سخنرانی رهبر برای
بسيج دانشجوئی ج. ا مرکز فرماندهی
مقابله جهانی با امريکاست در
بسياری از زمينهها كاملا با حريف برابريم.
دشمن برای ناكارآمد جلوه دادن دولت مكتبی و حامی ارزشهای اسلامی
در پيشرفت اقتصادی كشور مانع تراشی میكند 650 هزار بسيجی
در 700 دانشگاه مستقر شده اند
اين سخنان و نظرات را نبايد بی اهميت تلقی کرد و يا به مسخره
گرفت، زيرا اساس و پايه دولتی که اکنون حاکم شده و فضای تيره و
تار سياسی، تحميل سانسور به مطبوعات، محاکمات فرمايشی،
انتخابات پرتقلب و جنجال سازی های خيابانی و نوبتی، درکنار سرکوب
حق طلبی های کارگران، معلمان، زنان؛ دانشجويان و ديگر اقشار
مملکت و فلج سازی و بی محتوا کردن مجلس مملکت، کابوس براندازی
های رنگی و نرم و غير نرم تا حد مقابله با هر نشست و اعلام
نظری مخالف سياست حاکم، همه و همه از دل همين نظرات بر خاسته
و در مجموع خود حاکميتی نظامی- اتمی را باعث شده است.
مرتضی حاجی وزير آموزش و پرورش دولت اصلاحات
محمد خاتمی
مناسب ترين گزينه
برای اداره کشور!
فتوا
دهندگان قتل های زنجیره ای پشت این فاجعه سازی سنگر
گرفته اند
مثلث
"ذوالقدر-
حسینیان
-
اژه ای"
مملکت
را به سمت فاجعه و انفجار می برند
حجاب به رنگ خون!
از صبح ديروز عکس زير روی خروجی تمام
خبرگزاری های جهان قرار گرفت. صحنه ای از
ماجرای کش دار مقابله با بدحجابی و در
واقع زهرچشم گيری از مردم و منفعل کردن
سياسی جامعه و انحراف افکار عمومی از مهم
ترين مسائل اقتصادی و سياسی کشور. کسی
نبايد فرصت پيدا کند تا بپرسد "جزيره
ابوموسی را چرا واگذار می کنيد؟"، "خطر
حمله به ايران چقدر است؟"، "چطورشد که
همگی طالب مذاکره با امريکا شديد؟"، "
ماجرا پناهگاه زير زمينی در زير حرم امام
رضا چيست که رهبر از فروردين تا کنون
دوبار برای بازديد از پيشرفت کار آن به
مشهد سفر کرده است؟"، " چرا معلم و کارگر
را مقابل مجلس کتک زديد؟" و...
برای آنکه اين سئوالات به پرسش های ملی
تبديل نشود، صحنه هائی در جنوب و شمال
تهران ساخته شد که خود به سوژه های جديد
جهانی تبديل شد. در جنوب به بهانه مقابله
با اوباشی که از قماش لباس شخصی ها هستند
اما وابسته به حکومت نيستند و در خيابان
های شمال و غرب و شرق شهر به بهانه مقابله
با کم حجابی! اين عکس محصول مقابله در
شمال تهران است. شرح اين ماجرا را از
اينجا و از روی سايت
کانون زنان ايرانی
بخوانيد>
يکی از پوسترهای فراموش نشدنی
تبليغات رياست جمهوری
اين يکی از پوستر های تبليغاتی احمدی
نژاد برای انتخابات رياست جمهوری است که
خيلی هم درباره آن تبليغ شد. لابد از طريق
همان بودجه 350 ميلياردی که هنوز سندش در
شهرداری تهران جزو اسناد محرمانه است! با
اين حقه بازی های آمدند و با آفريدن آن
صحنه هائی که در بالا می بينيد به حکومت
ادامه ميدهند!
امروز(ديروز) در پمپ بنزين ها سگ صاحبش را نمی شناخت.
شوخی شوخی بنزين شد ليتری صد تومان. پارسال همين موقع
زعفران مثقالی 2500 بود وحالا 11000 تومان شده است.
دومی مثقالی بالا رفت و اولی ليتری. گرانی مهم هست اما
خبر جديدی نيست. خبر جديد جوانه هائی است که در ميان
بسيجی ها زده شده، يعنی همانها که زير پوشش آقايان
سازماندهی شده و هر وقت که می خواهيد متوجه شويد قصد
تظاهرات دارند، تظاهرات کرده اند!
من ديگر اسم همه بسيجی ها را بسيجی نمی گذارم. واقعا
زاويه هايی ميان آنها بوجود آمده است که بسيار جدی
است. هر روز از جبهه خامنه ای چه در سپاه و چه در بسيج
کم می شود و من اينها را می شنوم . کسانی هستند که
بسيجی هستند ولی حالا ديگر نه خامنه ايسم اند و احمدی
نژادچی، يا لااقل الان نيستند. من از خيلی ها شنيده ام
که مثلا پدر فلانی از سپاه دراُمد يا فلانی از بسيج
دراُمده .... اين جدايی ها خيلی زياد شده است. حتی
دلشوره و دلهره ای که نسل جوان اسير آن شده به سراغ
خيلی از اين بسيج ها هم رفته، طپش قلب خيلی زياد شده،
آنقدر که گريبان بسيجی ها را هم گرفته است. البته هنوز
به تيک های عصبی و افسردگی نرسيده اند.
گفتگو با مصطفی تاجزاده اصول گرايان: اصلاح طلبان متفرق شويد تا ما فکری برای
اتحاد کنيم خلاصه
شده از همميهن
چند روزی
است که از اين سو و آن سو خبر هايی
درباره مراسم سالگرد دوم خرداد می
شنوم . ظاهرا در دانشگاه های مختلف
دانشجويانی برنامه هايی را به اين
مناسبت تدارک ديده اند . سال گذشته و
سال های گذشته هم برنامه هايی بود ،
اما امسال خيلی بيش تر و خودجوش تر
شده است .به نظر شما چه اتفاقی افتاده
است که دوم خرداد امسال اين همه
خواهان پيدا کرده است ؟
زينب
پيغمبرزاده، از جمله زنان فعال برای
برابر حقوق زنان با مردان در جمهوری
اسلامی که به دليل شرکت در تجمع
اعتراضی نسبت به محاکمه گروهی از زنان
فعال در اين عرصه در مقابل دادگاه
انقلاب زندانی شده بوئد با توديع قرار
وثيقه 15 ميليون تومانی آزاد شد. پيش
از اين قرار وثيقه 20 ميليون تومانی
برای موكلم صادر شده بود كه اين مقدار
به 15 ميليون كاهش يافت و با توديع آن
موكلم چهارشنبهشب آزاد شد.
پيغمبرزاده17 ارديبهشت ماه به معاونت
امنيت دادسرای انقلاب احضار شده بود
كه پس از مراجعه به آنجا بازداشت و
به زندان اوين منتقل شده بود.
بخش
کوتاهی از مصاحبه مشروح محمدرضا خاتمی
دبيرکل سابق جبهه مشارکت با خبرگزاری
ايسنا، که در آن پيرامون انتخابات
آينده مجلس و گروهبندی های نوظهور و
بيرون آمده از دل باصطلاح اصولگرايان
سخن گفته است. از جمله درباره نقش
هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری در تحولات
احتمالی آينده. وی در همين مصاحبه،
درباره براندازی های رنگين و نرم و تب
جاسوس بگيری در دولت احمدی نژاد می
گويد: كسانی كه همواره انگ ارتباط با
بيگانگان به مسائل داخلی میزدند
مانند چوپان درغگو میشوند. اين حنايی
است كه رنگ خود را از دست داده و
حربه شناخته شدهای است. ممكن است
بهانهای به دست برخی جريانات درون
دستگاههای قضايی بدهد، اما درون
جامعه ما اين ادعا به هيچوجه
مقبوليتی نخواهد داشت و باعث رعب و
وحشت مردم نيز نمیشود، بلكه برعكس،
مردم بيشتر به برخی بیمنطقی و
بیتدبيریها پی میبرند؛ البته گاهی
نيز اين موضوع برعكس میشود. يعنی
جريانهای وابسته به خارج هدايتگر
میشوند اما مردم ديگر اين موضوع را
نمیپذيرند؛ چرا كه كسانی كه همواره
انگ ارتباط بيگانگان با مسائل داخلی
را میزدند مانند چوپان درغگو
میشوند. متاسفانه آنقدر از اين حربه
استفاده نابهجا كردهاند كه اثر خود
را از دست داده است.
دوشنبه
17 ارديبهشت ماه زينب پيغمبرزاده،
فعال حقوق زنان و خبرنگار صفحه زنان
روزنامه سرمايه، مانند 32 زن ديگری که
در 13 اسفند ماه 1385 دستگير و با
قرار کفالت يا وثيقه آزاد شده بودند،
با در دست داشتن احضاريه کتبی (که روز
15 ارديبهشت ماه 1386 به وی ابلاغ شده
بود( برای تفهيم اتهام به دادگاه
انقلاب مراجعه کرد، اما ظاهرا به خاطر
عدم مراجعه با احضار تلفنی و درخواست
احضاريه کتبی، به رغم داشتن کفالت،
برايش قرار وثيقه 20 ميليون تومانی
صادر شد، ولی به جای تماس با خانواده
اش برای اخذ وثيقه، بلافاصله او را به
زندان اوين منتقل کردند.او اکنون در
بند عمومی زندان اوين بسر می برد. در
هفته اول بازداشت زينب، پدر و وکيل
مدافع وی (نسيم غنوی) بارها به دادگاه
مراجعه کردند اما از پذيرش وثيقه
آزادی اش امتناع شد و حتا تقاضای پدر
زينب برای ملاقات با وی و نيز ارسال
لباس و داروهای قلبی اش به زندان بی
پاسخ ماند. هم اکنون نيز هر بار به
بهانه ای، از آزادی وی جلوگيری می
شود.
زينب پيغمبرزاده، عضو کميسيون زنان
دفتر تحکيم وحدت و يكی از اعضای كمپين
يك ميليون امضا برای تغيير قوانين
تبعيض آميز است که پيش از اين نيز در
پاييز سال 1385 در حال جمعآوری امضا
در مترو، دستگير و به مدت 5 روز در
بازداشتگاه وزرا به سر برده است.
بازداشت زينب پيغمبرزاده پس از صدور
قرار وثيقه، بدون هيچ توضيحی به
خانواده وی در مورد چگونگی صدور قرار
بازداشت از يک سو، و نيز امتناع
دادگاه از پذيرش وثيقه در هفته اول
بازداشت او (با وجود صدور اين قرار از
همان ابتدا)، و از سوی ديگر تهديد
زينب و خانواده اش به خاطر درخواست
احضاريه کتبی، جملگی از نقض قوانين و
ضوابط آيين دادرسی در روند رسيدگی به
پرونده زينب حکايت می کند.
از اين رو ما امضاء کنندگان ضمن ابراز
نگرانی شديد خود از وضعيت سلامتی زينب
پيغمبرزاده خواستار آزادی فوری وی
هستيم.
(امضای اين نامه که تاکنون به 550
رسيده، همچنان از داخل و خارج کشور
ادامه دارد.)
معاونت
محترم سينمايی وزارت فرهنگ و ارشاد و
اسلامی
دعوت به قضاوت عمومی برای حل يك مشكل
حرفهيی، آخرين راه باقی مانده برای
يك هنرمند است. راهی كه من انتخاب
كردهام تا شايد مشكل نخستين فيلمم كه
سه سال از ساختش میگذرد و هنوز به
نمايش عمومی در نيامده است را حل كنم.
«يك شب» طبق اسناد موجود در نزد من و
در اداره كل نظارت و ارزشيابی با پشت
سر گذاشتن مراحل قانونی ساخته شده و
هيچ ابهامی درباره ساخت آن وجود
ندارد. فيلم در جشنواره فجر و چند
جشنواره مهم جهانی به نمايش در آمده
است، در چنين شرايط روشن و شفافی
اداره كل نظارت و ارزشيابی از ارائه
پروانه نمايش به اين فيلم سرباز
میزند، فيلمی كه نهقرار است ركورد
فروش را جابهجا كند و نه در محاسبات
رايج اين روزهای سينما كسی را آزرده
خاطر میكند. نمايشعمومی اين فيلم
انعكاس انديشهای است كه سهسال پيش
شكل گرفته و اگر از آن زمان تاكنون
مصالح جامعه درباره اين فيلم آنقدر
تغيير كرده كه نمايش عمومی « يك شب»
امكانپذير نيست، اعلام آن هم چندان
در اين شرايط متغير كار سختی نخواهد
بود.
برای من ساخت فيلم توقيف شده موهبت
بزرگی نيست، گمان نمیكنم كه اعلام
رسمی كنار گذاشتن هميشگی اين فيلم نيز
شكست يا بیكفايتی برای مديران شما
محسوب شود! اگر چه « يك شب» نه اولين
و نهآخرين فيلم اين پرونده قطور
خواهد بود.
«يك شب» بالاخره روزی اكران خواهد شد
و اين مثل روز برايم روشن است. دراين
ميان فقط بر ابهام رابطه هنرمند و
مردم افزوده میشود. چيزی كه انگار
بايد مسؤوليت اول شما، رفع آن باشد.
اين نامه فقط برای قضاوت مردم و حافظه
تاريخ نوشته شده، نه چيزی بيشتر نه
چيزی كمتر.
ارديبهشت 1386