامی در نمایش چاپلوسی ها هر چه
هنر داشت به میدان آورد و آنجا که کم آورد
از فیلم سفرهای استانی شاه مدد گرفت. پس
از رسیدن "اقا" به شیراز چند دختر بچه که
تمرینشان داده بودند برنامه ستایش و مجیز
گویی را اجرا کردند: ای روح قدسی...ای
قدوس.. ای نایب امام زمان...ای کلماتت
موزون ....ای تجلی تمام ارمانها....."
میدانم که این صحنه آرائی شاهنشاهی حتی با
تمسخر بسیاری از حکومتیان- اعم از روحانی
و غیر روحانی- همراه بود، گرچه لب به
دندان می گیرند و ناظرند. این شوی
تلوزیونی یکی از جلف ترین و زننده ترین
شوهایی بود که در سالهای اخیر از تلویزیون
پخش شد، اما مهمتر آنست که گویا دستور
واحدی برای چنین صحنه سازی ها و خودشیرینی
ها صادر شده است، زیرا در سفر به استان
یزد هم مشابه همین بازی به نمایش گذاشته
شد. از واکنش های رهبر به این چاپلوسی ها
و نمایش ها چنین بر می آید که او واقعا
باورش شده و بصورت بیمارگونه ای از ان لذت
هم می برد. نچه که من از تلویزیون دیدم
حتی جلف تر از شوهای شیطان پرستان غرب
بود.
انتقاد از دولت
در سیم
همزمان با سفر رهبر به شیراز و حمایتی که
از دولت احمدی نژاد در سخنرانی اش کرد،
صدا و سیما نیز پخش برنامه هائی را در
انتقاد از احمدی نژاد و سیاست های اقتصادی
اش آغاز کرده که نشان دهنده فشار مردم
کوچه و بازار است. پنجشنبه شب گذشته صدا و
سِیما در 2 نوبت صبح و ظهر برنامه انتقادی
از احمدی نژاد را پخش کرد. این برنامه از
شبکه اول در ساعت 8 صبح برای تهران بود و
در نوبت دوم ساعت 11 شب از شبکه اول پخش
شد.
منتقد برنامه صبح سرپرست ویژه دادسرای
اقتصادی بود که به نحوه برخورد احمدی نژاد
با قضیه مفسدین اقتصادی انتقاد داشت.
منتقد شب هم محسن رضایی بود که به جهت
گیری های اقتصادی احمدی نژاد انتقاد داشت
و بصورت مستقیم اسم دولت را برد.
در فرهنگ کهن
ایران، واژه ی
اندیشه برانگیزی
وجود
دارد:"خویشکاری"یعنی
هر کسی کار خودش
را درست انجام
بدهد...مثلا رییس
جمهور مسئول
اداره امور
اجرایی کشور است.
اصلاح امور جهان
یا رهبری جهان
اسلام به او ربطی
ندارد. دادستان
کل کشور بایستی
نگران پرونده های
قضایی و حقوق
مردم باشد...مثل
پرونده دکتر زهرا
که در همدان در
بازداشتگاه کشته
شد...پرونده های
دانشجویان...همین
حسینیه شیراز
و...اما دادستان
کل در باره
واردات عروسک
بیانیه می
دهد...وزیر کشور
معمولا در باره
مسایل اقتصادی
مصاحبه می کند و
از دستاوردهای
اقتصادی می
گوید...استاندار
لرستان در باره
این که ما جزو
پنج کشور اتمی
دنیا هستیم حرف
می زند...
سال ها پیش رفته
بودم به اردوگاه
نگهداری بیماران
جذامی در
تبریز...خاطره
غریبی بود...دیدن
راهبه های
اروپایی که
سالیان سال است
در خدمت جذامیان
عمر می گذرانند و
فارسی را هم با
لهجه آذری حرف می
زنند...رفتم
مدرسه ابتدایی
کودکان جذامی
ها...مدرسه مثل
یک زباله دانی در
میان باغ
بود...تار و غبار
گرفته. کثیف، آن
چنان که نفست بند
می آمد...در دفتر
مدرسه با مدیر
مدرسه صحبت می
کردم. گفت علوم
سیاسی خوانده،
شروع کرد به
تحلیل مسایل
ایران و جهان.
گفتم:"می دونی
مهمترین مساله
جهان چیه؟"
چند مساله ای را
بر شمرد. مدام می
گفتم نه! از اون
مهمتر هم هست.
دست آخر پرسید :"
کدوم مساله؟"
گقتم:" مدرسه
بابا باغی!" تو
باید یه این
مدرسه برسی. اگر
به جای تو بودم.
با کمک بچه ها
مدرسه را جارو می
کردم. رنگ می
زدیم. از آموزش و
پرورش کمک می
گرفتم...تو برادر
عزیز به درد این
مدرسه نمی خوری.
تو باید رئیس
بشی...
آن مدیر مدرسه
باباباغی تنها
نمانده است...
انگار مدرسه و
مدیر تکثیر شده
است...