مصاحبه ديپلماتيک "هاله
اسفندياری" با سی ان ان را،
(که همچنان فعاليت برای
برقراری مناسبات بين ايران و
امريکا را دنبال می کند)
درکنار ديپلماسی امنيتی و بی
در و پيکر جمهوری اسلامی و
مصاحبه ها و مقالات امنيتی
وزير اطلاعات و حسين
شريعتمداری قرار دهيد، شايد
چيزی ياد بگيرند!
اجلاس اصلاح طلبان در کرمان
عضو گيری تشکل های سياسی
از ميان فرماندهان سپاه پاسداران
رمضان زاده:
از احمدی نژاد بپرسيد 120 ميليارد دلار در
آمد يکساله را چه کرده؟ علوی تبار: تاوان نظامی شدن سياست را همه جناح
ها خواهند پرداخت محمد سلامتي: بايد محکم ايستاد و حقايق را به
مردم گفت
جنگ با دشمن در خانه بيگانه وآماده شدن
برای جنگ نامنظم يا مهاجم در داخل کشور
ستاد راهبری سپاه با ارتباط لجام گسيخته و
برنامه ريزی نشده فرماندهان سپاه با دولت
موافق نيست و انسجام نظامی سپاه را در خطر
می بيند. فرماندهان پا به سن سپاه، ترک
لباس نظامی کرده و به مجلس و دولت خواهند
رفت و نيروهای جوان جانشين آنها خواهند
شد. تغييرات جديد در سپاه پاسداران براساس
يقين حاکميت به حمله نظامی به ايران صورت
می گيرد.
بوش:
"هولاکوست" اتمی ايران
خاورميانه را تهديد می کند!
سرلشکر
رحيم صفوی:
امريكا ظرفيت
نظامی
ايجاد مشکل برای
ما را دارد!
مسائل را نبايد به جامعه منتقل کرد، اما مسئولين بايد
هوشيار باشند
بنظر من، عراق در آينده، فدرال خواهد شد
چند گفتگوی مطبوعات آلمان با
سيمور هرش
همچنان معتقدم، امريکا
در تدارک حمله به ايران است
کاخ سفيد و پنتاگون روی حملات
گسترده هوائی هماهنگ با
نيروهای پياده نظام مهاجم
متمرکز است. دراين حمله، می
خواهند در وهله اول سيستم
نيروی هوائی و سلاح های زمين
به هوای جمهوری اسلامی را
متلاشی کنند.
ترجمه عسگر داوودي
اعتصاب و
تظاهرات کارگران طرح نیشکر هفت تپه امروز(دوشنبه) وارد
سومین روز خود شد. کارگران ساعت 8 صبح از طریق ورودي
شوش به سمت فرمانداري اين شهر به حرکت در آمدند. اين
در حالي است که گفته مي شود بعد از ظهر امروز جلسه
شوراي تامين شهرستان به صورت فوق العاده در محل
فرمانداري با هدف جلوگيري از ادامه اعتصاب کارگران
قرار است تشکیل شود.
بنا بر یک
گزارش دریافتی ديشب و امروز شماری از کارگران نيشکر
هفت تپه به بهانه شورش در شهر دستگير شدند، اما از بیم
تشدید واکنش ها آنها را آزاد کردند. شهر شوش در محاصره
نيروهاي امنيتي و ضد شورش است. در سومين روز اعتصاب
کارگران نيشکر هفت تپه از چند شهر خوزستان نيرهاي
امنيتي و گارد ضد شورش به شوش اعزام شده اند و شهر در
محاصره کامل است. گفته می شود از ساعات اوليه امروز
بيش از 600 نيروي امنيتي، انتظامي و گاردضد شورش با
دستورات ويژه وارد شوش شده اند .
تلاش
جمهوری
اسلامی
برای
پيشرفت های
بين
المللی
حقوق بشر!
جواد لاريجانی
2 هزار صفحه پاسخ
نقض حقوق بشر داده ايم
فقط يك مشکل کوچک "رجم" که همان سنگسار باشد باقی
مانده
که اين هم تنبيه است، شکنجه نيست و رفع
می
شود!
براندازی
به رنگ خونی
که از کارگران در شيشه کرده اند
ابراهيم مددی
به دست های
پينه بسته
بوسه نزدند، دست بند زدند
مرتضوی
قيمت ها را بالا برد
سهيل
آصفی
نرخ آزادی
موقت
به 300 ميليون تومان رسيد
فرمانده کل سپاه، پس از ماهها مانور
جنگی و به نمايش در آوردن موشک و
هواپيما و انواع سلاح های ساخت ايران
و تهديد امريکا به عمليات قايق های
سريع در خليج فارس و... به يکباره در
مراسم ادغام بسيج در سپاه و اعلام
برکناری فرمانده بسيج گفت: وظيفه سپاه
مقابله با تهديد های داخلي(شورش های
مردم) است و در صورت خطر خارجی در
کنار ارتش انجام وظيفه می کند! تلاش
می شود، تا قبل از حمله احتمالی
امريکا تمرکز نيروی نظامی بوجود آيد،
تا در صورت بروز حالت فوق العاده
درکشور، نيروهای نظامی خود در برابر
هم صف بندی نکنند. بسيج با تبليغاتی
که طی دو سال گذشته بی وقفه ادامه
داشت و هدايت ايدئولوژيک آن در دست
احمد جنتی و مصباح يزدی بود، نيروئی
در کنار مردم معرفی شده بود که با
ژنرال بازی در سپاه و لف و ليس شرکت
های وابسته به سپاه ارتباطی ندارد و
بيشتر راه ساز و جاده کش و سد ساز
است! با همين تبليغات احمد جنتی و
مصباح يزدی وظيفه بسيج را نقشآفرينی
در انتخابات آينده اعلام و تعيين کرده
بودند تا مجلس را دراختيار گرفته و
دربست در اختيار احمدی نژاد و گروه
فرماندهان حامی او قرار دهد. و اين
يعنی کودتای پارلمانی!
بدين ترتيب و برخلاف ظاهر يکدست و
همصدائی که حاکميت به خود گرفته، دسته
بندی های نظامی و روحانی در درون
حاکميت چنان است که در هيچ دوره ای از
سه دهه گذشته اينچين نبوده است.
دست رد هندوستان و در انتظار دست رد پاکستان خط لوله
صلح
از ميدان سياست جنگی نمی گذرد!
روزنامه کيهان
تاسيسات پنهان اتمی
داريم، اما کسی خبر ندارد!
امريکا نمی داند تا توليد بمب اتم چقدر فاصله
داريم
آخرين
هفته ها و روزها از فردا آغاز می شود
مهلت اتمی به ايران60 روز ديگر تمديد شد
کسی در ايران به سئوالات اتمی آژانس انرژی اتمی در
باره آنچه شريعتمداری در کيهان نوشته پاسخ خواهد
داد؟ شکست آژانس در جمع آوری اسناد و پاسخ درباره آن
اطلاعاتی که ماهواره های جاسوسی دارند، پيروزی امريکا
برای همراه کردن جهان با خود برای حمله به ايران است.
پشت صحنه ژست های امنيتی اژه ای و پورمحمدی
بلوچستان
مردم منتظر بازداشت اند
و يا درانتظار ربوده شدن!
درخواست جمهوری
اسلامی
برای
پيوستن
به اتحاديه
عرب،
در حد عضو ناظر. چين
با 15 ميليارد
دلار، اولين شريك
تجاری
ايران است و رابطه اقتصادی
اروپائیها با
ايران
30 تا 35 ميليارد
دلار است.
اينجا
خراسان است. صف برای نان
صلواتی در ماه رمضان، مقابل
نانوائی هائی که همجوارند، نه
با امام رضا، که با بزرگترين
بنياد مالی در جمهوری اسلامی.
احمدی نژاد اين گرسنگان را با
شعار "نان سر سفره ها" فريب
داد و از صندوق امداد غيبی
شورای نگهبان در آمد! برای
ديدن فاجعه نيازی به سفرهای
نمايشی به استانهاست؟
دروغ و نيرنگ، جنجال و
عوامفريبی و حرکت های
تبليغاتی کارنامه دولتی است
که از فقر استقبال می کند تا
اتوبان جمکران- تهران را برای
امام زمان فرش کند. روی ديگر
فريبکاری های داخلی، فريب
کاری های خارجی است. از جمله،
سفر نمايشی احمدی نژاد به
امريکا لاتين است- البته درکنار
سردارانی که رفته اند تا
قراردادهای نفتی ببندند -.
همانگونه که با جنجال بر سر
هولاکوست تلاش شد افکار عمومی
اعراب جلب شود. اين بالن،
وقتی باد مساعد متوقف شود، در
کدام دره سقوط خواهد کرد؟
آنچه می شنويد، از گروه "ياس"
است. "رب" است. يعنی همان
موسيقی کلامی که می رود تا به
بيانيه های سياسی صدا دار ختم
شود و در کوچه و بازار
بخوانند. سرانجام نان صلواتی
و صلوات دروغی جز اينست؟
بيانيه کانون نويسندگان ايران
سال تحصيلی
جديد
با دروغ و تحريف تاريخ محروميت و سرکوب آغاز شد
عزت الله سحابی:
ذوالفقار جواهر نشان را آيات عظام ابوالحسن اصفهانی و
علامه نائينی
تقديم رضاشاه کردند!
روزه خواران هم نمی توانند بخورند مرغ
کيلوئی 2700 تومان شد
يک ضربه بر فرق علی،
چند ضربه بر شکم مردم
تحصن نمايندگان مجلس ششم، با اين سخنرانی بهزاد نبوی
خاتمه يافت:
فرمانده قرارگاه ثارالله
(سرلشکر
جعفری، فرمانده جديد سپاه)
در نقش فرماندار حکومت نظامی
مجلسی که تابوت آن را هفت ميخه کرده
اند و قرار است هشتمين ميخ را هم تا
چند ماه ديگر بر آن بزنند، حاصل و دست
پخت همان قدرتی است که نبوی در مجلس
ششم گفت، اما آقايان تحکيم وحدت
هواهای حيدری در سر داشتند و دنبال
نعمتی ها می گشتند، مهاجرين خوش نشين
سياسی در دو گوش خود پنبه کرده و
شمشير چپ را از نيام راست عليه خاتمی
و مجلس ششم بيرون کشيده بودند، مردم
زير فشار تبليغات سيمای جمهوری اسلامی
و فضای نا اميدی که ستاد قدرت و ضد
اصلاحات بوجود آورده بود خود را کنار
کشيده بودند، مطبوعات زير فشار سانسور
و تيغ تيز قاضی مرتضوی فلج شده
بودند... و شد آنچه که امروز شاهديم:
بحران جنگی، بازگشت سانسور و اختناق
دهه 60، به قدرت بازگشتن ترتيب
دهندگان قتل عام زندانيان سياسی در
1367 و فتوا دهندگان ومجريان قتل های
زنجيره ای، حمله کنندگان به کوی
دانشگاه، تشديد فقر، تقسيم ثروت بين
خودی های نظامی و سپاهی با فرمان رهبر
برای عدول از ماهيت اصل 44 قانون
اساسی و خيزيدن به آغوش ليبراليسم
اقتصادی، مقابله با مطبوعات اين رکن
چهار مشروطيت تا حد کهنه دودی وآلوده به نفت
فرو کردن در گلوی خبرگزاری ايلنا و
سايت بازتاب.... و تازه، "هنوز شب
آبستن است- تا چه زايد سحر!"
امروز
وقتی به بانک رفتم تا حقوق بگيرم يکی
از همسايه هامون رو ديدم که اومده بود
بانک و ميخواست وام بگيره. از من
خواست تا ضامنش بشم. بهش گفتم که
فلانی تو که وضعت خوبه وام ميخوای
چيکار؟
با خنده گفت برو از دادگاه فلان فلان
شده بپرس که 9 ميليون ديه واسم بريدن.
گفتم واسه چي: تصادف کردی؟
گفت نه بابا تصادف کجا بود؟ يادت مياد
دو ماه پيش يه دزد اومده بود خونمون؟
وقتی ما رفته بوديم مسافرت.
گفتم آره ديدم، نيروی انتظامی هم جلوی
خونتون جمع شده بودن. يعنی واسه اونه؟
گفت آره رفته دادگاه شکايت کرده و
واسه من 9 ميليون ديه بريدن. عجب
بدبختی داريم تو اين مملکت.....
داستان از اين قرار بود که اين بنده
خدا دو ماه پيش که مسافرت بوده دو تا
دزد ميان سراغ خونش دزدی، دزد اول جا
پا ميگره و دزد دومی ا ز ديوار ميره
بالا. پشت ديوار داخل حياط خونه اين
بنده خدا يه چاه کنده بوده و وقتی
دزده مياد از ديوار پائين ميفته تو
چاه و دوستش هم که بيرون بوده هر چی
صدا ميزنه ميبينه که هيچ جوابی نمياد.
می ترسه، شايد کسی تو خونه بوده و
اينو گرفته، پا ميزاره به فرار ...
يکی دو روز ميگذره مادر پدر دزده
دنبال بچشون ميگردن. ميان سراغ دوستش
ميگن تو اونو نديدی؟ خلاصه به هزار
زور ميگه ما رفتيم فلان جا دزدی اون
رفت پايين از ديوار درو باز کنه ديگه
نيومد ..... خلاصه پدر مادرش ميرن
پيشه پليس و داستان رو هم ميگن و پليس
هم مجوز ميگيره ميره داخل خونه ميبينه
يه چيز از ته چاه داره نيزه ميده.
ميارنش بيرون ......خلاصه اين بنده
خدا مياد خونه و داستان رو ميفهمه از
طرف دادگاه يه نامه واسش مياد که بله
شما چون داخل خونتون چاه غير مجاز
کندين و درپوش هم نداشته بايد به آقای
دزد مبلغ 9 ميليون ديه بديد .....در
کجای جهان چنين چيز خنده داری ديديد؟
ديشب
مراسم استقبال از رئيس جمهور ازدو
شبكه سراسری سيما پخش می شد. اتفاقی
كه در نوع خود كم نظيربود و صد البته
قابل درك. بهرحال سفری چنان موفق!
چنين استقبالی در شان رئيس جمهور را
هم لازم داشت!
آقای رئيس جمهور از فتح قلب های مردم
ملل، از ارسال دسته گلها و نامه های
الكترونيكی شيفتگان ينكه دنيا كه چنين
موهبت الهی پا به سرزمينشان گذاشته
گفت و افسوس که آنها از رهنمودها و
جهانبينی چنين شخصيتی محروم اند.
احمدی نژاد گفت وگفت تا به شاه بيت
سخنش رسيد. آنجا كه در سفر از بوليوی
به
هنگام امضاء تفاهم نامه در مقابل
ديدگان حضار نگاهش به كودكانی افتاد
كه به گفته رئيس جمهور رقيق القلب!
ظاهر ژنده پوششان فقر را فرياد
ميزدند. ايشان جويای حالشان می شود و
در می يابد يكی واكسی شهرست و آن
ديگری دست فروش. رئيس جمهور نوع دوست
ما هم مثل هر آدمی از ديدن اين صحنه
متاثر می شود.
سوال من از رئيس جمهور اينست كه آيا
برای ديدن چنين صحنه ای نياز به
پيمودن هزاران كيلومتر مسافت بود؟ در
کشور خودمان فقر و عقب ماندگی مگر کم
است؟
آقای رئيس جمهور! آيا تا به حال فرصت
نكرده ايد در گذر از خيابان های
پايتخت نيم نگاهی به اطراف بياندازيد؟
سر چهارراهها و چراغ قرمزها اگر توقفی
کنيد انبوه كودكان قد و نيم قد را كه
دسته گل، فال حافظ و بطری بنزين می
فروشند و يا آبپاش ودستمال ... به دست
دارند می بينيد!
امسال بيش از يك ميليون و هشتصد هزار
كودك واجب التحصيل از درس خواندن جا
مانده اند كه خب بخشی از آنها همان
كودكان و نوجوانانی هستند كه بر سر
چهارراه ها در پی لقمه ای نان
سرگردانند.
چگونه است که قلب پر شور شما در آنسوی
اقيانوس ها برای كودكان فقير می جوشد،
اما اينجا، در دار المومنين، در
سرزمينی كه قرار بود نفت بر سر سفره
ها برود آب در دل شما تکان نمی خورد؟
وقتی
مردم اگاهانه از جهت دهی های صدای
امريکا صحبت می کنند، يا مثلا وقتی می
بينيد که جوانی که تا قبل از اين
بدنبال خوشگذرانی بوده حالا راجع به
کتاب سربداران صحبت می کند. يا مثلا
وقتی می بينيد که اس.ام.اس می ايد که
"لعنت بفرست به آن که قرآن زده بر
نيزه و حکومت می کند"، يا وقتی می
بينيد کتاب هايی مثل "قلعه حيوانات" و
يا "شاهزاده و گدا" و .... دست به دست
می چرخد، يا وقتی می بينيد که مصاحبه
شهرام همايون با وکيلی (سرمايه داری
که از ايران خارج شده و راجع به رشوه
هايی که به امامان جمعه داده صحبت می
کند يا رشوه هايی که به نمايندگان
مجلس داده) سروصدا می کند، يا وقتی می
شنويد مردم راجع به خطر جنگ تازه با
هم بحث می کنند.
اينها همه و همه مشتی از خروار است و
يک چيز را نشان می دهد و آن اين که
مردم از رخوت خارج شده اند و
هوشيارانه همه چيز را زير نظر دارند .
همه اينها نشان می دهد که همه چيز
خلاف حرف های حکومتيان پيش می رود. از
من ديدن و نوشتن. بقيه اش به عهده
ديگران!
می خواهم تا آنجا که می توانم از زبان
مردم از روزگار تلخ ملت بنويسم. کار
چنان خراب است که پولدارها هم گهگاه
نيشی می زنند و از اوضاع انتقاد می
کنند. گرچه از اوضاع ناراضی ناراضی هم
نيست و علاقه ای به تحولات آنچنانی
ندارد، زيرا می ترسند وضع توپشان بهم
بخورد. اينها بيشتر نگران تحريم ها
هستند.
خرده سرمايه دارانی هم وجود دارند که
کشورهای اروپايی با آنها معامله نمی
کند و حريق تحريم دامن اينها را بيشتر
از گروه اول گرفته است و به همين دليل
عصبانی ترند.
طفلک طبقه محروم، که وضعش روز به روز
بدتر می شود و زير دست و پا له و
لورده می شود .
خانه هايی سبک "خانه قمر خانم" در
تهران زياد شده است. کسانی هستند که
با ماهی 150000 تومان همسرو فرزند
خودشان را می گردانند و به اصطلاح با
سيلی صورتشان را سرخ نگه داشته اند.
البته بد تر از اينها هم وجود دارد.
مثلا پير مردی که با فروختن دستمال
کاغذی در پشت چراغ قرمزها زندگی خودش
و لابد چند نفر ديگر را می چرخاند که
البته اينروزها اين تيپ مردان و زنان
زياد شده اند و پشت چراغ قرمزها پر
است از کودکان معصومی که لابد قرار
است جزو اعدامی های فردا باشند .
کسانی که قربانيان اين جامعه هستند و
همه ما در مقابل انها مسئول هستيم .
البته مسئول تر از همه اقای خامنه ای
است که حرکت پشه در اين مملکت بدون
اجازه ايشان و ابواب جمعی اش ممکن
نيست . گرانی مسکن سر سام آور شده
است. همه چيز جهشی شده خودکشی،
بيکاری، فساد، دزدی. اين روزها حتی با
عبور از کنار محافل دوستانه هم می شود
نبض جامعه را گرفت . مثلا با عبور از
کنار يک جمع چند نفره در خيابان، يا
در قهوه خانه با نشستن در کنار ميزی
که چند نفر ديگر هم پشت ميز کناری
نشسته اند. اينروزها حرف هايي از دهان
فرزندان نظامی ها و سپاهی ها شنيده می
شود که نشان می دهد در خانه آنها هم
يک خبرهائی هست. وقتی هنگام عبوراز
حياط و تا رسيدن به کلاس درس به گوشت
می خورد که فلان دانش آموز مربوط به
خانواده فلان سردار سپاه هم دارد
احمدی نژاد را مسخره می کند و بچه ها
را می خنداند، درسته که به رويت نمی
آوری و عبور می کنی تا پررو نشوند،
اما چطور می شود توجه نکرد؟
تئوری بافی نمی کنم. تمام سعی خود را
می کنم تا ديده و شنيده هايم را به
شما منتقل کنم.
محمد علی
ابطحی- از مهم ترين خبر های جهان در
اين روزها، يکی هم سفر آقای احمدی
نژاد به نيويورک است. در سياست خارجی
وقتی کشوری در انزوا قرار می گيرد،
باز کردن فضای سياسی با سفر های
جنجالی می تواند مفيد باشد. اين سفرها
تبليغاتی نبايد باشند. بايد از فرصت
اجلاس سالانه سازمان ملل بهره برد و
روابط تخريب شده با دنيا را در مذاکره
با رهبران و نمايندگان دولتها ترميم
کرد. سفر به سامان ملل به جای آنکه
برای تبليغات باشد، بايد برای گفتگوی
ديپلماتيک به نفع مردم ايران باشد و
در پايان سفر خبر خوش رفع خطر حمله و
تحريم را به ملت بگويد. والا وقتی
آقای احمدی نژاد در روستاهای زاهدان
مسئله ی هولوکاست را مطرح کرد، بی
آنکه سفری بکند در همه ی رسانه های
جهان اين موضعگيری مطرح شد چون کار
تبليغاتی بود
متاسفانه آقای احمدی نژاد به جای
پيگيری مسائل حاد کشورمان و تصحيح
روابط ايران با رهبران دنيا، سفرش را
تبليغاتی کرد و در مقابل حجم قدرت
رسانه ای مخالفانش مورد اهانت بی
ادبانه و بيرحمانه قرار گرفت. اين
اهانت ها، اهانت به مردم ايران بود.
در اين سفر به دليل تقاضای بازديد از
محل برج های دوقلوی منفجر شده، شهردار
نيويورک بد ترين فحاشی ها را به صورت
علنی نثار رئيس جمهور کشورمان کرد. در
يک کار خارج از عرف ديگر، رئيس
دانشگاه کلمبيا نيز در سخنرانی قبل از
شروع و در حضور آقای احمدی نژاد نيز
بدترين تعبيرات اهانت آميز را به رئيس
جمهور انجام داد. اينها افراد
مسئولند. تظاهرات اپوزوسيون نبود.
انتظاری که ملت از آقای رئيس جمهور
دارد اين است که خودش را در معرض اين
اهانت ها قرار ندهد تا اين اهانت ها
به ملت ايران صورت نگيرد. ما در کشور
خودمان ميگوئيم و خودمان هم لذت می
بريم اما در دنيا مواضع سياسی با نگاه
ديگری ارزيابی می شود. کاش مشاوران
آقای احمدی نژاد، ايشان را در برنامه
ريزی اجرائی سفر و سخنانی که در پاسخ
سئوالات بايد می گفتند کمک می کردند.
جنجالی بودن يک سفر مشکلی را از ملت
حل نمی کند. مردم از رئيس حمهور توقع
دارند در اين سفر ها مشکلات سياسی و
اقتصادی شان را حل کند.
بازتاب به ايلنا پيوست
من و سپاه
و سايه ام
اينست شعار وحدتم
دفتر
سايت «بازتاب» روز چهارشنبه از طرف
دادستانی تهران پلمپ شد و اين
خبرگزاری اينترنتی نيز عليرغم همه
وابستگی هائی که به جناح هائی از سپاه
پاسداران داشت، به سرنوشت خبرگزاری
کار"ايلنا" دچار شد. ايلنا نيز از
حمايت بخشی از حاکميت و کارگزاران
دوره های مختلف حکومتی و شخصيت هائی
نظير ابوالقاسم سرحدی زاده وزير کار
اسبق، علی ربيعی مشاور امنيتی محمد
خاتمی و خانه کارگر برخوردار بود.