شرايط اقتصادی و اجتماعی متأسفانه از حد بحران
گذشته و به مرحله فاجعه گام گذاشته است.اوضاع به
حدی نا بسامان است كه حتی مقامات دولتی به رغم
بهره مندی از دستگاه های عظيم تبليغاتی و عوام
فريبی قادر به سرپوش گذاشتن به اين نابسامانی ها
نيستند.
1- فراخوان شورای ملی صلح می بايستی مورد حمايت
قرار گيرد.2- حمايت از جنبش زنان و كارزار جمع
آوری امضا برای تغيير قوانين می بايستی به يك حركت
ملی تبديل شود.3- همراهی با مطالبات صنفی و مدنی
دانشجويان، كارگران و معلمان بايستی به طور جدی
پيگيری شود.
مصاحبه
شيخ مهدی
کروبی
برای
تضمين سلامت انتخابات
شب شمارش آراء نبايد خوابيد!
حزب سازی
را بايد از
چيني
ها
ياد گرفت، که حزبی
75
ميليونی
را منسجم و يكپارچه هدايت
می
کنند.
پس از
يادبود با شکوهی که در شهر
"قونيه" ترکيه بمناسبت
ششصدمين سالروز تولد مولانا
جلاالدين مولوی شاعر و عارف
بزرگ ايرانی برپا شد، در
ايران نيز يا در رقابت با آن
مراسم و يا به هر دليل و
انگيزه ديگری، مراسم «پانصد
روز با مولانا» چهارشنبه
گذشته برگزار شد. اين مراسم
در تالار رودکی (وحدت) برگزار
شد. بخشهايی از فيلم «از شمس
تا شمس» ساخته "ارد عطارپور"
و سخنرانی احمد جلالی،
غلامرضا اعوانی، بهاءالدين
خرمشاهی، آيدين آغداشلو و
سعيد حميديان در برنامه های
اعلام شده اين مراسم بود. در
چند سال گذشته صد پاياننامه
دربارهی مولانا درايران
نوشته شده است.
چه درد انگيز گفت حافظ:
قتل اين خسته، به شمشير تو تقدير نبود
ورنه، از دل بی رحم تو تقصير نبود
اوليگارش ها يعنی "برزوفسکی"، "قوسينکی"،
"آبراموويچ" و "خادوروفسکی" ( هر
چهار تن
يهودی تباراند) حکومت را در دست گرفته و دارائی
اتحاد شوروی را
ميان خود تقسيم کرده اند. پوتين صاحب ٣٧ %
سهام نفت وگاز
است، اين
سهام در بازار ٢۰
ميليارد
دلار ارزش دارد.
علاوه بر اين پوتين ۵ /
٤ %
سهام "گاز پروم" را در دست دارد. او در عينحال
۵۰ %
سهام شرکتgunvor
" "
را که به داد و ستد نفت مشغول است در اختيار
دارد. گردش سرمايه اين شرکت در سال گذشته ٤۰
ميليارد دلار و سود آن
8ميليارد
دلار
بود. پوتين از قدرت کنار نمی کشد، بلکه يک قدم عقب
می رود و پست رياست جمهوری را به وارث بلا معارض
خود ميدهد و خود با بدست
آوردن اکثريت در دومای دولتی نخست وزير می شود.
سئوال روز مردم
دولت با 150 ميليارد دلار
درآمد
نفتی
دوساله چه کرده؟
واقعیت اینست که کشور در معرض جنگی
دوباره قرار گرفته. کار به جائی رسیده که برای
واردات، علاوه بر کالا، باید پول بی زبان ایران
راهم بیمه کرد!
یک نفر
در این مملکت تصمیم گرفت بگوید هفتاد سال پیش در
اروپا نازی ها یهودی ها را نکشتهاند. فرض کنید
کشتهاند یا نکشتهاند، مسئلهای که به ما ربطی
پیدا نمیکند. این کارها را هم با عنوان عزت، حکمت
و مصلحت انجام دادند. در عین حال، پادشاه بحرین را
به ایران دعوت کردند و او نپذیرفت، گفتند وزیر
امور خارجه خود را بفرستید، قبول نکرد.
به این میگویند عزت!
نیم میلیون نفر امسال به بیکاران کشور اضافه شد.
طی دو سال اخیر 5/3 میلیون تن شکر وارد کردند. سود
آن به جیب چه کسی رفته؟
شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگست امروز؟
آفتابي است هوا؟
يا گرفته است هنوز؟
من درين گوشه كه از دنيا بيرون است،
آسماني به سرم نيست،
از بهاران خبرم نيست،
آنچه ميبينم ديوار است
آه، اين سخت سياه
آن چنان نزديك است
كه چو بر ميكشم از سينه نفس
نفسم را بر ميگرداند
ره چنان بسته كه پرواز
نگه
در همين يك قدمی ميماند
كورسويي ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی است
نفسم ميگيرد
كه هوا هم اينجا زندانی است
هرچه با من اينجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم بر
فراموشی اين دخمه نينداخته است
اندر اين گوشه خاموش فراموش شده،
كز دم سردش هر شمعی خاموش شده،
ياد رنگينی در خاطر من
گريه ميانگيزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد مي گريد
چون دل من كه چنين خون آلود
هر دم از ديده فرو ميريزد
ارغوان
اين چه رازی است كه هر بار بهار
با عزای دل ما مي آيد
كه زمين هر سال از خون پرستوها رنگين است
وين چنين بر جگر سوختگان
داغ بر داغ ميافزايد
ارغوان
خوشه خون
بامدادان كه كبوترها
برلب پنجره، باز سحرغلغه
ميآغازند،
جام گلرنگ مرا
بر سر دست بگير،
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب كه هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان
بيرق گلگون بهار
تو بر افراشته باش
شعر خونبار مني
ياد رنگين رفيقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من ارغوان، شاخه همخون جدا مانده من
چشم و گوش بسیج باز شده
راز گشائی
کرشمه دختران
توجه پسران
آقای محمود انوشه استاد دانشگاه شده
است. البته نه تنها دکتر شده، بلکه مانند خیلی های
دیگر در جمهوری اسلامی شجره "سید"ی او هم از یک جائی
در آمده و شده "دکتر سید محمود انوشه".
ایشان به نوشته "سایت زنان" در نشست
آسيبشناسي روابط دختر و پسر که بسیج دانشجوئی دانشگاه
پیام نور تهران، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
ترتیب داده بود و در آن بیش از هزار دختر و پسر شرکت
کرده بودند گفته است:
يك بررسي
شش ساله نشان داده است دختران بشدت
دوست دارند محل توجه باشند و اين
ميتواند بستري براي تخريب باشد.
به نمايندگي از همجنسان مذكر
خودم ميگويم چيزي كه افكار پسرها را
به هم ميزند و فايل آرشيو ذهنيشان
را خراب ميكند، صوت، صدا و مانوري است
كه شما بهطور ناخواسته داريد. اين
موضوع اصليترين زمينه براي تشتت فكري
پسران جوان است.
فكر ميكنيد جامعه چگونه منحرف ميشود؟
تئوري
ميخواهد؟ فلسفه دارد؟ خير. انحراف
همينگونه صورت ميگيرد.
ضريب
كنجكاوي دختر به پسر 3/1 برابر كنجكاوي پسر به دختر
است و ضريب
خيالپردازي دختران 7/1 برابر پسران
است. دختران به دليل كنجكاوي، گرايشات
ذهني بيشتر و خيالپردازيهاي قويتر
به بعضي از مشكلات مبتلا شدهاند.
دختران از دوم راهنمايي به بعد دوست
دارند بدانند چند
مَرده حلاجاند. اصولاً در دورة
راهنمايي نبايد نهي از منكر كرد چرا كه نهي
از منكر به امر به منكر تبديل ميشود.
مردان سكوت را
دوست دارند در حاليكه زنان به گفتوگو
علاقهمندند. مردان اساساً دوست
دارند در روز دو الي سه ساعت آرامش
داشته باشند اما زنان بعد از اين كه
همسرانشان به خانه ميآيند، دوست دارند
از اتفاقات روز حرف بزنند و اين
مسئله عامل 90 درصد از اختلافات
زناشويي است.
مردان شنوندگان خوبي نيستند و
كلينگرند اما زنان
شنوندگان بسيار خوبي هستند و
جزئينگرند. مردان از راه چشم عاشق ميشوند
ولي زنان از راه گوش.