نوشته: ام.ک. "بهادراکومار" سفیر سابق هندوستان در ازبکستان و ترکیه
منتشره در "آسیا تایمز" 26 مارس
ترجمه بایرام منصوری برای پیک نت
آنچه را می خوانید تفسیری است که "بهادر
اکومار" نوشته است. تفسیری که حداقل فاقد آگاهی از اوضاع سیاسی
ایران است و اگر پایه آگاهی بین المللی آن نیز همینگونه باشد،
یا مقاله ایست بی اعتبار و بی ارزش و عمدتا تبلیغاتی، و یا
مقاله ایست زیرکانه با هدف فریب و به چاله و چاه کشاندن حاکمیت
جمهوری اسلامی. نظیر همان بازی مهمی که سفیر امریکا در بغداد
در ملاقات با صدام حسین کرده و او را عملا تشویق به اشغال کویت
کرد. جنبه دوم این مقاله انگیزه پرقدرت تری بود برای انتشار
آن، بویژه که سوابق تاریخی نشان می دهد که این نوع سفرای سابق
و اسبق، با مدارج و مقاماتی که داشته اند و آن را یدک می کشند،
اغلب به محافلی وابسته هستند که بتوانند از آنجا خط گرفته و در
جهت اهداف استراتژیک امریکا و یا دیگر کشورهای بزرگ جهان نقش
آفرینی کنند.
حاکمیت مافیای جنایت و پول، درکنار بخشی از رهبران حزبی و امنیتی
ها و نظامی های دولت شوروی سابق، آن چیزی است که در روسیه اتفاق
افتاد و در ایران این حاکمیت محتمل است، نه انقلاب رنگی و مخملی و
سفت و غیر سفت!
مصاحبه سخنگوی دولت:
تائید سفر و مذاکرات
هوشنگ امیراحمدی در ایران
ایشان، اینجا بود، بامن هم دیدار داشت، اما با رئیس جمهور خیر!
بر سر امنیت عراق
امریکا نمی خواهد با ایران مذاکراه کند
همه زائران ایرانی از عراق بازگردانده شدند
زیر فشار مردم
دولت اوکرائین پشت درهای "ناتو" ماند
سایت حزب کمونیست روسیه فدراتیو- ترجمه پیک نت
سانسور و
چاپلوسی قدرت در حاکمیت، بتدریج زبان ویژه
خود را یافته است. بحث نه بر سر سانسور
اخبار و چاپلوسی نه مطالب روزنامه ها و
رسانه های صوتی و تصویری، بلکه بر سر سخن
گفتن مقامات است. از فرماندهان نظامی، تا
مقامات فارغ از لباس نظامی و یا روحانی.
مثل وقتی می خواهند بگویند جلوی تورم را
باید گرفت می گویند:"تلخی تورم نباید از
گلوی مردم پائین برود!"
دهها نمونه از این دست جملات را هر روز می
توان در سخنرانی ها و خطبه های نماز و
مصاحبه های مقامات پیدا کرد. از جمله در
جمله پردازی ها و لفاظی های رهبر. سخن
بگونه ای گفته می شود که هم مردم از آن سر
در نیآورند، هم چیزی گفته شده باشد و هم
قدرت پله به پله تا رسیدن به برج قدرت،
واکنش نشان ندهند. یک لیست بلند بالا از
این ترفند میتوان تهیه کرد، اما فعلا این
جمله بدیع و ابتکاری وزیر کشور را بخوانید
که دیروز گفته است. هیچ زبان شناس و فارسی
دانی نمی تواند بگوید منظور پورمحمدی
چیست، درعین حال که اگر ساعت به ساعت
حوادث ایران را دنبال کرده باشی می توانی
حدس بزنی او چه می خواهد بگوید! پورمحمدی
در باره اعلام سال 87 بنام سال نوآوری از
جانب رهبر، به پیروی از همه چاپلوسی هائی
که در این مورد طی چند هفته اخیر شده؛ در
جمع کارکنان وزارت کشور گفت:
« کشور در جایگاه مناسبی برای حرکتهای
جدیتر قرار گرفته است. نگاه رهبری و دست
اندرکاران از آن جهت ارزشمند است که حاوی
پیام پیشرفت و نوآوری و موفقیت کشور در
پشت سر گذاشتن ضعفها و کاستیهاست. اگر
با مقام معظم رهبری هم افق شویم، با
برآورده ساختن مطالبات ایشان که مطالبات
عموم جامعه نیز هست میتوانیم کشور را در
موقعیت ممتازتری قراردهیم. »
پیدا کنید
- حرکت های جدی تر
- جایگاه مناسب
- مطالبات رهبر
- مطالبات مردم
- افق رهبر
- ضعف و کاستی ها
- موقعیت ممتاز تر
- ......
از قدیم در باره این نوع حرف زدن می
گفتند: باد شکمش را خالی می کند!
ظاهرا شکم دولتی ها و حکومتی ها، خیلی باد
جمع کرده!
در سال
1980 اسرائیل در یک حمله هوایی راکتورهای
اتمی عراق را نابود کرد. صدام حسین جار و
جنجال زیادی در مورد این حمله به راه
انداخت و آن را دلیل دیگری بر موضع
"ضدامپریالیستی" خود وانمود کرد. حتی مدعی
شد که با اين حمله حمایت اسرائیل از حکومت
ایران در جنگ عراق با ایران ثابت شد. از
نوع همان استدلال ها و ژست های به ظاهر ضد
امریکائی و ضد امپریالیستی که امثال حسین
شریعتمداری در آن استادند و شرق و غرب را
به هم می بافند و هر کس را که در هر کجا
سخنی برخلاف میل حکام جمهوری اسلامی بر
زبان آورد آن را به همسویی با امریکا و
اسرائیل می چسبانند.
در آن زمان در مورد دلایل این حمله نظرات
مختلفی داده شد، اما دقیق ترین ارزیابی ها
این بود که این اقدام اسرائیل ناشی از
نگرانی غرب از لرزان شدن پایه های حکومت
صدام حسین است. براساس این ارزیابی امریکا
و اسرائیل هیچ ترسی از صدام حسین ندارند،
زیرا او نه در داخل عراق مشروعیتی دارد نه
در سطح جهان و نه حتی در منطقه عربی
خاورمیانه و میان کشورهای منطقه. آنان
نگران پس از صدام هستند و این که نیروگاه
های هسته ای و ظرفیت ساخت بمب اتمی در دست
یک حکومت ملی و دمکراتیک در عراق قرار
گیرد. به همین دلیل پیشدستی کرده و این
امکان را نابود کردند.
آیا وضعیت کنونی ایران و درگیری آن با
امریکا مشابه وضعیت آن زمان عراق نیست؟ هر
موشک و تکنولوژی هسته ای که ایران بدان
دست یابد، در شرایط حکومت کنونی با نفرت
داخلی و انزوای بینالمللی آن، در قیاس با
قدرت نظامی کنونی امریکا کمترین خطری را
نمی تواند بوجود آورد و می توان آن را در
چند دقیقه نابود کرد. نگرانی امریکایی ها
و اسرائیلی ها بیشتر از آن است که این
ظرفیت تکنولوژیک و هسته ای، با یک چرخش
مثبت در ایران – حتی در حاکمیت- در دست یک
حکومت دمکراتیک قرار گیرد. حکومتی که حمله
به آن دیگر به این سادگی ممکن نباشد و
افکار عمومی جهان نپذیرد.
این شمشیری که بر فراز سر ایران بلند نگاه
داشته نه از ترس احمدی نژاد، بلکه از بیم
آن نیروی ملی و دمکراتیکی است که اگر قدرت
را بدست گیرد، آنگاه مقابله با آن به
آسانی مقابله با حاکمیت کنونی نیست.
این همه اصرار مطبوعات غرب در تکرار این
ادعا و فرو کردن این فکر در معز همگان که
حکومت ایران باثبات تر از همیشه است بیشتر
ترس فزاینده آنها را از خطر تغییر نشان می
دهد. تبلیغات مکرر غرب در این که حکومت
ایران از همیشه مستحکم تر است، برخلاف خوش
خیالی رهبران ایران، برای تلقین این فکر و
این ترس به مردم خود و جهان است که این
حکومت از داخل رفتنی و دمکراتیک شدنی نیست
و باید از خارج آن را از کار انداخت.
انتخابات اخیر نیز نشان داد که شیرازه
حکومت به کلی از هم وارفته، چنان که اگر
یک روز سیاست جنگی کنار گذاشته شود حاکمیت
کنونی در سراشیب سقوط قرار خواهد گرفت.
امریکا و اسرائیل پیام انتخابات اخیر
ایران را بخوبی درک کردند و نگران تحولی
مثبت و مترقی در ایران اند. اگر چنین
باشد، میهن ما بیش از هر زمانی در خطر یک
تجاوز نظامی قرار گرفته است.
نوآوری های
رهبر فرموده!
یادداشت
سردبیر
سالی که
گذشت، به فرموده رهبر سال پربرکت اتحاد و همبستگی بود.
دراین سال، علاوه بر بگیر و ببندها و یورش و سرکوب ها،
سانسور و ممنوعیت ها، طیف بزرگی از کار بدستان 3 دهه
اخیر جمهوری اسلامی و حتی دوستان و رفقای آقا هم از
صحنه رانده شدند. شاهد زنده اش، رد صلاحیت های
انتخابات مجلس هشتم و توصیه قبل از انتخاباتی رهبر به
شورای نگهبان برای رد کردن منتقد و مصلح و نامه تشکر
آمیز پس از برگزاری انتخابات بود. به این ترتیب معلوم
شد، پارسال، سال " اتحاد خودم با خودم" و یا "خودم با
سایه ام" بود!
آن سال و
آن اتحاد پشت سر ماند و حالا قرار است امسال، سال
نوآوری و شکوفائی باشد. این نوآوری را هم آقا اعلام
داشته است. در پیام نوروزی. طلیعه این نوآوری هم
انتخاباتی بود که برگزار شد و مجلسی است که تشکیل
خواهد شد. از این نو تر؟ آن همه ابتکار و نیرنگ و نقشه
های تازه و بکر برای درست کردن مجلس هشتم، نوآوری
نبود؟ مجلس هشتم از دل همه این نوآوری ها شکوفا خواهد
شد. صبر کنید. چقدر عجله دارید!
این نوآوری
را امام جمعه های شهرهای بزرگ در نطق ها و خطبه های
روز گذشته خود (جمعه) پی گرفتند. هم امام جمعه مشهد و
هم امام جمعه شیراز گفتند که فقط چادر غیر رنگی حجاب
است و لاغیر و چون دولت مراعات حجاب را قانونی کرده،
هرکس چادر غیر رنگی سرش نباشد بی حجاب شناخته می شود و
باید برخورد قانونی بشود. این هم نوآوری دو امام جمعه!
نو آوری را
احمدی نژاد هم قرار است اجرا کند. یعنی سه وزیر کابینه
اش را رد کند و سه وزیر نو به میدان بیآورد تا بلکه
اقتصاد شکوفا شود و فرمانده سابق بسیج وزیر کشور و
جانشین سرلشکر زاهدی در همین پست در زمان مصدق!
شکوفائی و
نوآوری حتما ادامه خواهد یافت. روزگار را در جمهوری
اسلامی چه دیده اید؟ شاید منظور از شکوفائی و نوآوری
یکباره هوا شدن "موشک با کلاه اتمی" هم باشد. البته
برای آزمایش. سال شکوفائی است و نوآوری. قرار نیست در
این نوآوری مثلا یکباره قیمت گوشت و اجاره خانه و برنج
و دهها مایحتاج مردم ارزان شود و یا کارخانه ها راه
بیفتد و تولید ملی جانشین اجناس چینی را بگیرد که
بازار را پر کرده. اینها که نامش نوآوری نیست، تازه
اگر هم بخواهد دراین عرصه ها نوع آوری شود، اجناسی با
مارک های نو و جدید از ژاپن و سنگاپور و ترکیه وارد
خواهد شد.
در عرصه
بین المللی، سال گذشته سال سیاست طلبکارانه بود. آقا
به سفرای کشورهای جهان که به حضور برده شده بودند
طلبکاری و سیاست تهاجمی را توصیه کرد. ادامه این
سیاست، اگر امسال بخواهد با نوآوری و شکوفائی همراه
شود، چیزی جز سیاست جنگی نمی تواند باشد. شکوفائی و
نوآوری داخلی هم همین سمت و سو را دارد، البته با نام
های رمز آلود و در پرده ابهام و اشاره.