ديدار
نمايشی لاريجانی- سولانا
دعوت "رايس" از ج.ا برای آمدن به شرم الشيخ
بازی دو طرفه مذاکره
روی لبه تيغ تيز حمله نظامی
اتحاديه اروپا، راسا اقدام به اضافه کردن محدوديت های تازه به
آخرين قطعنامه شورای امنيت کرد. برخی ناظران سياسی معتقدند اروپائی
ها
با اين فشارها سعی می کنند جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشينی کرده و جلوی
بهانه امريکا برای حمله به ايران را بگيرند.
به کدامين سو؟
اين عکس را هم يکی از خوانندگان پيک
نت، برای انتشار فرستاده است. در يکی از
گذرگاه های منتهی به ميدان آزادی نصب است.
از ارسال کننده عکس، از طريق ای ميل نام
دقيق محل نصب اين تابلو را پرسيديم. پاسخ
داد: اسم محل را نمی دانم اما عکس واقعی
است و از قماش عکس هائی که روی کامپيوتر
می سازند نيست.
اول ماه مه
کارگران ايران، چند گام جلوتر
از مدعيان دفاع از کارگران
روزبه فقيهی
مجله "News
Max" که در امريکا منتشر می شود و از جمله نشريات
سياسی مورد توجه محافل سياسی اين کشور است، در آخرين
شماره خود تفسيری را به قلم "کنت تيمرمن" منتشر کرده
است. اين تفسير با عنوان "6 روز در جهنم"، استدلال هائی
را ارائه می کند که بموجب آنها حمله امريکا به ايران
نه تنها قطعی است، بلکه فاصله زيادی نيز با اين فاجعه
نداريم. ظاهرا منظور او از 6 روز در جهنم نیز این باید
باشد که حمله امریکا 6 روز پیاپی ادامه خواهد یافت. آنچه وی در تفسير خود به آن می پردازد ابعاد
هول انگيز فاجعه و سرعت غافلگير کننده حمله است.
تيمرمن بنيانگذار "بنياد دمکراسی برای ايران"
و کاندیدای جایزه صلح نوبل در سال 2006 است. او
در کتاب که با عنوان "شمارش معکوس" قبلا منتشر کرده،
عکس ها و نقشه هائی را از تاسيسات اتمی ايران انتشار
داد که در زمان خود غافلگير کننده بود. از جمله عکس
هائی از احمد خمينی که تا زمان انتشار کتاب "شمارش
معکوس" در جائی منتشر نشده بود. خلاصه اين مقاله
تفسيری را در صورت دست يابی به متن کامل آن، ترجمه و
منتشر خواهيم کرد.
الله کرموحاج
سعيد
رهبران حزب الله و انتحاريون
دراروپا مستقر می شوند
تدارک تشکيل ستادهای ضربه متقابل، برای روزهای پس از حمله به ايران
عابد
فتاحی نماينده اروميه در مجلس، در
واکنش به مصاحبه فرمانده نيروی
انتظامی که مجلس را به خاموشی در
برابر نمايش های روزهای اخير در
خيابان های تهران عليه بد حجابی
فراخوانده بود، گفت:
با ايجاد يك جو روانی در مجلس فضايی
بوجود آوردهاند كه نمايندگان منتقد
به بحث مبارزه با بدحجابی را متهم
میكنند به اينكه با حمايت از
بیحجابی درصدد كسب رای مردم هستند،
در حاليكه اصلا بحث حجاب مطرح نيست.
مبارزه با بدحجابی يك كارفرهنگی
میخواهد و گرفتن و بازداشت جوانان
مردم و پروندهسازی برای آنها به هيچ
عنوان قابل توجيه نيست و بنده
نمیتوانم طرفدار اين باشم كه يك
فرزند ايرانی به جرم بدحجابی پايش به
سيستم قضايی كشيده شود. وادار كردن
جوانان به رعايت حجاب از سوی اين نيرو
از طريق فشار و بگير و ببند اصلا
پذيرفتنی نيست.
بهتر است به جای اين همه نيرويی كه
اين روزها صرف مقابله با بدحجابی
میكنيم، اين نيرو را آرام آرام صرف
فرهنگسازی كنيم. بهتر است اين
برخوردهای فيزيكی و شديد كه برای
موضوع بدحجابی آغاز كردهايم، مصروف
دغدغههای مهمتر مردم نظير گرانی و
فقر كنيم، زيرا مردم ما به اين نحو
بسيار خوشحالتر خواهند شد. به
اعتقاد بنده مبارزه با گرانی، فقر،
اعتياد و بيكاری بسيار مهمتر از
بدحجابی است.
مدگرايی و برخی مسايل در حجاب جوانان
از ويژگیهای جوانی است. اين دوران
به مرور زمان در هر جوانی طی میشود
و افراد خود به خود به تعادل
میرسند. ما مسايل بسيار مهمتری در
سياستهای داخلی و خارجی داريم كه
دولت میخواهد به آنها رسيدگی كند و
موضوع بدحجابی موضوعی نيست كه بخواهد
برای ما دغدغه باشد.
بنده به عنوان يك پزشك اعلام میكنم
كه اين مسايل كه تا به اين ميزان در
جامعه ما جدی گرفته میشود، كاملا
متعلق به دوره جوانی است و گذراست و
نمیتوان با زور آن را كنترل كرد.
نبايد با بهانههای واهی پليس را
رودرروی جوانان قرار داد. در همين چند
روزه كه بحث مبارزه با بدحجابی مطرح
شده است، بسياری با بنده تماس داشته و
انتقاد كردهاند كه آيا واقعا مشكلات
ما در سياستخارجی و بحرانهای
داخلی حل شده است كه رفتهايم سراغ
حجاب!
(نظير اين موضع را روز گذشته رئيس قوه
قضائيه با حضور در سمينار استانداران
سراسر کشوراتخاذ کرد.)
امروز
نيروهای موتوری- حجابی هم، درکنار
پليس های خوش صورت و زير ابرو برداشته
زن در تهران وارد ميدان شدند.
موتورهای آنها معروف به موتور پرشی
است که در رزمايش های نظامی هم ديده
بودم و حالا در رزم آزاری های خيابانی
به کار گرفته شده اند . در اين 2 سال
اخير در ابتدا نيروهای پليس پياده را
روانه شهر کردند که وقتی اين برای
مردم عادی شد، کيوسک های پليس را
اضافه کردند که در همه جا بر قرار
است. از ميدان ها کوچک و بزرگ تا پارک
های کوچک و بزرگ. حتی در نقاطی که يک
تکه فضای سبز است. حالا که اين هم
عادی شده نيروهای موتوری علاوه بر
ماشين های گشت هميشگی به خيابان آمده
اند. کم مانده صاف و ساده اعلام حکومت
نظامی کنند.
امروزديدم مادری را با فرزندش گرفتند،
سر مسئله حجاب . مادر را سر مسئله
حجاب و پسر را برای موی بلند سرش.
همين موقع يک آقائی که ناظر اين صحنه
بود به ديگران می گفت" من استاد
دانشگاهم. ميدانم که وضع کارگران در
بوشهر خيلی خراب است.آنها را واقعا
استثمار می کنند... اگر راست می
گويند، بجای اين تئاترهای خيابانی
بروند فکر به حال آن بيچاره ها بکنند.
يک نفر ديگر هم صدا در صدای اين استاد
انداخته و گفت: چادر و حجاب که ديگه
جا افتاده و حتی اينهائی را که می
گيرند هم بالاخره يک جورائی حجاب را
مراعات کرده اند، ديگه دردشان چيه؟
تازه با اين وضع اقتصادی، همين مقدار
حجاب و حيا هم خودش يک هنر است.
ابطحی ـ
يکی از اتهامات رضا خاتمی اين بود که
در روزنامه ی مشارکت عکسی از سعيد
عسگر، که سعيد حجاريان را ترور کرد با
چفيه در روزنامه منتشر کرده و سپاه
پاسداران و بسيج از مشارکت شکايت کرده
بودند که اين عکس می خواسته القا کند
که بسيج در ترور حجاريان نقش داشته
است. رضا خاتمی در دادگاه گفت که ما
عکس را جعل نکرده بوديم؛ تازه اطرافش
کلی افراد ديگر با همان قيافه بودند
که ما آن را حذف کرديم. بعد از دادگاه
به رضا گفتم که بايد از سپاه تشکر می
کردی که نسبت به اين که سعيد عسگر جزء
بسيج معرفی شود، حساسيت نشان داده
است. آن چه که جريانات حکومتی از
خشونت آفرينان فاصله بگيرند به نفع
کشور است و مردم ايران.